نهضت عاشورا و حماسهی جاویدان امام حسین سیدالشهداء علیهالسلام، صرفاً روایتی از عواطف و حماسهها نیست؛ بلکه کمال یک نهضت شریعتمدار و اخلاقی است که در بحرانیترین شرایط، کوچکترین ارزشهای الهی و انسانی را فدا نکرد. اگرچه واقعه کربلا در سدههای اخیر بیشتر با دو رویکرد عاطفی “یعنی اشک و سوگواری” و حماسی “یعنی آزادگی و مبارزه با ظلم” تحلیل شده است، اما نگاه اخلاقی و فقهی به این واقعه، بخصوص در زمینهی حقالناس (حقوق مردم)، جنبهای است که متأسفانه مغفول مانده و تبیین عمیق آن، میتواند بسیاری از مشکلات اخلاقی و اجتماعی جامعه امروز را حل نماید.
در تعالیم اسلام، حقوق بندگان آنچنان منزلتی دارد که به تعبیر امیرالمؤمنین، علی بن ابیطالب علیهالسلام، خداوند متعال حقوق بندگان را بر حقوق خویش مقدم داشته است و طبق روایات معتبر، حتی مقام شامخ شهادت نیز نمیتواند جبرانکنندهی ضایع شدن حق دیگران باشد؛ چنانکه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم درباره شهید بدهکاری که به دلیل سه درهم بدهی در مقابل درب بهشت نگه داشته شده بود، هشدار دادند. اوج این اهتمام به حقالناس، در سیره امام حسین سیدالشهداء علیهالسلام به نمایش درآمده است؛ چه آنجا که زمین کربلا را پیش از شهادت به مبلغ شصت هزار درهم از اهالی نینوا و غاضریه (بنیاسد) خریداری کردند تا خون پاکشان بر زمین مردم ریخته نشود و زائران نیز حقی بر گردنشان نماند، و چه در توصیه بینظیر آن حضرت در صبح عاشورا که به حضرت مسلم بن عقیل علیهالسلام و یاران خود فرمودند: «نادِ فی النّاسِ انْ لا یقاتِلَنَّ مَعی رجُلٌ عَلَیْهِ دَینٌ؛ هر کس بر عهدهاش دینی باشد، نباید در رکاب من پیکار کند.» این دستور در شرایطی صادر شد که هر همراهی برای امام حسین علیهالسلام غنیمتی ارزشمند بود.
در این بخش از مقالات شناخت اهلبیت ثاقب، میکوشیم تا با واکاوی این واقعهی کربلا و تحلیل سیره و سخن امام حسین علیهالسلام، جایگاه ویژه حقالناس در مکتب عاشورا را تبیین کرده و نشان دهد که چگونه ادای حقوق مردم، حتی از یاری ولیّ خدا در میدان جهاد نیز مقدم شمرده شده است.
اهمیت ادای حقالناس برای امام حسین سیدالشهداء علیهالسلام
نگاه امام حسین سیدالشهداء علیهالسلام به موضوع حقالناس، فراتر از یک توصیه اخلاقی ساده است و در سیره و عمل ایشان در بحرانیترین شرایط کربلا، به یک اصل شریعتمدار تبدیل شد. این اهتمام ویژه به حقوق مردم، جلوهای از جامعیت نهضت عاشورا و لزوم مراعات شریعت در همهی احوال است.
۱. دستور برائت ذمه پیش از جهاد
مهمترین سند بر اهمیت حقالناس در نگاه حضرت، توصیهی ایشان به یاران در روز عاشورا است. امام حسین سیدالشهداء علیهالسلام در حالی که به هر نیروی کمکی نیاز مبرم داشتند، دستور دادند که بدهکاران، اردوگاه را ترک کنند:
روایت از امام صادق علیهالسلام: به نقل از موسی بن عُمیر انصاری از پدرش، امام حسین سیدالشهداء علیهالسلام فرمودند: «نادِ فی النّاسِ انْ لا یقاتِلَنَّ مَعی رجُلٌ عَلَیْهِ دَینٌ؛ با صدای بلند به مردم اعلان کن که اگر کسی بدهکار باشد، نباید در اردوگاه من باشد.»
دلیل شرعی: حضرت دلیل این امر را حدیثی از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم ذکر کردند که: «مَنْ ماتَ و عَليهِ دَيْنٌ اخِذَ مِنْ حَسَناتِهِ يَوْمَ القِيَامَة» (هر کس بدهکار بمیرد، در قیامت آن بدهی را از حسنات او برمیدارند).
