سیره عبادی امام سجاد علیه السلام موضوعی است که در این مقاله به آن پرداخته می شود :
امام سجاد، زین العابدین علیه السلام، پیشوایان متقین ، در عصرى که سفاکان و دین گزان ، محراب را با خون اولیاى خدا گلگون مى ساختند و حقگویان برخاسته از محراب را به جرم سر فرود نیاوردن در برابر غیر خدا، مورد سخت ترین آزارها و نارواترین دشنام ها قرار مى دادند و ماءذنه اى هدایت و مناره هاى دین را ناجوانمردانه به خون تکبیر گویان عزت و دیندارى مى آغشتند، آرى در چنین عصرى از محراب ، ماءذانه رفیع ، رفیعتر از همه برج ها ساخته بود نجواهاى پنهانش را رساتر از هر فریاد به گوش غفلت زدگان و راه گم کردگان زمانش و نیز فرزندان آینده اسلام برساند.
على بن الحسین علیه السلام چنان در این میدان مى کوشید که وقتى فاطمه ، دختر امیر المؤمنین علیه السلام آن تلاش طاقت فرسا و آن عبادت بى وقفه را در فرزند برادرش ، مشاهده کرد، بر سلامتى او بیمناک شد و از جابرین عبدالله یارى خواست تا شاید امام سجاد را از آن همه زحمت و مرارت که در مسیر عبادت به خویش روا مى داشت باز دارد.
به جابر گفت : تو مى دانى که ما خاندان رسول خدا، حقوقى بر شما داریم ، از آن جمله این است که اگر خطرى ما را تهدید کند، شما باید به یارى ما بشتابید. اینک فرزند برادرم از کثرت عبادت خویش را در معرض خطر قرار داده است از او دیدار کن و از وى بخواه تا قدرى به استراحت نیز بیندیشد.
جابر به حضرت امام سجاد علیه السلام رسید، حضرت را در حال عبادت یافت در حالى که بدن آن گرامى بشدت ضعیف شده بود. جابر نگرانى عمه آن بزرگوار را به ایشان یاد آورى کرد و گفت : اى فرزند رسول خدا!مگر نه این است که خداوند بهشت را براى شما و دوستان شما قرار داده جهنم را براى دشمنان شما؟ پس تحمل این همه رنج در مسیر عبادت براى چیست؟
امام سجاد علیه السلام فرمود:
اى جابر تو از اصحاب رسول خدایى و مى دانى که جدم رسول خدا با این که مورد غفران عام و همه جانبه خدا بود و آیه لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ (1) به وى اطمینان همیشگى مى داد، اما باز هم آن عزیز چنان خداى را عبادت مى کرد که قدم هایش متورم مى شد و چون علت آن همه سعى در عبادت را از وى مى پرسیدند مى فرمود: افلا اکون عبدا شکورا یعنى ؛ آیا من نباید در برابر خداوند بنده اى شکرگزار باشم !(2)
امام صادق علیه السلام در توصیف عبادت هاى امیرالمؤمنین علیه السلام مى فرمود: در امت اسلامى هیچ کس نتوانست همانند رسول خدا به عبادت اهتمام ورزد جز على بن ابى طالب علیه السلام . او چنان عبادت مى کرد که گویى بهشت و دوزخ را مى بیند.
آنگاه فرمود: درمیان اهل بیت امیر المؤمنین شبیه تر از همه به او زین العابدین علیه السلام مى باشد چه این که در راستاى عبادت چنان پیش تاخت که فرزندش امام باقر علیه السلام در او خیره شد، اثر عبادت را در چهره اش آشکار یافت و از مشاهده حال پدر گریست. امام سجاد که علت گریستن فرزند را دریافته بود فرمود: آن نامه و صحیفه اى که عبادت هاى على علیه السلام در آن ثبت شده بیاور!
