از جمله بیانات تقریر شده سید محمدباقر علوی تهرانی با موضوع فضائل امیرالمومنین علیهالسّلام:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: زَیِّنُوا مَجَالِسَکُمْ بِذِکْرِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِب1 مجالس خود را با ذکر علی ابن ابیطالب علیهالسلام زینت دهید.حضرت فرمود: ذِکْرُ عَلِیٍّ عِبَادَةٌ2 ذکر علی علیهالسلام عبادت است.
ذکر علی علیهالسلام در کنار عبادات قرار گرفت. ذکر علی علیهالسلام دستور است. جابر جعفی3 از امام باقر علیهالسلام و حضرت باقر علیهالسلام از جابر و جابر از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل می کند : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ جَبْرَئِیلَ ع نَزَلَ عَلَیَّ وَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکَ أَنْ تَقُومَ بِتَفْضِیلِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع خَطِیباً عَلَى أَصْحَابِکَ لِیُبَلِّغُوا مَنْ بَعْدَهُمْ ذَلِکَ عَنْکَ وَ یَأْمُرُ جَمِیعَ الْمَلَائِکَةِ أَنْ تَسْمَعَ مَا تَذْکُرُهُ وَ اللَّهُ یُوحِی إِلَیْکَ یَا مُحَمَّدُ أَنَّ مَنْ خَالَفَکَ فِی أَمْرِهِ فَلَهُ النَّارُ وَ مَنْ أَطَاعَکَ فَلَهُ الْجَنَّه4
جبرئیل بر من نازل شد و گفت: خداوند تو را مأمور می نماید که به بیان فضائل علی بن ابیطالب علیهالسلام در بین اصحاب بپردازی تا آنها نیز این فضائل را بعد از تو به آیندگان منتقل نمایند و به همه فرشتگان نیز فرمان داده است تا فضائلی را که شما بیان می کنید، گوش کنند و خداوند به تو وحی می نماید که ای محمد! هرکس درباره این امر با تو مخالفت ورزد، جایگاه او در آتش است و آن کس که از تو اطاعت نماید جایگاه او بهشت خواهد بود.
پس بیان فضائل حضرت هم دستور است و هم عبادت و هم تضیمین برای ما.
پیامبر صلی الله علیه و آله هرگاه خانه فاطمه سلام الله علیها می رفتند و علی علیهالسلام آنجا حضور داشتند امیرالمومنین علیهالسلام را اینگونه سلام می دادند. سلام من و سلام خدا بر تو ای علی بن ابیطالب علیهالسلام. یک روز آمدند و حضرت را با کنیه سلام کردند. فاطمه سلام الله علیها سوال کردند علت چیست؟ حضرت فرمود: الان وضو نداشتم و هرگاه وضو داشته باشم او را با نام خود صدا می کنم.
روزی به عبدالله ابن عمر گفتند اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله را نام ببر. او هم نام همه را گفت و نام علی علیهالسلام را نگفت. علت را پرسیدند و گفت تو گفتی اسم اصحاب را بیاور و علی اصحاب نیست. احدی را نباید با علی مقایسه کنیم.
چرا فضائل را بیام می کنیم؟
بدانیم زیر پرچم چه کسی هستیم. بدانیم زیر پرچم این آقا نمی توانیم هر کاری کرد و هر جوری بود. روز عرفه تا روز مباهله بیشترین مناقب علی علیهالسلام صادر شده است برخی قرآنی است و برخی از لسان پیامبر صلی الله علیه و آله است. غدیر یکی ازفضائل حضرت است.
