مسئله شهادت حضرت فاطمه زهرا، سیده نساء العالمین علیهاالسلام، یکی از حساسترین و دردناکترین مقاطع تاریخ اسلام است که روایتهای تاریخی متفاوتی را در خود جای داده است. از سویی، جایگاه رفیع و بیبدیل این بانوی بزرگ نزد پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم، بر اساس روایات متواتری چون «إِنَّمَا فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي، وَ مَنْ أَحَبَّهَا فَقَدْ أَحَبَّنِي، وَ مَنْ سَرَّهَا فَقَدْ سَرَّنِي» که خشم و رضای او را همسنگ خشم و رضای الهی میداند، مورد پذیرش و نقل در منابع معتبر شیعه و اهل سنت است.
اما از سوی دیگر، درباره علت درگذشت زودهنگام ایشان (تنها چند ماه پس از رحلت پیامبر)، میان شیعیان و برخی از علمای اهل سنت، اختلاف جدی وجود دارد. شیعیان بر این باورند که مجموعه حوادث تلخی همچون غصب فدک، هجوم به خانه وحی، هتک حرمت ساحت مقدس ایشان، وارد آمدن صدمات جسمی و سقط جنین (حضرت محسن)، منجر به بیماری شدید و نهایتاً شهادت ایشان شده است. در مقابل، برخی از اهل سنت برای حفظ موقعیت خلفای صدر اسلام، به کتمان این وقایع پرداخته و حتی آن را «افسانه شهادت» نامیدهاند، در حالی که بسیاری از مورخان و محدثان متقدم خود اهل سنت، به طور صریح یا با کنایه، به وقوع این فجایع اذعان کردهاند.
هدف این نوشتار در بخش شیعه شناسی و شناخت اهلبیت ثاقب، بررسی ابعاد مختلف این فاجعه تاریخی، از جمله غصب حق، تهدید به آتش زدن، قهر ابدی، دفن شبانه و در نهایت، علت شهادت حضرت فاطمه سلامالله علیها است؛ با تأکید و استناد بر منابع مورد قبول و معتبر خود اهل سنت و نیز گزارشهای منابع شیعه، تا روشن شود شهادت ایشان یک واقعیت انکارناپذیر و مستند تاریخی است.
نگاهی به جایگاه حضرت زهرا (س) در نزد پیامبر (ص)
برای درک عمق مصائبی که پس از رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم بر حضرت فاطمه سلاماللهعلیها وارد شد، ابتدا باید به جایگاه رفیع و بینظیر ایشان در نگاه رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم که در منابع هر دو فرقه آمده است، اشاره کرد. حضرت فاطمه سلاماللهعلیها تنها دختر بازمانده از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و سیده زنان عالمیان هستند؛ جایگاهی که ریشه در معرفت پروردگار، عصمت و اخلاص ایشان دارد و فراتر از صرف پیوند پدری و فرزندی است.
فاطمه پاره تن من است: مهمترین حدیث در این زمینه که در صحیح بخاری و صحیح مسلم (معتبرترین کتب اهل سنت) به نحو تواتر ذکر شده، این فرمایش پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم است: «فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی یُؤذِینی مَا آذَاهَا؛ همانا فاطمه پاره وجود من است، هر چه او را آزار دهد، مرا آزرده است.» (صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۴۱؛ صحیح بخاری، کتاب بدأ الخلق). این عبارت نشان میدهد آزار فاطمه علیهاالسلام، در حکم آزار مستقیم پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم است و سزای چنان شخصی، طبق آیه ۶۱ سوره توبه، «عذاب ألیم» است.
رضایت او، آیینهی رضایت خدا: جایگاه حضرت زهرا سلاماللهعلیها تا آنجاست که حاکم نیشابوری در «المستدرک علی الصحیحین» (ج ۳، ص ۱۶۷)، این حدیث را از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم نقل میکند: «یا فاطمة إن الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک؛ دخترم فاطمه! خدا به سبب خشم تو خشمگین و با خشنودی تو، خشنود میشود.» این حدیث نشاندهنده آن است که اراده ایشان، آیینهی تمامنمای اراده و رضای الهی است؛ لذا هر کس رضایت او را جلب نکند، خود را در معرض غضب مستقیم الهی قرار داده است.