امام باقر علیه السلام نامه را به پدر داد و آن حضرت مشغول مطالعه شد. پس از مطالعه ، درنگ کرد و آهى عمیق از سینه آورد و گفت : کیست که بتواند مانند امیر المؤمنین علیه السلام ، آن همه عبادت خدا کند. (3)
درباره آن حضرت نقل کرده اند که در هر شبانه روز هزار رکعت نماز مى گزارد. وقتى به وى گفتند که شما بیش از جدتان على علیه السلام عبادت مى کنید، امام اظهار داشت : مع انى نظرت فى عمل صلوات علیه یوما واحدا فما استطعت ان اعدله من الحول الى الحول یعنى ؛ من در عمل یک روز على – علیه السلام – نگریستم و تاءمل کردم و دریافتم که قادر نیستم در طول یک سال اعمالى انجام دهم که با عمل یک روز امیر المؤمنین علیه السلام برابرى کند.
البته ممکن است منظور حضرت ، عبادت از نظر کمى نباشد بلکه به جنبه کیفى و ارزشى عمل اشاره داشته باشد، چنان که این معنا از برخى روایات دیگر نیز استفاده مى شود بویژه روایاتى که مى گوید: ضربت على علیه السلام در روز جنگ خندق بر عبادت جن و انس فضیلت و شرافت دارد.
امام سجاد – علیه السلام – در آستانه نماز
امام سجاد علیه السلام چون براى نماز آماده مى شد وضو مى گرفت ، رنگ رخسارش دگرگون مى شد و چون از علت آن مى پرسیدند، پاسخ مى داد:
آیا مى دانى که مى خواهم به آستان چه بزرگى رهیابم و در مقابل چه مقامى قرار بگیرم . (4)
بارها مى دیدند که وقتى امام زین العابدین علیه السلام وضو گرفته و به انتظار رسیدن وقت نماز به سر مى برد، از شدت خضوع وضو گرفته و به انتظار رسیدن وقت نماز به سر مى برد، از شدت خضوع علیه السلام در برابر حق و احساس بندگى به درگاه خدا، آثار نگرانى در اندامش ظاهر بود. (5)
نماز امام سجاد علیه السلام ، ابلاغگر پیام شهیدان
طاووس بن کیسان یمانى ((متولد 106)) از اعلام تابعین و رجال گرانقدر و از اصحاب امام زین العابدین علیه السلام است و خاطرات بسیارى عبادت ها و مناجات هاى آن حضرت دارد. او مى گوید:
در حضر اسماعیل امام را مشاهده کردم ، او مشغول عبادت و مناجات با پروردگار بود، چون براى نماز مى ایستاد، رنگ چهره اى گاه و گلگون مى گشت ، بیم از خدا در اندامش متجلى بود و چنان نماز مى گزارد که گویى آخرین نماز اوست . چون به سجده میرفت ، تا دیر زمان در سجده مى ماند و چون سر بر مى داشت قطرات عرق بر بدنش جارى بود. هماره تربت سید الشهداء علیه السلام همراه داشت و جز بر آن پیشانى نمى نهاد. (6)
امام سجاد علیه السلام این گونه محراب را با میدان نبرد و نماز را با شهادت و مناجات نیمه شب را با مناجات حسین علیه السلام در خاک هاى تفتیده کربلا و یاد خدا را با یاد راهیان راه حق پیوند مى زند این چنین به نماز و عبادت او جهت مى بخشد و عبادت هاى طولانیش براى مردم پیام رهنمایى و بیدارى بسوى عزت و آزادى و دین دارى و ظلم ستیزى چرا که وقتى سر بر خاک شهیدان کربلا مى نهاد به همگان اعلام مى کرد که نماز انزوا نماز رهبانیت نماز فرار از واقعیت هاى زمان نیست نمازیست است چنان نماز حسین علیه السلام در نیمروز کربلا و در میدان شهادت و نمازى است که بر خاک شهیدان راه خدا ارج مى نهند و با پیام به لطافت نسیم سحرى و نفوذ اشعه خورشید مى رساند که اوج عبادت و اوج عبودیت سر نهادن بر خاک شهیدان در راه خدا و براى خداست .