مقام نفس پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم
منقبت اول: ابلاغ آیات برائت
سوره برائت آیات اولیه اش نازل شد. بَرَاءةٌ مِّنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذِینَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِکِینَ [این آیات] اعلام بیزارى [و عدم تعهد] است از طرف خدا و پیامبرش نسبت به آن مشرکانى که با ایشان پیمان بسته اید. قرار شد این آیات به عنوان منشور برائت بین مردم مکه خوانده شود. دستور آمد کسی برود بخواند برای مشرکین آیات را که یا اسلام بیاورند یا از مکه خارج شوند. توحید باطنی که بود توحید ظاهری هم باید برقرار می شد. اصحاب گفتند این را کسی باید بخواند که مردم مکه نسبت به او کمتر کینه دارند. نفر اول خلیفه اول اهل سنت را معرفی کردند چون در هیچ یک از جنگها علیه مردم مکه شرکت نکرده است. اما همین که خواست حرکت کنه جبرئیل نازل شد بر پیامبر صلی الله علیه و آله. این کار را یا باید خودت انجام دهی یا کسی از خودت. پس حضرت به دستور خدا ابلاغیه سوره برائت را از خلیفه اول اهل سنت گرفتند و دادند به امیرالمومنین علیهالسلام و فرمودند: یا علی! انت منی و انا منک5 تو از منی و من هم از تو هستم. این مقامی است که در سوره آل عمران آیات مباهله هم آمده است، مقام نفس پیامبر صلی الله علیه و آله.
مرحوم صدوق در کتاب خصال از زبان علی علیهالسلام می گوید: هنگامیکه به مکه آمدم تا دستور خدا و رسولش را اطاعت کنم و آیات را بر مشرکین بخوانم هیچکس در مکه نبود مگر اینکه دوست داشت مرا قطعه قطعه کند. قطعه ای از بدن مرا در سر کوهی بگذارد اگر چه در این راه مال و جان و تمام خاندانش از بین بروند و پس از آنکه پیام رسالت را ابلاغ نمودم همه آنها با من به زبانتهدید پاسخ دادند و زن و مرد آنها اظهار دشمنی کردند اما با پایداری پاسخ آنان را دادم.
منقبت دوم: آیات سد ابواب
حدیثی داریم با عنوان سد ابواب (بستن درها). پیامبر صلی الله علیهو آله می خواهد منزلت علی علیهالسلام را نشان دهد تا مردم را متقاعد کند تا در غدیر مردم بفهمند چرا علی مولا است. زمانیکه وارد مدینه شدند خیلی از بزرگان خانه هایشان را به گونه ای ساختند که یک دربش رو به مسجد باز می شد.
حمزه سید الشهداء عموی پیامبر صلی الله علیه و آله و همشیر اوست یعنی مادران رضاعی مشترک دارند. همسان پیامبر صلی الله علیه و آله است .در خانه اش به مسجد باز است. جبرئیل دستوری داد به پیامبر: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله أمَرَ بِسَدِّ الأَبوابِ إلّا بابَ عَلِی علیهالسلام. پیامبر خدا فرمان به بستن درها [به مسجد] بجز در [خانه] على علیهالسلام داد. قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله سُدّوا أبوابَ المَسجِدِ غَیرَ بابِ عَلِی. فَیدخُلُ المَسجِدَ جُنُبا و هُوَ طَریقُهُ لَیسَ لَهُ طریقٌ غَیرُهُ. پیامبر خدا صلی اللهعلیه و آله فرمود: درهاى مسجد را، بجز در [خانه] على علیهالسلام ، ببندید.6
مردم حاشیه درست کردند که پارتی بازی است. اگر پارتی بازی است که چرا درخانه حمزه را هم بست؟ او که از علی علیهالسلام نزدیکتر است به پیامبر صلی اللهعلیه و آله.
خبرها به پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و حضرت یک خطبه ای خواند: به خدا قسم من هیچ دری را باز نکردم و هیچ دری را نبستم من مأمور شدم و دستور دستور خدا است که همه در ها بسته شود جز در خانه علی علیهالسلام. این یعنی علی علیهالسلام نفس پیامبرصلی الله علیه و آله است.
