پنج‌شنبه 5 تیر 1404 - 10:41 بعد از ظهر
  • سایت ثاقب
  • اپلیکیشن ثاقب
  • درخواست سخنران برای روضه خانگی
مجله فرهنگی تبلیغی ثاقب
  • صفحه اصلی
  • عزاداری و روضه خانگی
  • شناخت أهل بیت
    • حضرت محمد صلوات الله علیه
    • امام علی علیه‌السلام
    • حضرت زهرا سلام الله علیها
    • امام حسن مجتبی علیه‌السلام
    • امام حسین علیه‌السلام
    • امام سجاد علیه‌السلام
    • امام باقر علیه‌السلام
    • امام صادق علیه‌السلام
    • امام کاظم علیه‌السلام
    • امام رضا علیه‌السلام
    • امام جواد علیه‌السلام
    • امام هادی علیه‌السلام
    • امام عسکری علیه‌السلام
    • امام زمان علیه‌السلام
  • مهدویت
    • مهدویت در قرآن
    • مهدویت در حدیث
    • آخرالزمان
    • انتظار فرج
    • رجعت
  • خاندان عصمت
    • حضرت عباس علیه‌السلام
    • حضرت زینب سلام الله علیها
    • حضرت معصومه سلام الله علیها
    • حضرت علی اکبر علیه‌السلام
    • حضرت علی اصغر علیه‌السلام
    • حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام
    • حضرت عبدالله بن حسن علیه‌السلام
    • حضرت قاسم بن حسن علیه‌السلام
    • حضرت شاهچراغ علیه‌السلام
    • سایر خاندان عصمت
  • کلیپ و ویدیو
    • دعوت بزرگان
    • دعوت مداحان
    • استوری اینستاگرام
      • استوری شب زیارتی امام حسین
      • استوری ماه محرم
      • استوری أربعین
      • استوری فاطمیه
      • استوری ماه رمضان
      • استوری عید غدیر
      • استوری شهادت
      • استوری ولادت
      • استوری دهه کرامت
      • استوری ایام هفته
    • فیلم کوتاه
    • کلیپ تصویری
    • دعوت از مبلّغین
    • کلیپ صوتی
    • تیزر
    • آموزش سایت
  • اخبار و رویدادها
  • ویژه مبلّغین
No Result
مشاهده تمامی نتایج
مجله فرهنگی تبلیغی ثاقب
ورود به سامانه ثاقب
No Result
مشاهده تمامی نتایج
صفحه اصلی متن سخنرانی

متن سخنرانی شکر راه بندگی

5 تیر 1404
متن سخنرانی شکر راه بندگی

انگیزه سازی

مرحوم کلینی در کتاب روضه کافی از امام صادق علیه السلام روایت می کند: در بنى اسرائیل مرد عابدى بود كه به هیچ وجه به دنیا آلوده نشده و گرد آن نگشته بود، شیطان كه از وضع او رنج می برد، از بینى خود فریادی كشید، لشكریانش به دور او جمع شدند، بدان‌ها گفت: كدام یك از شما می تواند این شخص را از راه به در كند؟

یكى گفت: من.

گفت: از چه راهی به سراغش می روى؟

پاسخ داد: از راه زنها.

شیطان گفت: تو حریف او نیستى، چون او زنان را نیازموده (و لذتى از آنها نبرده كه گول بخورد).

دیگرى گفت: من.

پرسید: تو از چه راهی گولش می زنى؟

گفت: از راه باده‏گسارى و خوشی ها.

بدو گفت: تو هم مرد این كار نیستى چون او اهل اینها نیست.

سومى گفت: من او را گمراه می كنم،

پرسید: از چه راهی؟

گفت: از راه كار خیر.

شیطان گفت: برو كه تو حریف او هستى.

شیطانك بیامد و در برابر او جایى را انتخاب و شروع به نماز خواندن كرد.

و آن عابد چنان بود كه شبانه‏ روز قدرى می خوابید و استراحت می كرد، ولى شیطانك هیچ نمی خوابید و استراحت نداشت و یكسره نماز می خواند.