على بن حسین ، سید الساجدین
زیادى سجده ها و تداوم هر سجده امام على بن الحسین سبب گردید که آن حضرت را سید الساجدین لقب دهند و چون این سجده هاى طولانى و فراوان بر پیشانى آن پیشواى متقین اثر گذارده و پوست آن زبر شده بود (به ایشان (ذووالثفنات )مى گفتند.
امام باقر علیه السلام پدرم هیچ نعمتى را به یاد نمى آورد که با یاد کردن آن به درگاه خداوند سجده مى برد. هنگام قرائت چون به آیه هاى سجده مى رسید و نیز به وقت خطر و احتمال رخداد حادثه اى ناگوار و همچنین پایان نمازهاى فریضه و یا هر زمانى که موفق مى شد که خدمتى انجام دهد و میان دو مؤمن را اصلاح کند سر به سجده مى نهاد و بر درگاه خداوندى سپاس مى نهاد (7)
یکى از خدمتکاران آن حضرت ، امام را چنین یاد مى کند:
روزى مولایم به سوى صحرا رفت و من همراه وى بودم ، در گوشه اى از صحرا به عبادت پرداخت ، به هنگام سجده سر را بر سنگ هاى زبر و درشت مى نهاد و با گریه و تضرع یاد خدا مى کرد. سعى کردم تا آنچه حضرت مى گوید بشنوم . آن روز شمردم که امام در سجده خویش هزار مرتبه گفت :لا اله الله حقا تعبدا و رقا، لا الله لیمانا و تصدیقا. چون امام سر از سجده برداشت ، صورت و محاسنش به اشکهایش آغشته بود. (8)
دعاها و تعبیرهایى که امام سجاد علیه السلام در نیایش با خدا و بویژه در حال سجده به کار مى گرفت خود، در اوج عبودیت و بندگى و معرفت حق بود.
از جمله ذکرهاى آن امام در حال سجده چنین است :
الهى عبدک بفنائک ، مسکینک ، سائلک بفنائک ، فقیرک بفنائک .(9)
در بسیارى از روایات نقل شده است که آن حضرت خویش را موظف مى داشت تا در هر شبانه روز رکعت نماز بگزارد و این نامه را تا پایان عمر عملى مى ساخت.(10)
انجام هزار رکعت نماز در یک شبانه روز ، آن هم براى کسى که مى بایست به امور زندگى و مسایل اجتماعى بپرازد، چه بسا در ذهن برخى بعید بنماید، ولى شرایط خاص زندگى آن حضرت و محدودیت هاى شدیدى که خلفا براى آن امام به وجود آورده بودند، عملا مجلال بیشترى به امام سجاد علیه السلام مى داد تا به این برنامه بپبردازد.
شایان توجه است که این گونه روایات را بیشتر نویسندگانى ثبت کرده اند که على بن الحسین علیه السلام را به عنوان امام مفترض الطاعه نمى شناسند و وى را صاحب کرامت و معجره نمى دانند و از او به عنوان شخصیتى ممتاز معنوى و فرزندى نمونه از نسل رسول خدا صلوات الله علیه یاد کرده و لقب زین العابدین و سید الساجدین را به وى داده اند. (11)
محو در جمال پروردگار
هنگامى که امام سید الساجدین به نماز و راز و نیاز با پروردگار مى ایستاد، چنان در جمال حق محو مى شد و در یاد خدا مى گشت که کمترین توجه به اطراف خود نداشت .
گاه در خانه حضرت مشکلى رخ مى داد ولى حضرت چون به نماز ایستاده بود، فارغ از دردها و مشکلات دنیا، توجهى بدان ها نمى یافت .
روزى در خانه آن حضرت آتش سوزى رخ داد (12) و زمانى دیگر یکى از فرزندان وى آسیب دید (13) ولى تا پایان نماز، امام از آنها اطلاع نیافت .
على بن الحسین علیه السلام و اهتمام به حج
راویان و مورخان براى امام سجاد علیه السلام بیست سفر به حج ثبت کرده اند، آن هم سفرهایى که آن حضرت فاصله میان مکه و مدینه را پیاده طى کرده است.