قداست خانه وحی: خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها نیز بر اساس منابع اهل سنت، از قداست ویژهای برخوردار بوده است. هنگامی که آیه ۳۶ سوره نور نازل شد (درباره خانههایی که خدا اذن داده قدر و منزلتشان رفعت یابد)، ابوبکر از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم پرسید آیا خانه علی و فاطمه علیهاالسلام از آن خانههاست؟ پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند: «بلی، از برجستهترین آنهاست.» (الدر المنثور، ج ۶، ص ۲۰۳). پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم نیز مدتها به درب این خانه میآمدند و آیه تطهیر را تلاوت میکردند.
این اسناد نشان میدهد که آزاردهندگان حضرت فاطمه سلاماللهعلیها نه تنها مرتکب آزار پیامبر شدهاند، بلکه خود را در معرض غضب مستقیم الهی قرار دادهاند.

حضرت زهرا (س) چگونه به شهادت رسید
واقعیتهای تاریخی نشان میدهند که بیماری و شهادت حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها بر اثر مجموعه حوادث تلخی بود که پس از رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و در پی تلاش برای گرفتن اجباری بیعت صورت گرفت. مدارک متعددی در منابع شیعه و اهل سنت وجود دارند که بر این ستمها شهادت میدهند.
غصب فدک و آغاز ستیز
اولین قدم در مسیر آزار حضرت زهرا سلاماللهعلیها، غصب فدک بود. فدک زمینی حاصلخیز بود که پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم بر اساس آیه «وَآتِ ذَا الْقُرْبَی حَقَّهُ» (اسراء: ۲۶)، آن را به دختر گرامیشان بخشیده بودند.
ادعای کذب خلیفه: با این حال، خلیفه اول با ادعای روایتی مبنی بر اینکه «پیامبران ارث نمیگذارند»، فدک را مصادره کرد.
ردّ شهود: وقتی حضرت فاطمه سلاماللهعلیها برای اثبات بخشش، شاهدانی چون ام ایمن و رباح را آوردند، ابوبکر شهادت آنان را رد کرد و گفت: «این شهادت قبول نمیشود، جز اینکه شاهد، یک مرد و دو زن باشد» (بلاذری، فتوح البلدان، ج ۱، ص ۴۴).
نارضایتی علنی: این عمل، که حضرت فاطمه سلاماللهعلیها در خطبه فدکیه آن را صراحتاً مخالف آیات قرآن دانستند، آغازگر نارضایتی علنی و خشم شدید ایشان از خلیفه اول شد.
هجوم به خانه وحی و هتک حرمت
تلخترین واقعه، هجوم به خانه اهلبیت علیهمالسلام بود که منجر به صدمات جسمی جبرانناپذیر شد. منابع معتبر اهل سنت، نه تنها به تهدید، بلکه به آمادگی و اقدام برای هتک حرمت این خانه مقدس اذعان دارند:
تهدید صریح عمر: ابن ابی شیبه در «المصنف» (ج ۸، ص ۵۷۲) و ابن قتیبه دینوری در «الامامة و السیاسة» (ج ۱، ص ۱۲) نقل میکنند که عمر بن خطاب به خانه آمد، هیزم طلبید و گفت: «وَالَّذی نَفْسُ عُمَرَ بِیَدِهِ لَتَخْرُجَنَّ أَوْ لأَحْرَقَنَّها عَلی مَنْ فیها» و در پاسخ به اینکه فاطمه در خانه است، گفت: «وَ إِنْ! حتی اگر چنین باشد!»
شاهد عینی بلاذری: بلاذری در «انساب الاشراف» (ج ۱، ص ۵۸۶) نقل میکند که عمر همراه با فتیله (آتشزا) آمد و وقتی حضرت فاطمه سلاماللهعلیها پرسیدند: «آیا در صدد سوزاندن خانه من هستی؟» پاسخ داد: «بلی، این کار کمک به چیزی است که پدرت برای آن مبعوث شده است.»