آن مرد عابد كه خود را در برابر او كم ارزش دید و عبادتش را كوچك شمرد، به نزد آن شیطانك رفت و بدو گفت: اى بنده خدا چه چیز تو را بر این همه نماز خواندن نیرو داده است؟

پاسخش را نداد.

بار دوم پرسید، باز هم پاسخش را نداد. تا بار سوم كه پرسید گفت: اى بنده خدا من گناهى كرده‏ام‏

و از آن توبه نموده‏ام و هر گاه آن گناه را به خاطر مى‏آورم به نماز خواندن نیرو می گیرم.

مرد عابد گفت: آن گناه را به من هم بگو تا انجام دهم و دنبالش توبه كنم و در نتیجه (مانند تو) بر خواندن نماز نیرو بگیرم. شیطانك بدو گفت:

به شهر برو و سراغ فلان زن فاحشه را بگیر و دو درهم به او بده و با او درآویز و كام خود برگیر (و سپس توبه كن تا مانند من بر عبادت نیرو بگیرى).

عابد گفت: دو درهم را از كجا بیاورم؟ من كه نمی دانم درهم چیست؟ شیطان از زیر پاى خود دو درهم بیرون آورده به او داد. عابد برخاست و با همان جامه و لباس خود كه در آن عبادت می كرد به شهر درآمد و سراغ منزل آن زن را گرفت، مردم او را به خانه آن زن راهنمائى كردند و گمان كردند براى موعظه او آمده است.

عابد به نزد آن زن رفت و دو درهم را پیش او انداخت و بدو گفت: برخیز. زن برخاست و به درون اطاق خود رفت و به مرد عابد گفت: داخل شو.

عابد به درون اطاق رفت. آن زن بدو گفت: اى مرد تو در وضع و لباسى به خانه من آمده‏اى كه معمولا كسى با این وضع و لباس نزد من نمی آید، شرح حال خود را براى من بگو، عابد سرگذشت خود (و شیطان) را براى آن زن تعریف كرد.

زن گفت: اى بنده خدا ترك گناه آسانتر از توبه كردن است، و چنان نیست كه هر كس توبه كند بدان برسد (و توبه‏اش پذیرفته گردد)، به نظر می رسد كه آن كس (كه این راه را پیش پاى تو گذارده) شیطانى بوده در نظرت مجسم شده (تا تو را از راه به در كند) اكنون بازگرد كسى را (در آنجا) نخواهى دید. عابد برگشت

اهمیت

بیان ادعا1: تلاشِ شیطان برای منعِ از شُکر

همانطور که در این داستان ملاحظه فرمودید شیطان برای گمراه کردن انسانها نقشه ها میکشد و تلاش میکند تا انسانها را گمراه کند. اما در همه نقشه ها و مکائدش یک هدف را بیشتر دنبال نمیکند .

اثبات ادعا: آیات قرآن کریم

در آیات 16 و17 اعراف   خداوند متعال از زبان شیطان اینجور سخن میگوید  که چون من را  گمراهم  کردی  من بر سر را مستقیم تو در کمین آنها مینشینم  ثم لَآتِیَنَّهُم مِن بَینِ أیدِیهِم و مِن خَلفِهِم و عَن أیمَانِهِم و عَن شَمائِلِهِم و لا تَجِدُ أکثَرَهُم شَاکِرینَ[1] سپس از  پیشِ رو، پشت سر و از راست و چپ، سراغِ بندگانت می آیم و آن ها را اغوا می کنم و اکثر آن ها را شاکر نمی یابی.  یعنی از چار طرف حمله میکند 1جلو 2)پشت سر 3)راست 4)چپ

 