امام در این سفرها، مرکب به همراه داشت ولى مصمم بود تا طریق خانه خدا را با پاى خویش بپیماید و در مسیر محبوب ، از وجوب خود مایه بگذارد. (14)
عرفان و حب امام به خداوند، بر تمامى اعمال عبادى او پر افکن بود و به همه برنامه ها عبادت وى رنگى الهى و جلوه اى معنوى مى بخشد.
یکى از حالات درس آموز امام علیه السلام هنگام پوشیدن لباس احرام بود. چنان که :
وقتى آن حضرت لباس احرام مى پوشد، رنگش از یاد خدا و جلال او تغییر مى کرد و چنان در جذبه معنویت حق معنوى وى بشدت تحت تاءثیر قرار گرفته و مى پرسیدند: چرا لبیک نمى گویید؟
امام در پاسخ به ایشان مى فرمود: بیم آن دارم که لبیک بگویم ولى خداوند در جوابم ندا دهد: لا لبیک !
امام همچنان تا پایان اعمال حج ، در جذبه اى الهى و توجهى خاص به خداوند قرار داشت . (15)
رسیدگى به نیازمندان و تهی دستان
از بارزترین امتیازهاى ائمه علیه السلام بر سایر انسان ها، این است که انسان ها معمولا با گرایش به بعدى از ابعاد معنوى یا مادى ، از سایر جنبه ها غافل مى شوند، ولى امامان علیه السلام در بعدى از ابعاد معنوى یا مادى ، از سایر جنبه ها غافل مى شوند، ولى امامان علیه السلام در پرتو هدایت ویژه حق ، از افراط و تفریط ایمنند و در رفتار فردى و اجتماعى و اعمال عبادى و معنوى و نیز زندگى آنان ، تعادلى منطقى و معقول مشهود است .
و این ویژگى است که ایشان را سزاوار جایگاه و شایسته الگو بودن براى خلق ، ساخته است . در ملاک هاى بشرى و انسان هاى معمولى ، کسى که داراى آن حالات فوق العاده در نماز و وضو و دعا و مناجات و حج و… باشد و در سجده هایش صدها و هزارها مرتبه ، ذکر خدا را تکرار کند، انسانى است که منزوى که تمام وقت و عمر خود را صرف عبادت فردى کرده و به هیچ نیازهاى زندگى مادى و حیات اجتماعى توجه ندارد!در حالى که زندگى امام سجاد علیه السلام برداشت را به اثبات مى رساند.
وى با وجود آن همه دعاها و مناجات ها طولانى و کم نظیر، از جامعه خود و نیازها واقعیت هاى زمانش غافل نیست بلکه در میدان وظایف اجتماعى و اخلاقى نیز پیشوایى الگو و نمونه است .
براستى جاى تاءمل و پند آموزى و همچنین شگفتى دارد که زینت عبادتگران ، سرور سجده گزاران مقتداى زاهدان و متقیان ، با آن همه سجده هاى طولانى و شب زنده داری هاى مداوم ، مخارج زندگى صد خانواده محروم مدینه را متکفل بوده و نیازهاى آنان را بر آورده مى ساخته است . (16)
چقدر فاصله است میان زندگى اثر آفرین امام سجاد علیه السلام با آنان که به خیال زهد و عبادت ، چشم از همه واقعیت هاى زمانشان فرو بسته و نه تنها قادر به اداره چند نیازمند و مستمند دیگر بلکه قادر به اداره زندگى فردى خویش نمى باشند و به ادعاى زهد و درویشى کشکول نیاز نزد دیگران دراز کرده و یا زندگى خود را بر در آمدهاى عمومى و کمک هاى بلاعوض و بیت المال تحمیل کرده و مى کنند!
تشریح و توضیح حالات معنوى و عبادت هاى طولانى ائمه و همچنین امام سجاد علیه السلام همیشه این نگرانى را در خود نهفته دارد که مبادا، انزوا گرفتگان و عزلت جویان بى خاصیتى که نه به کار خویش مى آیند و نه به کار خلق تاءثیرى در پیشبرد دین و نه دنیا، آن همه عبادت را دلیل حضور نداشتن ائمه در مسایل جارى زمانشان تصور کنند و روش نادرست خویش را با این تصور و روش نادرست خویش را با این تصور بیجا توجیه نمایند!