منقبت سوم: حجة الوداع
روز 12 ذی الحجه روز سپردن نشانه های نبوت توسط رسول خدا به علی علیهالسلام است. یعنی او جانشین من است. پیامبر صلی الله علیه و آله در حج الوداع تمام احکام حج را نشان دادند و فرمودند حج باید به حالت حج ابراهیمی باشد نه حج مشرکین. در مسیر بازگشت فَوَ رَبِّکَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعینَ، عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ، فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکینَ، إِنَّا کَفَیْناکَ الْمُسْتَهْزِئینَ7 پس سوگند به پروردگارت که از همه آنان خواهیم پرسید، از آنچه انجام میدادند. پس آنچه را بدان مأمورى آشکار کن و از مشرکان روى برتاب، که ما [شرّ] مسخره کنندگان را از تو برطرف خواهیم کرد.
پیامبر صلی الله علیه و آله دو ودیعه از پیامبران پیشین دارند:
ودایع ظاهری: عصای موسی و قالیچه سلیمان و … ودایع باطنی: که همه را به علی علیهالسلام دادند.
امام محمّدباقر علیه السلام: یَمُصُّونَ اَلثِّمَادَ وَیَدَعُونَ اَلنَّهَرَ اَلْعَظِیمَ قِیلَ لَهُ وَ مَا اَلنَّهَرُ اَلْعَظِیمُ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ ص وَ اَلْعِلْمُ اَلَّذِی أَعْطَاهُ اَللَّهُ إِنَّاَ للَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَمَعَ لِمُحَمَّدٍ ص سُنَنَ اَلنَّبِیِّینَ مِنْآدَمَ وَ هَلُمَ جَرّاً إِلَى مُحَمَّدٍ ص قِیلَ لَهُ وَ مَا تِلْکَ اَلسُّنَنُ قَالَ عِلْمُ اَلنَّبِیِّینَ بِأَسْرِهِ وَ إِنَ رَسُولَ اَللَّهِ ص صَیَّرَ ذَلِکَ کُلَّهُ عِنْدَ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ ع فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ فَأَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ أَعْلَمُ أَمْ بَعْضُ اَلنَّبِیِّینَ فَقَالَ أَبُوجَعْفَرٍ ع اِسْمَعُوا مَا یَقُولُ إِنَّ اَللَّهَ یَفْتَحُ مَسَامِعَ مَنْ یَشَاءُ إِنِّی حَدَّثْتُهُ أَنَّ اَللَّهَ جَمَعَ لِمُحَمَّدٍ ص عِلْمَ اَلنَّبِیِّینَ وَ أَنَّهُ جَمَعَ ذَلِکَ کُلَّهُ عِنْدَ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ علیهالسلام8
امام باقر علیهالسلام مى فرمود: (این مردم) نم را میمکند و نهر بزرگ را از دست میدهند، به او عرض شد: نهر بزرگ کدام است؟ فرمود: رسول خدا صلی اللهعلیه و آله و علمى که خدا به او داده است، خداى عز و جل سنت پیامبران را از آدم علیهالسلام تا محمد صلی الله علیه و آله براى آن حضرت گرد آورد. به او عرض شد: این سنتها چه بود؟ فرمود: علم و دانش همه پیامبران یکجا، و رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را به على علیهالسلام منتقل کرد.
عبدالله بن مسعود نقل می کند که پیامبر صلی الله علیه و آله روزی مرا صدا کرد و روایتی فرمود: که من در آسمان چهارم در معراج در حضور ارواح انبیا و وجود عیسی و خضر حضور داشتم. جبرئیل گفت:
از ایشان سوال کن چه شد پیامبر شدید؟ گفتند: ما پیامبر شدیم چون ولایت تو و علی علیهالسلام را قبول کردیم.
قنبر را آوردند پیش معاویه و معاویه گفت: به تو پول می دهم تا دست از علی علیهالسلام برداری. گفت پول نمی خواهم بهتر از علی علیهالسلام پیدا کن.
