شب نوجوانان عاشورایی، شب روضه قاسم بن الحسن علیه السلام. وقتی امام حسین علیه السلام سخن از شهادت یارانش به میان آورد، نوجوان سیزده ساله کربلا از عمو پرسید: عمو جان آیا من نیز به فیض شهادت نائل می شوم؟ امام او را به سینه چسباند و فرمود: فرزندم مرگ را چگونه می بینی؟
قاسم پاسخ داد: از عسل شیرین تر!
شهادت طلبی قاسم علیه السلام و پافشاری او برای رسیدن به مقصود، زیباترین الگو را برای رهروان خط سرخ شهادت رقم زد. قاسم بن الحسن علیه السلام، نوجوان شهید عاشورا در رکاب سیدالشهداء (ع)، فرزند گرامی امام حسن مجتبی علیه السلام. وی صاحب همان سخن معروف «اَحْلی مِنَ العَسَل» در شب عاشوراست که مرگ را شیرین تر از عسل میدانست. روز عاشورا سن او به بلوغ نرسیده بود. برای میدان رفتن از امام خویش اجازه خواست. اباعبدالله علیه السلام چون نگاه به او افکند، وی را به آغوش کشید و گریست، آنگاه اجازه داد. قاسم، خوش سیما بود. سوار بر اسب شد و عازم میدان گشت. رجزی که می خواند، در معرفی خود و مظلومیت حسین علیه السلام بود:
اِن تُنکرُونی فَاَنَا ابنُ الحَسَن
سِبطُ النبِی المُصطَفی وَالمُؤتَمَن
هذا حُسَینٌ کالاَسیرِ المُرتَهَن
بَینَ أناسٍ لاسُقُوا صَوْبَ المُزَن
در جنگی دلاورانه به شهادت رسید. هنگامی که بر زمین می افتاد، عمویش ابا عبدالله علیه السلام خود را به بالین او رساند ولی او در حال جان دادن بود. پیکر او را آورد و کنار شهدای اهل بیت علیهم السلام قرار داد.
شب ششم محرم : حضرت قاسم بن حسن المجتبی
قاسم بن حسن 13 یا 14 سالش بود. قاسم بن حسن شب عاشورا وقتی عموجانش سخنرانی و صحبت کرد که هر که میخواهد برود برود و بعد یه عده ماندند و امام حسین فرمود: آنهایی که ماندند همه شهید می شوند. فردا همه مون شهید می شویم. این را وقتی اباعبدالله گفت، قاسم عقب تر نشسته بود آن عقب در جمع اصحاب نبود شاید به ذهنش اومد که عمویم این را برای اینها می گوید برای من نمی گوید. لذا بعد از صحبت اباعبدالله علیه السلام قاسم رفت جلو گفت : عمو جان و آنا من فی یقتل؟ منم جزو کشته ها هستم؟ امام حسین علیه السلام فرمود که من یه سئوال از شما دارم قاسم جان مرگ در چشم شما چه طوری هست؟ در کام شما چه جوری هست؟ گفت: أحلی من العسل …
روضه حضرت قاسم در کلام حجت الاسلام مسعود عالی