اعتراف خلیفه به هنگام مرگ: تأیید نهایی بر وقوع هتک حرمت، ابراز پشیمانی ابوبکر در لحظات پایانی عمر است. ابن عساکر در «تاریخ مدینه دمشق» (ج ۳۰، ص ۴۲۲) و دیگران نقل میکنند که ابوبکر گفت: «وَدِدْتُ أَنِّی لَمْ أَکنْ کشَفْتُ بَیتَ فَاطِمَةَ(س) وَتَرَکتُهُ؛ آرزو میکردم که ای کاش پرده حرمت خانه فاطمه را نمیگشودم و آن را به حال خود وامیگذاشتم.»
ماجرای سقط حضرت محسن (ع) و علت شهادت
برخی از علمای اهل سنت، نه تنها به هجوم، بلکه به صدمات جبرانناپذیری که به حضرت فاطمه سلاماللهعلیها وارد شد و منجر به سقط جنین (محسن) و شهادت ایشان گردید، اشاره کردهاند:
نقل صریح شهرستانی و صفدی:
شهرستانی در «الملل و النحل» (ج ۱، ص ۵۷) نقل میکند: «اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْ اَلْجَنینَ مِنْ بَطْنِها؛ به راستی عمر در روز بیعت، ضربتی به فاطمه علیهاالسلام وارد کرد که بر اثر آن، جنین خویش را سِقط نمود.»
صفدی نیز در «الوافی بالوفیات» (ج ۵، ص ۳۴۷) عیناً همین مطلب را تکرار میکند.
گزارش مسعودی: مسعودی در «اثبات الوصیة» (ص ۱۵۳) آورده است: «وَ ضَغَطُوا سَیدَةَ النساءِ بِالْبابِ حَتی اَسْقَطَتْ مُحْسِنا؛ با در به پهلوی سیده زنان عالم زدند؛ چنان که محسن را سقط نمود.»
نظر استاد ابن ابی الحدید: ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه (ج ۱۴، ص ۱۹۳) نقل میکند که استادش ابو جعفر نقیب در قیاس واقعه سقط جنین زینب (دختر پیامبر) گفته است: «اگر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم زنده بود خون کسانی را که دخترش فاطمه علیهاالسلام را ترسانیدند که باعث شد فرزندش (محسن) را سقط کند، حتماً مباح میشمرد.»
علت شهادت در منابع شیعه: امام صادق علیهالسلام در روایتی که ابابصیر نقل کرده، علت فوت حضرت فاطمه علیهاالسلام را صریحاً اینگونه بیان میکنند: «وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ بِاَمْرِهِ فَاَسْقَطَتْ مُحْسِنا وَ مَرِضَتْ مَرَضا شَدیدا؛ سبب فوت فاطمه علیهاالسلام ضرباتی بود که قنفذ، غلام عمر با غلاف شمشیر بر آن حضرت به فرمان عمر زد؛ پس (فرزندش) محسن را از دست داد و به شدت بیمار شد.»
نتیجه این اقدامات (هجوم، ضربه، سقط جنین و اندوه) این بود که حضرت فاطمه سلاماللهعلیها به بستر بیماری افتاد و پس از مدت کوتاهی به شهادت رسید.

تشییع و محل دفن حضرت زهرا (س)
آخرین سند و مدرک بر نارضایتی و قهر ابدی حضرت فاطمه سلاماللهعلیها از شیخین، وصیت و نحوه تدفین ایشان بود. این واقعه در منابع اهل سنت به قدری صریح است که جای هیچگونه انکاری باقی نمیگذارد.
