غدير رمز ماندگار ولايت
پس از اتمام اعمال مناسك حج، رسول خدا صلی الله عليه و آله در حجهالبلاغ، فرمان الهي در نصب جانشين آن حضرت نازل ميشود. جبرئيل پي در پي فرود ميآيد و رسول خدا صلی الله عليه و آله را مأمور معرفي حضرت علي عليهالسلام به عنوان خليفه بلا فصل و جانشين خود ميكند، اما رسول خدا صلی الله عليه و آله ميفرمايد:
سألت جبرئيل أن يستعفى لى عن تبليغ ذلك إليكم، أيّها النّاس لعلمي بقلّة المتّقين و كثرة المنافقين. اى جبرئيل مرا از بيان اين حقيقت معاف دار كه ميدانم افراد با تقوا بسيار كم و منافقان بسيار زياد هستند.
اما با فرمان مؤكد، همراه با تحذير الهي مواجه ميشود. در راه بازگشت از مكه به مدينه، پيامبر خدا صلی الله عليه و آله و مسلمانان صبح روز دوشنبه هجدهم ذيالحجه نماز صبح را در راه خواندند و كاروان حركت خود را ادامه داد تا در دنباله راه به غدير خم كه فقط ساعاتي راه تا آنجا مانده بود برسند.
موقعيت جغرافيايي غدير خم
«غدير خم» بركه و آبگيري بود كه بين راه مكه و مدينه قرار داشت. غدير به معناي بركه و خُم نام آن است. آنجا مكان سابقهداري بود كه به خاطر وجود آب و پنج درخت كهنسال به عنوان استراحتگاه مسافران در نظر گرفته ميشد. درختان آن از نوع «سمر» بودند كه به فارسي «كُنار» گفته ميشود و شبيه درخت چنار است. اين مكان در راه بازگشت از مكه، يك منزل قبل از تقاطع چند جاده در جحفه و محل متفرق شدن جمعيت قرار داشت. با توجه به اينكه در مسير حضرت تا مكه قبايل بين راه كم كم ملحق شدند تا آن جمعيت عظيم پديد آمد، لذا بايد قبل از متفرق شدن مردم برنامه انجام ميشد، و غدير خم مكان بسيار مناسبي براي اين منظور بود.
توطئهاي از منافقين
ادامه راه با سرعت بيشتري طي ميشد اما منافقين در فكر نقشههاي شوم خود به سر ميبردند، زيرا متوجه شده بودند كه قرار است در غدير اتفاق مهمي بيفتد. برخي از منافقين جلوتر از قافله حركت كردند و از غدير گذشته و تا نزديكيهاي جحفه پيش رفتند!! آنها با اين كارشان ميخواستند عدهاي از مسلمانان را به دنبال خود روانه كنند تا عملاً برنامه غدير انجام نشود. پيامبر صلی الله عليه و آله كه از اين كارشان مطلع بود، وقتي به غدير رسيدند عدهاي را فرستاد تا آنها را بازگرداند، و اينگونه يكي ديگر از توطئههاي منافقين نافرجام ماند.
نماي غدير… از دور
اينك نماي چند درخت كهنسال و بركه «خم» از دور» پيدا بود. اين سرزمين به پيامبر صلی الله عليه و آله خوشآمد ميگويد و حضرت نيز آن را مقدس ميداند، زيرا از آنجا نداي ولايت بر تارك زمان نقش بست تا به گوش جهانيان تا آخر دنيا برسد.