هدف اون چیه که از چهار جهت به من وشما حمله میککند  یکک هدف بیشتر ندارد و آن  این است که  میخواهد مردم شُکرگزار نشوند همّتِ شیطان  وتمام تلاش او این است که شُکرگزاری را از بندگانِ خداوند بگیرد. وآنها را به ناسپاسی بکشاند  وتمام جنود وسربازانش را بسیج کرده  تا با آنهایی که در صراط مستقیم هستند ضربه بزند  در حالی که خداوند این همه بر آن تأکید فرموده است، به صورت امر، به صورت توصیه و به صورت های دیگر. امّا تمام همّتِ شیطانِ خبیث آن است که اکثر بشر، شُکرگزار نشوند. از این جهت در ادامه می گوید: ( و لا تَجِدُ أکثَرَهُم شاکِرین)اکثرِ مردم را شاکر نمی یابی وچون در بعضی ایات شیطان به جای این عبارت میفرماید الا عبادک منهم اللمخلصون یعنی شیطان بر مخلصین تسلط ندارد   ودر جای دیگر میفرماید  من همه  را گمراه کردم الا قلیلا  فقط عده کمی هستنند که از دست من نجات پیدا کردند  و اینجا به جای ان دو عبارت  بحث شکر را مطرح میکند  از جمع این سه آیه  معلوم میشود که مخلصین همان شاکرین  هستند  بنابراین  مفهوم این آیه این است که اگر ما  همواره شاکر باشیم سیطره ابلیس از ما قطع خواهد شد دیگه شیطان سراغ ما نمیاد  واگر میخواهیم در صراط مستقیم قرار بگیریم راهشش شکر وسپاس است  نصیحت خداوند مهربان به من وشما برای به خاک انداختن شیطان شکر است

گریز به زندگی مخاطب

همین جهت  باید کاملا مواظب باششیم تا مثل اکثریت طعمه  شیطان  نشویم  که شرایط برای ناسپاسی فراهم است : زمینه ناسپاسی  در درون  انسان ها به گونه ای موجود است  که  خداوند میفرماید( فان الانسان کفور)[2] بی تردید انسان ذاتا   کفران کننده است  از طرف دیگر شیطان از بیرون تمام  شگرد ها  را برای ناسپاسی انسان به کار می گیرد وبا وسوسه های خود از چهار طرف راه شکر را بر انسان ها میبندد

بیان ادعا2: شکر، صبر در مشکلات را زیاد میکند

کسی که اهل شکر است در سختیهای زندگی بهتر و بیشتر صبر میکند.

اثبات ادعا: روایت

ابو هاشم جعفری می گوید.

در تنگنای سختی از زندگی گرفتار شدم، به حضور امام هادی علیه السلام مشرّف شدم، وقتی در محضر حضرت نشستم فرمودند :

يا أَبَا هَاشِمٍ أَيُّ نِعَمِ اللَّهِ عَلَيْكَ تُرِيدُ أَنْ تُؤَدِّيَ شُكْرَهَا؟[3]

ای ابوهاشم درباره کدام نعمتی که خداوند به تو داده است می توانی شکر گذار او باشی؟

من ساکت ماندم وندانستم چه بگویم.

سپس حضرت فرمودند :

إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَزَقَكَ الْإِيمَانَ‏ فَحَرَّمَ بِهِ بَدَنَكَ عَلَى النَّارِ، وَ رَزَقَكَ الْعَافِيَةَ فَأَعَانَكَ عَلَى الطَّاعَةِ، وَ رَزَقَكَ الْقُنُوعَ فَصَانَكَ عَنِ التَّبَذُّلِ…[4]

خداوند ایمان را روزی و نصیب تو کرد و بوسیله آن بدنت را از آتش دوزخ مصون کرد، و عافیت و سلامتی را نصیب تو گردانید و تو را بر اطاعتش یاری نمود، و به تو قناعت بخشید و از اینکه (به خاطر فقر) خوار و بی آبرو گردی حفظ کرد.