کمک به محرومان ، در نهان
محمد اسحاق مى گوید: بسیارى از خانواده هاى محروم و نیازمند مدینه ، شبانگاه از لطف و بخشش مردى ناشناس بهره مند مى شدند و هرگز او را نشناختند مگر زمانى که على بن الحسین علیه السلام در گذشت و آن مرد ناشناس دیگر به سراغ آنان نیامد. آنگاه بود که دانستند آن امدادگر ناشناس ، زین العابدین علیه السلام بوده است . (17)
ابوحمره ثمالى میلادى 150 هجرى قمرى مى گوید:
امام زین العابدین علیه السلام در تاریکى شب ، نان ونواى مستمندان را بر دوش مى کشید و به طور ناشناس آن را انفاق مى کرد و مى فرمود: ان صدقة السر تطفى غضب الرب یعنى : صدقه پنهانى ، خشم الهى را فرو مى نشاند.(18)
چنین بود که پس از شهادت آن گرامى وقتى بدنش را غسل مى دادند، آثارى بر پشت و شانه هاى وى مشاهده گردید و چون علتش را پرسیدند، دانستند که آن ها آثارى است از نان ها و کوله بارهایى که امام علیه السلام براى تهی دستان بر دوش مى کشیده است . (19)
ابن سعد متوفاى حدود 200 هجرى قمرى مى نویسد:
چه بسا نیازمندانى که به حضور امام سجاد مى رسیدند و قبل از اظهار نیاز، خواسته خود را از امام دریافت مى کردند و امام فرمود:
صدقه قبل از این که به دست نیازمند برسد، نخست به دست خداوند مى رسد. (20)
یکى از پسرها عموهاى آن حضرت ، مستمند و نیازمند بود. و امام همیشه در نهان و به طور ناشناس وى را کمک مى کرد. اما از آنجا که امام را نمى شناخت ، همواره از آن حضرت گله مند و شاکى بود که چرا به وى رسیدگى نمى کنند!
امام سجاد با شنیدن گلایه هاى او، خویش را از معرفى خود باز مى داشت و هرگز به او نفرمود که آن ناشناس امدادگر منم . تا اینکه امام بدرود حیات گفت و رحلت کرد. آن روز پسر عموى گلایه گذار از واقعیت آگاه شد و در کنار قبر آن حضرت به گریه عذر خواهى نشست . (21)
سفیان بن عینیه از زهرى نقل مى کند: شبى سرد و بارانى امام على بن حسین ، زین العابدین را در کوچه هاى مدینه دیدم که مقدارى آرد و هیزم بر پشت گرفته و عزم خانه تهی دستان دارد. به آن حضرت گفتم : اى پسر رسول خدا چه بر پشت دارى ؟
امام فرمود: سفرى در پیش دارم و توشه آن را آماده کرده ام و مى خواهم در جاى امنى قرار دهم .
عرض کردم آیا اجازه مى دهید خدمتکار من شما را در امر این کار و حمل این آذوقه کمک کند؟
امام فرمود خیر.
گفتم : اجازه بدهید خودم شما را کمک کنم .
امام باز هم فرمود: خیر چیزى که در به کار من مى آید، چرا خودم آن را متحمل نشوم ، تو را به خدا سوگند! مرا تنها بگذار!