برنامههاي قبل از خطبه
با رسيدن به غدير خم، پيامبر صلی الله عليه و آله فرمودند: «اينجا شتر مرا بخوابانيد كه از اين مكان حركت نخواهم كرد تا رسالت پروردگار را ابلاغ نمايم». سپس افرادي را مأمور كرد تا از پراكندگي كاروان جلوگيري كنند. آنهايي كه جلوتر رفتهاند را بازگردانند و آنهايي كه هنوز نرسيدهاند را راهنمايي كنند. همچنين دستور داد كسي زير پنج درخت كهنسال نرود. ايشان مقداد و سلمان و ابوذر و عمار را فراخواند و به آنان دستور داد كه زير درختان و محوطه اطراف آن را براي انجام مراسم آماده كنند. آنان خارهاي زير درختان را كندند و سنگهاي درشت را جمع كردند و آنجا را جارو زده، آب پاشيدند. شاخههاي اضافي درختان را هم بُريدند تا كسي را اذيت نكند. سپس در فاصله بين دو درخت، روي شاخهها پارچهاي افكندند تا سايباني باشد و زير آن منبري را تدارك ديدند كه رو به مردم نمازگزار و پشت به قبله بود. آنها ابتدا سنگهاي درشت را روي هم چيدند و بعد از آن به وسيله رو اندازهاي شتران و ساير مركبها، منبر را كامل كردند و پارچه زيبايي از بالا تا پايين آن كشيدند. منبر طوري بود كه نسبت به دو طرف جمعيت در وسط قرار داشت و همه هنگام سخنراني حضرت را ميديدند. با فرارسيدن هنگام نماز ظهر، منادي حضرت نداي عمومي داد و مردم وضو گرفتند و آماده شدند تا نماز را به امامت آخرين رسول الهي بخوانند.
پس از نماز، همه منتظر سخنراني پيامبر صلی الله عليه و آله بودند. ابتدا چند نفر كه صداي بلندتري داشتند مأمور شدند كلام حضرت را براى افراد دورتر تكرار كنند تا همه سخنان حضرت را بشنوند. همچنين دو نفر شاخههاى اطراف منبر را كه قابل بريدن نبود با دست نگه داشتند تا جايگاه بهتر ديده شود. پيامبر صلی الله عليه و آله برخاسته به سمت منبر رفتند و در آخرين نقطه آن ايستادند، سپس اميرالمؤمنين عليهالسلام را فراخواند تا از منبر بالا بيايد. اميرالمؤمنين عليهالسلام يك پله پايينتر از و احتراماً كمي مايل به ایشان ايستاد.
اقدامي ديگر از منافقين
در آن لحظات حساس، منافقين هنوز در فكر توطئههاى خود بودند. آنها در اقدامي جدي، عدهاي از هواداران خود را مأمور كردند تا نزديك منبر بنشينند و وقتي پيامبر صلی الله عليه و آله ميخواهند سخنراني را شروع كنند، از بين جمعيت برخيزند و پراكنده شوند تا عملاً مجلس را برهم زنند و برنامه ادامه پيدا نكند. اين نقشه شوم در آغازين لحظات استقرار پيامبر صلی الله عليه و آله و اميرالمؤمنين عليهالسلام بر منبر عملي شد. رسول الله صلی الله عليه و آله ابتدا صبورانه به آنها نگريست و منتظر ماند تا خودشان از عمل زشتشان دست بردارند. اما وقتي جدي بودن توطئه را احساس كرد، به اميرالمؤمنين عليهالسلام دستور داد تا از منبر پايين رود و از تفرقه مردم جلوگيري كند و همه را مقابل منبر جمع كند، مجلس را منظم نمايد. پس از منظم شدن جمعيت، اميرالمؤمنين عليهالسلام دوباره به جايگاه خود بازگشت.
خطابه جهاني غدير
اكنون پيامبر الهي و وصياش بر فراز منبر و سيل عظيم جمعيت در مقابل آنان منتظر بودند تا لبهاى مبارك رسول الله صلی الله عليه و آله باز شود و صداى دلنشينش طنينانداز شده و مهمترين سخنراني خود را به انجام رساند.
پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله اين گونه آغاز نمود:
بسم الله الرحمن الرحيم
«الحمد لله الذى علا فى توحده و دنا فى تفرده و جل فى سلطانه و عظم فى أركانه و أحاط بكل شىء علما و هو فى مكانه…»:
«به نام خداوند بخشنده بخشايشگر، حمد و سپاس خدايى را كه در يگانگي خود بلند مرتبه، و در تنهايي و فرد بودنش نزديك است. در قدرت و سلطه خود با جلالت و در اركان خود عظيم است. به همه چيز احاطه علمي دارد، و او در جاى خود است…».
و بعد از كلماتي زيبا در ستايش و توصیف رب العالمين فرمودند:
خداوند به من چنين وحى كرده است: «بسم الله الرحمن الرحيم يا أيها الرسول بلغ ما أنزل اليك من ربك…»:
«اي پيامبر، ابلاغ كن آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده ـ درباره علي يعني خلافت علي بن ابي طالب عليهماالسلام ـ و اگر انجام ندهي رسالت او را به انجام نرساندهاى، و خداوند تو را از شر مردم حفظ ميكند».
