یادم میاد وقتی بچه بودیم روضه های هفتگی و خانگی خیلی زیاد بود. خدا رحمت کند مادر ما هم هفته ای یه جلسه روضه داشت. من اون موقع که خیلی بچه بودم و کوچک بودم با خواهرم و برادرام با مادرمون گاهی سه نفر گاهی پنج نفر گاهی کمتر بیشتر ابن روحانی محترمی بود سید عزیزی بود خدا رحمتشون کنه می اومدند و روضه شون رو می خوندند و ما هم با گریه های مادرمون گریه می کردیم.
فرمودند که دور هم جمع میشید، از ما بگید از فضائل ما بگید، از سخنان ما بگید که حیات باطنی شما در همینه و احیاء امر شما در همینه.
ما خانه های خودمون تبدیل به حسینیه بکنیم و یه بخشی از خانه های خودمون رو و فرصتی از خودمون و هزینه های خودمون رو صرف ترویج مکتب أهلبیت بکنیم.
به قول قدیمی همون چای امام حسین کار خودشو میکنه، ما نه تو تعداد هستیم نه تو تجملات هستیم نه تو مستمعین هستیم.
یکی از بهترین جاهایی که خیالش خاطرجمعه خاطرجمعه که می تواند به نور توحید نور حقیقت متصل بشه جاییست که یاد و ذکر أهلبیت میشود و مصداق تامش این روضه هاست.
تشکلی درست شده طرح ثاقبی آمده پا به میدان گذاشته مردم را در این قصه حمایت کنه راهنمایی کنه و أن شاء الله مردم در این زمینه قدردانی کنند و أن شاء الله به لطف الهی هر خانه ای یه روضه تشکیل بشه.
از عزیزان حاضر و عزیزانی که این گفتگو را میبینند و می شنوند که این سفره فیض را مهیا کنند در منزلشون. بیمه کنند خودشون رو خانواده رو افراد دیگر را.
دعای فرزند فاطمه زهرا حضرت حجت بن الحسن بدرقه راه همه مون باشه.
یا زهرا