ای ابو هاشم من در آغاز این نعمتها را به تو یاد آوری کردم چرا که گمان بردم می خواهی از آن کسی که این نعمتها را به تو بخشیده است شکایت کنی؛ و من دستور دادم صد دینار به تو بپردازند آن را دریافت کن.[5]

 اقناع اندیشه

بیان ادعا1: شکر راه بندگی خداست

واصلا شما این را بدونید اگر کسی بخواهد عبد خدا شود بندگی خدا را بکند  همونکه هدف خلقت من و شما برای اون بوده (وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ )  یک  شرط  داره قران کریم میفرماید   واشکروا لله ان کنتم ایاه تعبدون )  یعنی اگر کسی بخواهد به مقانم عبودیت برسد راهش شکر برای خداست ویکی از اصول اخلاقی امامان معصوم  ما که از سرتا پای وجود مقدس آنها هر روز و شب به طور روشنی دیده می شود. مقام بندگی و عبودیت آنها در برابر پروردگار بود. آنها این اصل را محور همه ی امور و سنگ زیرین رشد و تعالی و کمال می دانستند و اما  خود این بزرگواران برای عبودیت خدا مراتبی را در نظر گرفته اند و خالص ترین مقام عبودیت را عبادت  شاکرانه معرفی فرموده اند حضرت علی (ع) می فرمایند: گروهی خدا را از روی میل به بهشت پرستش می کنند. و این عبادت سوداگران است و گروهی خدا را از روی ترس از آتش دوزخ عبادت می کنند و این عبادت بردگان است و گروهی خدا را به خاطر شکر نعمتهایش می پرستند و این عبادت آزادگان است وسیره پیغمبر ما  همین نوع عبادت بوده است

اثبات ادعا: حدیث

امام باقر عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله  یک شب پیش عايشه بودند ،  عایشه به پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله گفت: اى رسول خدا! چرا خودت را  انقدر به رنج مياندازى،  چرا ایقدر عبادت میکنی با آنكه خدا گناه گذشته و آينده ترا آمرزيده است؟ فرمود: اى عايشه: أَ لَا أَكُونُ عَبْداً  شکورا؟ آيا من بنده سپاسگزار خدا نباشم؟. و  بازمیگه : رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله  آنقدر روى انگشتهاى پايش ميايستاد تا خداى سبحانه و تعالى این آیه را  نازل فرمود: طه‏ ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى[6]‏«طه‏ ما قرآن را بر تو نازل نكرديم كه به رنج بیفتى». عبدا شکورا یعنی بنده ای که مبالغه در شکر میکند بسیا شاکر خداست است به قول علما این صفت ؛ صفت  توضیحی عبد است  یعنی وقتی کسی حقیقتا  عبد خدا میشود که شکور  باشه پیغمبر نفرمودند (الا  اکون عبدا) بلکه فرمودنند( عبدا شکورا) یعنی خدا از بنده ای خوشش میاد که شکور باشه  و خدا عبادت از روی شکر را دوست دارد  و میپسنده

بیان ادعا2: اطاعت از اهل بیت همان شکر خدا

اطاعت از ائمه علیهم السلام شکر خداوند است

اثبات ادعا: آیات قرآن کریم

ذیل اون ایه که خدمتتون قرائت کردم ( وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ )[7]در روایتی از امام حسن عسگری علیه السلام آمده  حضرت عبارت فاشکروا لله را اینگونه معنی کردند : فَاشْكُرُوا نِعَمَهُ بِطَاعَةِ مَنْ يَأْمُرُكُمْ[8]‏ بِطَاعَتِهِ‏ مِنْ‏ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ خُلَفَائِهِمَا الطَّيِّبِين منظور خدا از واشکرو لله  اطاعت از اهلبیت علیم السلام است ‏ و اطاعت از اهل بیت اطاعت از اوامر اونهاست

رفتار: راهکارهای اطاعت از اهلبیت علیهم السلام

بیان ادعا1: اعتراف به حقوق ائمه و کمک به مومنین

کمک کردن به مؤمنین مصداق بارز اطاعت است

اثبات ادعا: روایت

در روایتی از  امام هشتم شرط شکر گزاری را همین کار یعنی کمک به مومنین میدانند  حضرت علی بن موسی الرضا میفرمایند  (علیه السلام)می فرمایند:

وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ لا تَشْکُرُونَ اللهَ تَعَالَی بِشَیءٍ بَعْدَ الإِیمَانِ بِاللهِ وَ بَعْدَ الاعْتِرَافِ بحُقُوقِ أَوْلِیَاءِ اللهِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللهِ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ مُعَاوَنَتِکُمْ لإِخْوَانِکُمُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَی دُنْیَاهُمُ الَّتِی هِی مَعْبَرٌ لَهُمْ إِلَی جِنَانِ رَبِّهِم [9]و بدانید که شما پس از ایمان به خدا و اعتراف به حقوق اولیای او از آل محمد رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) به هیچ چیزی خدای را شکر نمی کنید که نزد او محبوب تر باشد از یاری رساندن مؤمنان به یکدیگر در امر دنیایشان که محل عبوری است

برای آنان تا خود را به بهشت پروردگارشان برسانند. در واقع در این حدیث سه راه حل برای شکر گزاری بیان می کند

بیان ادعا2: ایمان و اعتراف به حقوق اهل بیت

اعتراف به فضل و حقوق ائمه علیهم السلام موجب اطاعت است

اثبات ادعا: حدیث

حَکَم بن عُتَیبه می‌گوید: روزى در محضر امام باقر(ع) نشسته بودیم و اتاق نیز مملوّ از جمعیت بود، ناگهان پیرمردى که تکیه بر عصاى بلندى کرده بود وارد شد؛ دم در ایستاد و گفت: سلام و رحمت خدا و برکاتش بر تو باد اى فرزند رسول خدا! و پس از آن ساکت شد.

امام باقر(ع) پاسخ داد: «و علیک السّلام و رحمة اللَّه و برکاته».

پیرمرد رو به حاضران کرده و به آنان نیز سلام داد و هم‌چنان ایستاد تا همگى جواب سلامش را دادند، آن‌گاه روى خود را به سمت امام باقر(ع) کرده گفت: اى فرزند رسول خدا! مرا نزدیک خود بنشان که به خدا سوگند من به شما و دوست‌دارانتان علاقه‌مندم. به خدا سوگند این دوستی‌ها برای دنیا نیست، و به خدا من دشمن دارم دشمنانتان را و از آنان بیزارم، به خدا این دشمنى و بیزارى به این دلیل نیست که آنان فردی از اطرافیانم را کشته باشند! به خدا سوگند من حلال شما را حلال می‌دانم و حرامتان را حرام می‌شمارم و چشم به فرمانتان دارم. قربانت گردم آیا [با این ترتیب] درباره من امید [سعادت و نجات] دارى؟

امام باقر فرمود: «پیش بیا، پیش بیا»، سپس او را نزد خود نشانده و فرمود: «اى پیرمرد همانا مردى نزد پدرم على بن حسین(ع) شرفیاب شد و همین پرسش را مطرح کرد. پدرم به او فرمود: اگر [با این حال] بمیرى؛ به رسول خدا(ص)، على، حسن، حسین و على بن حسین(ع) وارد شوى و دلت خنک شود، قلبت آرام گیرد، دیده‌ات روشن گردد و به همراه نویسندگان اعمالت با روح و ریحان از تو استقبال شود، و این در وقتى است که جان به اینجاى تو رسد- و با دست به گلویش اشاره فرمود- و اگر زنده بمانى آنچه را موجب چشم روشنیت هست، ببینى و در بالاترین درجات بهشت با ما خواهى بود».

پیرمرد گفت: چه فرمودى اى ابا جعفر؟! [پیرمرد با تعجب از امام خواست تا کلامش را تکرار کند] امام(ع) همان سخنان را براى او تکرار کرد.

پیرمرد گفت: اللَّه اکبر! اى ابا جعفر! اگر بمیرم؛ به رسول خدا، على، حسن، حسین و على ابن حسین(ع) درآیم و دیده‌ام روشن گردد، دلم خنک شود، قلبم آرام گیرد، و به همراه نویسندگان اعمالم با روح و ریحان مورد استقبال قرار گیرم، هنگامى که جانم به این‌جا رسد! و اگر زنده بمانم ببینم آنچه را دیده‌ام بدان روشن گردد، و با شما باشم در بالاترین درجات بهشت؟ این جملات را گفت و آن‌قدر گریه کرد تا نقش بر زمین شد.