اي مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرد كوتاهي نكردهام و سبب نزول اين آيه را براى شما بيان ميكنم: جبرئيل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام، پروردگارم كه او سلام است، مرا مأمور كرد كه در اين اجتماع مردم بپا خيزم و بر هر سفيد و سياهي اعلام كنم كه: علي بن ابي طالب، برادر من و وصي من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند هارون به موسى است جز اينكه پيامبري بعد از من نيست. و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است.
سپس با بيان بعضي فضائل اميرالمؤمنين عليهالسلام و همچنين نكوهش منافقين بيان داشت:
اى مردم، اين مطالب را درباره او بدانيد و بفهميد، و بدانيد كه خداوند او را براى شما صاحب اختيار و امامي قرار داده كه اطاعتش را واجب نموده است بر مهاجرين و انصار و بر تابعين، و بر روستايي و شهري، بر عجمى و عربى، و بر آزاد و بنده، و بر بزرگ و كوچك، و بر سفيد و سياه، بر هر يكتاپرستي حكم او اجرا شونده و كلامش مورد عمل و امر او نافذ است. هر كس با او مخالفت كند ملعون است، و هر كس تابع او باشد و او را تصديق نمايد مورد رحمت الهي است.
پيامبر صلی الله عليه و آله سخن خود را با اشاره به برخي فضائل اميرالمؤمنين عليهالسلام و افضليت ايشان ادامه داد و سپس بازوى اميرالمؤمنين عليهالسلام را گرفته و ايشان را بلند كردند تا حدى كه پاى آن حضرت موازى زانوى پيامبر صلی الله عليه و آله رسيد و آنگاه فرمودند:
«ألا و من كنت مولاه فهذا على مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره واخذل من خذله»:
بدانيد كه هر كس من صاحب اختيار اويم، اين علي صاحب اختيار اوست. خدايا، دوست بدار هر كس او را دوست دارد، و دشمن بدار هر كس او را دشمن دارد، و ياور باش هر كس او را ياري كند، و خوار كن هر كس او را خوار كند.
سپس با بيان مطالبي در مورد مسئله امامت و تأكيد بر آن سخني گفتند كه جز اندكي بقيه آن را نفهميدند و آن اشاره به اصحاب صحيفه ملعونه بود، حضرت فرمودند:
«اي مردم، بعد از من رؤسايي خواهند آمد كه به آتش دعوت ميكنند و روز قيامت كمك نميشوند. اى مردم، خداوند و من از آنان بيزار هستيم. اى مردم، آنان و يارانشان و تابعينشان و پيروانشان در پايينترين درجه آتشاند و چه بد است جاى متكبران. بدانيد كه آنان «اصحاب صحيفه» هستند، پس هر يك از شما در صحيفه خود نظر كند».
در ادامه، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله با اشاره به امامان دوازدهگانه از ذريه خود افزودند:
اى مردم، بدانيد كه من پيامبرم و علي، امام و وصي بعد از من است، و امامان بعد از او فرزندانش هستند. بدانيد كه من پدر آنانم و آنها از صلب او به وجود ميآيند.
همچنين حضرت با اشاره به آخرين امام يعني مهدي موعود، حضرت بقية الله الاعظم عليهالسلام فرمودند:
بدانيد كه آخرين امامان، مهدي قائم از ماست. اوست غالب بر اديان، اوست انتقامگيرنده از ظالمين، اوست فاتح قلعهها و منهدمكننده آنها، اوست غالب بر هر قبيلهاى از اهل شرك و هدايتكننده آنان، بدانيد كه اوست انتقامگيرنده همه خونهاى اولياى خدا، اوست ياريدهنده دين خدا. بدانيد كه اوست استفادهكننده از دريايي عميق. اوست كه هر صاحب فضيلتي را به اندازه فضلش و هر صاحب جهالتي را به اندازه جهلش علامت نهد…
فرمان بيعت
سپس لزوم بيعت را مطرح کرده، فرمودند:
بدانيد كه من بعد از پايان خطابهام شما را به دست دادن با خودم به عنوان بيعت با او و اقرار به او، و سپس به دست دادن با او فراخوانم. بدانيد كه من با خدا بيعت كردهام و علي با من بيعت كرده است، و من از جانب خداوند براى او از شما بيعت ميميرم.