صعصعة بن صوحان آمد خدمت علی علیهالسلام و گفت: آقاجان از مناقبت بگو تا کیف کنم. حضرت فرمود: بد است از خودم تعریف کنم. تو بپرس: جواب میدهم. پرسید آقا تو بالاتری یا آدم؟ فرمود: من. چون به آدم گفتند: عالم برای تو جز این درخت و او دوری نکرد ولی من در عمرم نان گندم نخوردم. گفت: شما بالاتری یا نوح؟ فرمود: من چون برای فرزند نوح آمد او از اهل تو نیست و ناشایست است. اما برای فرزندان من آمد سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّة9 گفت: تو بالاتری یا ابراهیم؟ فرمود: من بالاترم ابراهیم برای یقینش گفت خدا پرندگان را زنده کند ولی من گفتم پرده ها کنار برود یقین علی ذره ای اضافه نمی شود. گفت: آقا تو بالاتری یا موسی؟ گفت: من. موسی دستش به یک خون آغشته بود و برای تبلیغ که می خواست برود ترسید و گفت خدایا برادرم هارون را با من همراه کن. ولی من برای ابلاغ وقتی به مکه رفتم تنها بودم و دستم به خون تمام مشرکان آلوده بود. گفت: تو بالاتری یا عیسی؟ فرمود: من. مادر عیسی را از خانه خدا خارج کردند ولی مادر مرا از در اختصاصی به خانه خدا راه دادند. گفت: آقا تو بالاتری یارسول الله صلی الله علیه و آله؟ فرمود: من نفس و جان پیامبر صلی الله علیه و آله ام. داماد و خلیفه و وصی و صاحب لوای پیامبر صلی الله علیه و آله هستم.
پی نوشت ها:
1- مستدرک الصحیحین للحاکم النیسابوری 3/109 -مستند احمد 4/368و /419 الخصائص للنسائی 9-24 ابن المغازلی 16 – المناقب للخطیب خوارزم 94 – تاریخ بغداد للخطیب البغدادی 8/290 – کنزالعمال 6/390 ینابیع المودة
2- مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط – بیروت)، دار إحیاء التراث العربی – بیروت، چاپ دوم، 1403 ق، ج36، ص370.
3- جابر بن یزید جعفی یکی از یاران بزرگوار امام باقر علیه السلام بود. امام باقر علیه السلام مطالبی را به جابر می فرمود که به کمتر کسی میفرمود و دستوراتی به او میداد که برای دیگران قابل تحمل نبود. برای روشن شدن این مطلب، به گوشهای از روایات مربوط به جابر جعفی اشاره می کنیم.
4- امالی شیخ مفید ص346
5- الإرشاد ، ج۱، ص۴۶ و بحار الأنوار ، ج۲۶، ص۳۵۰ و فضائل الخمسه من الصحاح السته، ج۱، ص۳۳۷ باب فی قول النبی صلّى اللّه علیه و آله و سلّم: علی منی و أنا من علی علیه السلام.
6- سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۴۱، ح ۳۷۳۲؛ خصائص أمیر المؤمنین، نسائی، ص ۱۰۵، ح ۴۳؛ حلیة الأولیاء، ج ۴، ص ۱۵۳؛ تاریخ مدینة دمشق، ج ۴۲، ص ۱۳۸؛ المناقب لابن المغازلی، ص ۲۶۰، ح ۳۰۸. مسند ابن حنبل، ج ۱، ص ۷۰۹، ح ۳۰۶۲؛ فضائل الصحابة لابن حنبل، ج ۲، ص ۶۸۴، ح ۱۱۶۸؛ المستدرک على الصحیحین، ج ۳، ص ۱۴۴، ح ۴۶۵۲؛ خصائص أمیر المؤمنین، نسائی، ص ۷۳، ح ۲۳ و ص ۱۰۵، ح ۴۴؛ الإصابة، ج ۴، ص ۴۶۷ الرقم ۵۷۰۴؛ البدایة والنهایة، ج ۷، ص ۳۳۹؛ المناقب للخوارزمی، ص ۱۲۷، ح ۱۴۰.
7- حجر/92-95
8- حدیث امام محمّد باقر (ع) در کتاب الکافی جلد ۱ کِتَابُ الْحُجَّة بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ ع وَرَثَةُ الْعِلْمِ یَرِثُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً الْعِلْم – (کد ۳۳۲۹۸)
9- شیخ صدوق، أمالی الصدوق، لبنان، بیروت، انتشارات اعلمی، سال 1400 ه ق، چاپ پنجم، ص 58.