حاضران نیز که حال پیرمرد را دیدند به گریه و زارى پرداختند.

امام باقر(ع) [که چنان دید] با انگشت خود قطرات اشک را از گوشه‌هاى چشم آن پیرمرد پاک کرد.

پیرمرد سربلند کرد و عرضه داشت: دستت را به من بده قربانت گردم!

حضرت دستش را به پیرمرد داد، و او دستشان را می‌بوسید و بر دیده و رُخ خود می‌گذارد. سپس شکم و سینه خود را گشود و دست بر شکم و سینه‌اش گذارده برخاست، و خداحافظى کرده به راه افتاد، امام باقر(ع) نگاهى به پشت سر پیرمرد کرد، و رو به حاضران فرمود: «هر کس می‌خواهد مردى از اهل بهشت را ببیند به این مرد بنگرد

بیان ادعا3: کمک به مؤمنین

کمک به برادران ایمانی  وآنچه حضرات در این روایت دست روی ان میگذارند همین سومی است

اثبات ادعا: احادیث

. نمی شود که من گلیم خود را از آب بیرون بکشم، ولی شما در گرفتاری باشید. در روایات ما خیلی روی این پافشاری شده است. امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیْ ءٍ أَفْضَلَ مِنْ أَدَاءِ حَقِّ الْمُؤْمِنِ؛[10]

خدا پرستش نشده است به چیزی که بالاتر از ادای حق مؤمن باشد. ببینید این چند مطلب چه جور باهم گره خورده شرط عبودیت شکر است  وراه شکر اطاعت است  ومصداق مهم اطاعت کمک به مومن است

گریز به زندگی مخاطبین

غم ها و شادی های ما باید با هم ترکیب بشود. به فکر هم باشیم. اگر کسی به فکر برادر مؤمن خود نباشد مؤمن نیست، مسلمان نیست. لذا فرمودند: شکر نعمت این است که به برادرهای دینی خود معاونت داشته باشی. امام حسین ع فرمودند:مَنْ سَعَی فِی حَاجَهِ أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ فَکَأَنَّمَا عَبَدَ اللَّهَ تِسْعَهَ آلَافِ سَنَهٍ صَائِماً نَهَارُهُ قَائِماً لَیْلُهُ؛[11]

کسی که در برآوردن حاجت برادر مؤمن خویش تلاش کند؛ همانند آن است که نه هزار سال خداوند را عبادت کرده است؛ در حالی که روزهایش را روزه بوده و شب هایش را به عبادت سپری کرده است. خیلی عجیبه. ما گاهی سوراخ دعا را گم می کنیم. فکر می کنیم شکر  خدا  همش اینه که بنشینیم ذکر بگوییم، یا نماز بخوانیم. یا پیشانی به سجده بگذاریم. این ها خوب است، شکی نیست، ولی اساس همه دعاها  واذکار این است که دلی را شاد کنیم. اصل دعاها این است که گرهای مردم  را باز کنیم.

حضرت می فرماید: اگر کسی گره برادر مؤمنی را باز کند، مثل این است که نه هزار سال شب تا صبح به عبادت بایستد، روزها را هم روزه بگیرد. از زمان حضرت آدم علیه تا زمان ما حدود ده هزار سال گذشته است. ببینید نه هزار سال چند نسل میشود.

بنابر این، یک مرحله از شکر نعمت این است که اهتمام در گره گشایی کار بندگان خدا داشته باشیم. حضرت موسی به خدا گفت: خدایا، اگر به فرض محال تو روی زمین بودی، و انسان بودی چه کار می کردی؟ فرض محال که محال نیست.