خطابه پيامبر صلى الله عليه و آله با بيان مسائلي از حلال و حرام شرعي ادامه يافت و در پايان، حضرت دوباره بر مسئله بيعت تأكيد كردند. ايشان جملاتي را خوانده و از همگان خواستند تا آن را تكرار كنند تا بيعت عملي باشد. سپس مردم را موظف كردند تا به حضرت علي عليهالسلام با عنوان «اميرالمؤمنين» سلام كنند و خداوند را بر هدايتش شكر گويند. در مدت سه روز، مردم با حضرت علي عليهالسلام با عنوان اميرالمؤمنين بيعت ميكنند. حتى زنان، با گذاشتن دست خود در داخل طشت آبي كه دست مبارك حضرت علي عليهالسلام هم در سوى ديگر آن قرار دارد، بيعت ميكنند. اينگونه بزرگترين خطابه پيامبر صلى الله عليه و آله از فراز غدير پايان يافت و براى بيعت، فرصتي سهروزه در نظر گرفته شد تا در غدير خم بمانند و اين كار را انجام دهند.
روايتهاي سهگانه غدير
طبق تحقيق كتاب «اسرار غدير»، خطابه غدير بنابر سه روايت جمعآوري شده است:
-
روايت اول: از امام محمد باقر عليهالسلام كه با اسناد معتبر در سه كتاب «روضة الواعظين» ابنفتال نيشابوري، «الاحتجاج» شيخ طبرسي، و «اليقين» سيد بن طاووس نقل شده است.
-
روايت دوم: از زيد بن ارقم كه با اسناد متصل در سه كتاب «العدد القوية» حلي، «التحصين» سيد بن طاووس، و «صراط المستقيم» بياضي آمده است.
-
روايت سوم: از حذيفة بن اليمان كه با اسناد متصل در كتاب «اقبال» سيد بن طاووس به نقل از كتاب «النشر و الطي» آمده است.
شيخ حر عاملي در كتاب «اثبات الهداة» و علامه مجلسي در كتاب «بحار الانوار» و سيد بحراني در كتاب «كشف المهم» و ساير علماي متأخر خطبه غدير را از مدارك مذكور نقل كردهاند.
جشن عيد غدير در خانههايتان
بياييد عيد بزرگ غدير را با شادي و سرور در خانههايمان جشن بگيريم! با تزيين منزل، تهيه شيريني و غذاهاي سنتي، خواندن خطبه غدير و دعوت از دوستان و خانواده، اين روز مبارك را بهيادماندني كنيد. برگزاري مراسم خانگي نهتنها باعث زنده نگهداشتن اين عيد عظيم ميشود، بلكه فرصتي است براي تقويت پيوندهاي خانوادگي و انتقال پيام ولايت به نسلهاي آينده. دست به كار شويد و با عشق به اهل بيت عليهمالسلام، غدير را در قلب خانهتان زنده كنيد! جهت درخواست سخنران جشن خانگی کلیک کنید.
منابع و مستندات
- تفسير عيّاشي: ج۲، ص۹۸.
- تفسير فرات: ص۵۱۶.
- بحار الانوار: ج۳۷، ص۱۵۱.
- بصائر الدرجات: ص97.
- سنن ابن ماجه: ج۱، ص۴۵.
- مسند احمد: ج۱، ص۸۴.
- احتجاج طبرسي: ج۱، ص۵۹.
- روضة الواعظين: ص۸۹.
- احتجاج: ج۱، ص۶۶.
- اليقين: ص۳۴۳، باب ۱۲۷.
- العدد القويه: ص۱۶۹.
- التحصين: ص۵۷۸، باب ۲۹.
- صراط المستقيم: ج۱، ص۳۰۱.
- اقبال: ج۱، ص۴۵۴ و ۴۵۶، چاپ قديم.
- اثبات الهداة: ج۳، ص۱۱۹.
- بحار الانوار: ج۳۷، ص۱۵۱.
- كشف المهم: ص۱۹۰.