اولويت حقالناس: این دستور نشان میدهد که ادای دین و برائت ذمهی مردم، حتی بر شهادت در رکاب ولی خدا نیز مقدم است. اگر بدهکار بدون وفا و پرداخت دین بمیرد، طبق فرمایش حضرت، حتماً وارد آتش خواهد شد، حتی اگر در رکاب امام حسین سیدالشهداء علیهالسلام شهید شده باشد.
سختگیری در ضمانت: در روایت آمده است هنگامی که فردی برای پرداخت بدهی خود به ضمانت همسرش اکتفا کرد، امام شک نمودند و پرسیدند: «آیا اطمینان داری که دین تو را ادا میکند؟ کفالت آن زن چه فایدهای دارد؟ آیا او قدرت دارد چنین کند؟» این سختگیری، نشاندهندهی لزوم اطمینان صددرصدی از ادای حقالناس است.
۲. خرید زمین کربلا به احترام حقوق دیگران
یکی دیگر از مصادیق اهتمام حضرت به حقالناس، اقدام ایشان در خرید زمین کربلا بود. این عمل، ابعاد اخلاقی و فقهی عمیقی دارد:
رعایت مالکیت: امام حسین سیدالشهداء علیهالسلام پس از استقرار در کربلا، زمین اطراف مزار خود را از اهل نینوا و غاضریه (قبیله بنیاسد) به مبلغ ۶۰ هزار درهم خریداری نمودند و سپس آن را در اختیار خود اهالی قرار دادند.
هدف از خرید: هدف از این اقدام، رعایت حقوق مالکانه بود؛ زیرا حضرت نمیخواستند خون مطهرشان در زمینی ریخته شود که متعلق به دیگران است و همچنین نمیخواستند زائران آینده نیز مجبور شوند برای زیارت، حقوق صاحبان زمین را پایمال کنند.
شرط پذیرایی: امام این زمین را بر اهالی حلال کردند و شرط نمودند که زائران قبر شریف ایشان را هدایت کرده و به مدت سه روز از آنان پذیرایی نمایند. (برداشت اخلاقی)
۳. اولویت حقالناس بر حقالله و واجبات
نگاه امام و اهلبیت علیهمالسلام به حقوق مردم، ریشه در متون بنیادین دین دارد:
تقدیم حق بندگان: امیرالمؤمنین، علی بن ابیطالب علیهالسلام فرمودند: «خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار داده و کسی که حقوق بندگانش را رعایت کند، حقوق الهی را نیز رعایت خواهد کرد.»
مجازات مفلس در قیامت: پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم مفلس واقعی را کسی معرفی کردند که با نماز و روزه وارد قیامت میشود، اما به دلیل تضییع حقوق مردم (دشنام، تهمت، خوردن مال)، ثوابهایش به طلبکاران داده میشود و در نهایت با گناهان آنها به آتش میافتد.
سیره اهلبیت: این سیره حتی در وصیت حضرت مسلم بن عقیل علیهالسلام نیز دیده میشود که در لحظات آخر، وصیت کردند تا ۷۰۰ درهم بدهی ایشان از زرهشان پرداخت شود.
این موارد نشان میدهد که امام حسین سیدالشهداء علیهالسلام حقالناس را نه یک مسئله حاشیهای، بلکه یک ستون محوری در شریعت میدانستند که عدم ادای آن، میتواند حتی عالیترین اعمال (چون شهادت) را بیاثر سازد.
تفاوت بخشودگی حقالله و حقالناس در سیرهٔ اهلبیت علیهمالسلام
در منظومه تعالیم اسلامی و سیره اهلبیت علیهمالسلام، میان حقوق الهی (حقالله) و حقوق مردم (حقالناس) از نظر قابلیت آمرزش و شفاعت، تفاوتی بنیادین وجود دارد که بیانگر جایگاه رفیع حقالناس است.
۱. حقالله: باب توبه و مغفرت واسعه
حقالله به حقوقی اطلاق میشود که مستقیم به ذات باری تعالی بازمیگردد؛ مانند ترک واجبات (نماز، روزه) یا انجام محرمات (مانند شرابخواری یا غیبت بدون جنبهی حقالناس).