آن شب گذشت ، چندى بعد خدمت امام رسیدم و عرض کردم : آن سفر که عازم بودید چگونه صورت گرفت ؟
امام فرمود: آن سفر، از آن نوع سفرها که تو پنداشتى نبود، منظور من سفر آخرت بود، و من براى آن جهان ، خود را آماده مى کنم . با دورى از حرام ، بخشش و انجام کارهاى نیک . (22)
سفیان بن عینیه نیز مى گوید: در یکى از سفرها که امام على بن حسین علیه السلام عازم حج بود، خواهرش سکینه ، دختر حسین بن على علیه السلام هزار درهم به عنوان کمک هزینه سفر در اختیار وى نهاد ولى هنگامى که امام به نزدیکى حره (23)رسید، تمامى آن مبالغ را میان مستمندان تقسیم کرد. (24)
امام باقر مى فرماید: چه بسیار مواردى که پدرم ، در کنار یتیمان و بینوایان مى نشست ، و با دست خویش به آنها غذا مى داد و براى آنان که علاقه مند بودند، غذا مى فرستاد. (25)
امام صادق مى فرماید:
على بن الحسین علیه السلام در روزهایى که روزه داشت گاه با دست خود غذا مى پخت و هنگام افطار، آنها را به خانه نیازمندان مى فرستاد و چه بسا مواردى که از آن غذا براى خود آن حضرت باقى نمى ماند و با نان و خرما افطار مى کرد. (26)
برخورد امام با نیازمندان ، برخورد فردى توانمند و برتر با فردى زبردست و منت پذیرد نبود، بلکه آن حضرت سعى داشت تا هنگام رفع نیاز مستمندان ، در ایشان آثار تذلل و کوچکى آشکار نگردد. از این رو، قبل از اظهار نیاز، به آنان کمک مى کرد و مى فرمود:
مرحبا بمن یحمل زادى الى الاخرة
یعنى ؛ آفرین بر کسى که توشه مرا به سوى آخرتم بر؛ دوش کشد و مرا یارى دهد. (27)
پینوشتها:
1- فتح /2.
2- بحارالنوار 46/60.
3- اعلام الورى 255
4- ارشاد 1632: اعلام الورى کشف الغمه 2/280؛ فصول المهمة 201.
5- حلیة اولیاء 133.
6- احقاق الحق 12/26.
7-اعلام الورى 256
8- احقاق الحق 12/26
9- دعائم الاسلام 1/208؛ سیر اعلام انبلاء 4/392؛ فصول المهمة 202؛ نوالابصار 139.
10- مطالب السؤ ول 79؛ تاریخ ابن عساکر 4/392؛ روض الریاحین 55؛ احقاق الحق 2/23.
11- طبقات ابن سعد 5/160؛ حلیة اولالیاء 133؛ مختار مناقب اختیار 27؛ مشارق الانوار 119؛ تذکرة الحافظ 1/75؛ فصول المهمه 201؛ الصواعق المحرقه 119؛ الکواکب ادریة 1/139؛ ینابیع المودةُ 5/160؛ اسعاف الراغبین 239؛ نور الابصار شبلنجى 140.
12- حلیة الولیاء 133؛ مشارق النوار 119؛ تذکرة الخواص 293؛ سیر اعلام انبلاء؛ ینابیع امودة 15/160؛ اسعاف اراغبین 216.
13- عیون المعجزات 73؛ کشف الغمه 2/302 اخبار ادول و آثار الاول 108.
14- القاب الرسول و عترته مجموعه نفیسه 52؛ ارشاد 2/146؛ اعلام الورى 256؛ کشف الغمه 2/280.
15- کفایه الطالب 301؛ سیر اعلام الانبلاء، 392؛ تهذیب التهذیب 7/305؛ تاریخ الاسلام 4/37.
16- طبقات ابن سعد 5/164؛ اعلام الورى 256؛ کشفالغمه 2/266.
17- کشف الغمه 2/266.
18- اغانى 14/75؛ حلیة الاولیاء 3/135؛ کشف الغمة 2/266؛ اعیان الشعیه 1/633.
19- خصال صدوق 517؛ حلیة الاولیاء 3/135؛ کشف الغمة 2/266؛ اعیان الشعیه 1/633.
20- طبقات ابن سعد 5/160.
21- حلیة الاولیاء 3/140، کشف الغمه 2/303.
22- علل الشرائع 231، مناقب 4/ 153.
23- حره در مسیر مکه در ناحیه بطن العتیق قرار دارد (معجم البلدان 2/ 247).
24- طبقات ابن سعد 5/164، اعیان الشیعه 1/633.
25- علل الشرائع 231، مناقب 4 / 153.
26- تدکرة الخواص 184.
27-همان مدرک
منبع: سایت سبطین