خطاب شد: ای موسی، سعی در گره گشایی کار بندگان خود می کردم. خدا نمی گوید عبادت می کردم، روزه می گرفتم، آن چیزی که ناب تر است را انتخاب می کند. پس شکر نعمت این است که به برادران دینی و به هم نوع خود کمک کنی اگر گرفتاری دارد گرفتاری او را برطرف کند و دل او را شاد کند، اگر اختلاف دارند آن را اصلاح کند،انسان باید به برادران دینی خود کمک کند، بی تفاوت نباشد. باید به رفقا و برادرانی که مشکل علمی دارند، مشکل روحی دارند، مشکل جسمی دارند، قرض می خواهند، خانه و زندگی آنها نامرتب است، کمک کرد نگو من پول ندارم کمک کنم. یک موقع با گفت و گو و با محبت با شما می نشیند و سبک میشود و بلاهای او حل می شود.

گاهی اوقات فقط بشینیم پای درد دل اونها   هیچ کاری هم که نتونستی براش بکنی دعا که میتونی براش بکنی  شب ونصف شب براش دعا کن  از خدا بخواه خدایا مشکل این مومن را حل کن

انشاالله خداوند متعال توفیق گره گشایی از مومنین وخدمت به محبین و .شیعیان امیرالمومنین را به ما ارزانی بدارد به برکت صلوات بر محمد وآل محمد


[1] اعراف/ 16-17

[2] الشورى (48)

[3] الوافي  ,  جلد۵  ,  صفحه۷۰۷

[4] من لا یحضره الفقیه  ,  جلد۴  ,  صفحه۴۰۱

[5] (من لا يَحضُرُه الفقيه،ج‏ ۴ ص ۴۰۱ شیخ صدوق)

[6] طه (2)

[7] البقرة (172)

[8] بحار الأنوار  ج۲۶ ص۲۳۲

[9] عيون الأخبار  ,  جلد۲  ,  صفحه۱۶۷

[10] الکافي  ,  جلد۱  ,  صفحه۱۳۴

[11] من لا یحضره الفقیه  ,  جلد۴  ,  صفحه۳۵۲

درخواست روضه

برچسب‌ها: متن سخنرانی ویژه محرم
مطلب قبلی

متن سخنرانی شکر و نجات از عذاب الهی

مطلب بعدی

مراحل شکر چیست؟ متن سخنرانی، روایات معتبر

مطلب بعدی
مراحل شکر چیست؟

مراحل شکر چیست؟ متن سخنرانی، روایات معتبر

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار × دو =

موسسه فرهنگی تبلیغی ثاقب
  • سایت ثاقب
  • اپلیکیشن ثاقب
  • درخواست سخنران برای روضه خانگی

مؤسسه فرهنگی تبلیغی ثاقب با همت طلاب و روحانیون جوانِ دغدغه‌مند و بانیان خیّر در دی‌ماه سال ۱۳۹۹ (فاطمیه ۱۴۴۲) تشکیل شد تا بتواند سنّت روضه‌های خانگی را احیاء نموده و در تعظیم شعائر الهی و مکتب أهل‌بیت علیهم‌السلام قدمی بردارد. این مجموعه برای عزیزانی که محافل خانگی (روضه خانگی و جشن خانگی) برگزار می‌کنند و دلتنگ روضه و توسل به حضرت امام حسین علیه‌السلام هستند، سخنران اعزام می‌نماید. متقاضیان روضه خانگی یا جشن خانگی می‌توانند پس از ثبت‌نام در سایت، درخواست اعزام سخنران را ثبت کنند.

کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مؤسسه فرهنگی تبلیغی ثاقب می‌باشد.

No Result
مشاهده تمامی نتایج
  • مجله ثاقب
  • عزاداری و روضه خانگی
  • شناخت أهلبیت
  • قرآن شناسی
  • مهدویت
  • احادیث
  • خاندان عصمت
  • طراحی گرافیک
  • کلیپ و ویدیو
  • اخبار و رویدادها
  • ویژه مبلّغین
  • اپلیکیشن ثاقب

© تمامی حقوق متعلق به موسسه فرهنگی ثاقب می‌باشد.