قابلیت بخشودگی: بر اساس آموزههای تشیع، در این حوزه، دروازههای رحمت و مغفرت الهی بسیار گشاده است. خداوند به واسطهی توبه نصوح (پشیمانی راستین و عزم بر جبران)، جبران کردن تقصیر (قضای نمازها و روزهها)، یا شفاعت ائمه معصومین علیهمالسلام، ممکن است از حق خویش درگذرد.
تصریح روایات: روایات متعددی بر این نکته تأکید دارند که خداوند کریم ممکن است در روز قیامت، به واسطهی فضل و کرمش، حق خویش را ببخشد.
۲. حقالناس: مشروط به رضایت و جبران خسارت
حقالناس شامل تجاوز به جان، مال، آبرو، حیثیت، یا وقت دیگران است؛ از قبیل بدهی مالی، غیبت، تهمت، یا آزار جسمی و روانی.
عدم قابلیت شفاعت مطلق: در این زمینه، سیره اهلبیت علیهمالسلام و کلام پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم به روشنی نشان میدهد که خداوند بدون جبران خسارت و رضایت صاحب حق (استحلال)، از آن در نخواهد گذشت. این حق حتی در شرایط شهادت نیز ساقط نمیشود.
سند از واقعه کربلا: روایت شهید بدهکار، سندی متقن بر این امر است. طبق فرمایش پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم، شهیدی که به دستور خدا و رسولش در راه دین کشته شده، به دلیل بدهی اندک (سه درهم) به یک فرد یهودی، در پشت در بهشت متوقف میماند. این بدان معناست که جهاد و شهادت (اوج حقالله) نمیتواند جایگزین ادای حقالناس شود.
مفلس حقیقی: پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم مفلس واقعی روز قیامت را کسی معرفی میکنند که با اعمال نیک فراوان وارد محشر میشود، اما چون حقوق مردم را ضایع کرده، حسناتش به عنوان بدهی به صاحبان حق داده میشود تا جایی که ثوابهایش تمام شده و گناهان طلبکاران بر دوش او گذاشته میشود و در آتش افکنده میگردد.
جمعبندی تفاوت
بنابراین، تفاوت اصلی در این است که حقالله، با واسطهی توبه و رحمت الهی، قابل گذشت است؛ اما حقالناس، اساساً نیازمند خروج از ذمه و جبران خسارت از سوی شخص متجاوز است، و رضایت پروردگار در آن منوط به رضایت بندهی اوست. این مسئله اهمیت فوقالعاده حقالناس را در نهضت شریعتمدار امام حسین علیهالسلام نشان میدهد.
سخن پایانی
نهضت امام حسین سیدالشهداء علیهالسلام در کربلا، درسی جامع در شریعتمداری و کمال اخلاقی است که هیچگاه نباید به یک بُعد صرف (عاطفی یا حماسی) فروکاسته شود. واکاوی سیره امام حسین سیدالشهداء علیهالسلام، از ماجرای خرید زمین کربلا تا فرمان برائت ذمه از بدهکاران در روز عاشورا، یک حقیقت مسلم را آشکار میسازد: حقالناس، ستون محوری دین است.
این سیره به پیروان مکتب امام حسین سیدالشهداء علیهالسلام یادآوری میکند که ادای حقوق دیگران، حتی از فداکاری در عالیترین میدان جهاد نیز مقدم شمرده شده است. آنجا که امام حسین سیدالشهداء علیهالسلام اجازه نمیدهند یارانشان با وجود دین و بدهی، در رکاب ایشان به شهادت برسند، اوج اهتمام به این اصل نمایان میشود: خداوند از حق خود میگذرد، اما گذشتن از حقالناس مشروط به رضایت صاحبان حق است.
درس نهایی عاشورا در موضوع حقالناس، صرفاً یک وظیفه فردی نیست؛ بلکه یک تکلیف اجتماعی و حکومتی است. چنانکه امیرالمؤمنین، علی بن ابیطالب علیهالسلام حقوق بندگان را مقدم بر حقوق الهی دانستند، ما نیز باید در زندگی فردی، روابط اجتماعی و حتی تصمیمات کلان، حفظ جان، مال، آبرو و حقوق شهروندی دیگران را در بالاترین اولویت قرار دهیم تا مبادا، همچون مفلسی در قیامت، در حالی که کولهباری از عبادت داریم، اعمال نیکمان فدای حقوق پایمالشدهی مردم گردد.