دفن شبانه و مخفیانه: صحیح بخاری (معتبرترین کتاب نزد اهل سنت) به صراحت این واقعه را نقل میکند. بر اساس روایات، حضرت زهرا سلاماللهعلیها شش ماه پس از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم زنده بود و هنگامی که از دنیا رفت: «فَلَمَّا تُوُفِّیَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِیٌّ لَیْلًا وَلَمْ یُؤْذِنْ بِهَا أَبَا بَکْرٍ وَصَلَّی عَلَیْهَا؛ همسرش علی علیهالسلام او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را باخبر نساخت و خود بر او نماز گزارد.» (صحیح بخاری، ج ۴، ص ۱۵۴۹، ح ۳۹۹۸).
علت دفن پنهانی (وصیت): منابع تصریح میکنند که این عمل، بنا به وصیت مستقیم حضرت فاطمه سلاماللهعلیها انجام شده است. ابن قتیبه دینوری در «تأویل مختلف الحدیث» (ج ۱، ص ۳۰۰) مینویسد: فاطمه قسم خورده بود که دیگر با ابوبکر سخن نگوید و «وَأَوْصَتْ أَنْ تُدْفَنَ لَیْلًا، لِئَلَّا یَحْضُرَهَا، فَدُفِنَتْ لَیْلًا؛ وصیت کرد که شبانه دفن شود تا او (ابوبکر) در دفن وی حاضر نشود.» همچنین عبدالرزاق صنعانی در «المصنف» (ج ۳، ص ۵۲۱) نقل میکند که علی علیهالسلام ایشان را شبانه به خاک سپرد تا ابوبکر بر وی نماز نخواند.
اثبات غضب الهی: این اقدام حضرت زهرا سلاماللهعلیها، نهتنها سندی بر قهر و نارضایتی دائمی ایشان از خلفا است، بلکه با توجه به حدیث «إن الله یغضب لغضبک»، نشاندهنده آن است که کسانی که مورد غضب ایشان قرار گرفتهاند، مغضوب خداوند هستند و طبق آیات قرآن، سرنوشت مغضوبان یا منافقان و یا کافران است (نحل: ۱۰۶ و فتح: ۶).
مخفی ماندن قبر: این واقعه تاریخی (دفن شبانه به وصیت)، علت اصلی مخفی ماندن قبر یگانه دختر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم است. ایشان با این تدبیر، نارضایتی خود از غاصبان و آزاردهندگان را تا ابد تاریخ، به نمایش گذاشتند.
جمع بندی
شهادت، نه وفات
تمام مستندات تاریخی که از منابع معتبر فریقین (شیعه و اهل سنت) ارائه شد، این حقیقت تلخ را آشکار میسازد که حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها بر اثر مرگی طبیعی «وفات» نکردهاند، بلکه قربانی یک ستم سازمانیافته و هدفمند، و در نهایت «شهید» شدهاند.
نقض دستور پیامبر (ص): اقداماتی چون غصب فدک و بهویژه هجوم به خانه وحی، نقض صریح دستور پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم مبنی بر «فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی یُؤذِینی مَا آذَاهَا» بود. آزاردهندگان، با این اعمال، خود را مستحق عذاب الهی قرار دادند.
عاملان شهادت: منابع معتبر اهل سنت (مانند شهرستانی، صفدی و مسعودی) و منابع شیعه (روایت امام صادق علیهالسلام) به صراحت از ضرب و جرح و فشار وارد شده بر سیده نساء العالمین توسط عوامل خلیفه (مانند عمر و قنفذ) سخن میگویند.
علت اصلی درگذشت: نتیجه مستقیم این جسارتها، سقط جنین ششماهه (حضرت محسن) و به دنبال آن، شدت یافتن بیماری ایشان بود که در نهایت منجر به شهادت ایشان شد.
سند ابدی بر نارضایتی: قهر ابدی حضرت زهرا سلاماللهعلیها از شیخین که در صحیح بخاری تأکید شده، و وصیت ایشان مبنی بر دفن شبانه و مخفیانه برای عدم شرکت آنان در نماز و تشییع، قویترین سند بر ناحق بودن خلافت غاصبانه و عدم رضایت ولیّ خدا از عملکرد خلفای پس از سقیفه است.









