دوشنبه 29 اردیبهشت 1404 - 2:07 قبل از ظهر
  • سایت ثاقب
  • اپلیکیشن ثاقب
  • درخواست سخنران برای روضه خانگی
مجله فرهنگی تبلیغی ثاقب
  • صفحه اصلی
  • عزاداری و روضه خانگی
  • شناخت أهل بیت
    • حضرت محمد صلوات الله علیه
    • امام علی علیه‌السلام
    • حضرت زهرا سلام الله علیها
    • امام حسن مجتبی علیه‌السلام
    • امام حسین علیه‌السلام
    • امام سجاد علیه‌السلام
    • امام باقر علیه‌السلام
    • امام صادق علیه‌السلام
    • امام کاظم علیه‌السلام
    • امام رضا علیه‌السلام
    • امام جواد علیه‌السلام
    • امام هادی علیه‌السلام
    • امام عسکری علیه‌السلام
    • امام زمان علیه‌السلام
  • مهدویت
    • مهدویت در قرآن
    • مهدویت در حدیث
    • آخرالزمان
    • انتظار فرج
    • رجعت
  • خاندان عصمت
    • حضرت عباس علیه‌السلام
    • حضرت زینب سلام الله علیها
    • حضرت معصومه سلام الله علیها
    • حضرت علی اکبر علیه‌السلام
    • حضرت علی اصغر علیه‌السلام
    • حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام
    • حضرت عبدالله بن حسن علیه‌السلام
    • حضرت قاسم بن حسن علیه‌السلام
    • حضرت شاهچراغ علیه‌السلام
    • سایر خاندان عصمت
  • کلیپ و ویدیو
    • دعوت بزرگان
    • دعوت مداحان
    • استوری اینستاگرام
      • استوری شب زیارتی امام حسین
      • استوری ماه محرم
      • استوری أربعین
      • استوری فاطمیه
      • استوری ماه رمضان
      • استوری عید غدیر
      • استوری شهادت
      • استوری ولادت
      • استوری دهه کرامت
      • استوری ایام هفته
    • فیلم کوتاه
    • کلیپ تصویری
    • دعوت از مبلّغین
    • کلیپ صوتی
    • تیزر
    • آموزش سایت
  • اخبار و رویدادها
  • ویژه مبلّغین
No Result
مشاهده تمامی نتایج
مجله فرهنگی تبلیغی ثاقب
ورود به سامانه ثاقب
No Result
مشاهده تمامی نتایج
صفحه اصلی مبلغین

فضائل أمیرالمومنین در روایات

بیانات حجت الاسلام و المسلمین ناصر رفیعی

29 شهریور 1400
فضائل أمیرالمومنین در روایات

از جمله بیانات حجت الاسلام رفیعی با موضوع فضائل أمیرالمومنین در روایات:

از ابوالائمه حضرت علی که همه‌ی ائمه ایشان را می‌گفتند افضل ما است برتر می‌دانستند از این شخصیت بزرگوار مطالبی را عرض بکنم. فضائل حضرت علی که خیلی گفته شده کتاب‌های شیعه و سنی و حتی مسیحی‌ها پر است یعنی شما نگاه بکنید احمد بن حنبل بخش عمده‌ای از روایات فضائل را آورده که چاپ هم شده فضائل حضرت امیر در کتاب ایشان ابن اساکر در المناقب ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه نسائی در فضائل امیرالمومنین این‌ها علمای اهل سنت هستند که کتاب‌های مستقلی در مورد حضرت علی و فضائل ایشان نوشتند من یکی دو روایت را فقط اشاره می‌کنم و رد می‌شوم.
در یک حدیثی دارد که جبرئیل به رسول خدا عرض کرد یا رسول الله والَّذِی بَعَثَکَ بِالحَقِّ نَبِیَّا قسم به آن خدایی که شما را به پیغمبری مبعوث کرد اِنَّ اَهلَ السَّمَوَاتِ اَشَّدُ مَعرِفَتًا لِعَلِیّ بن ابی طالب من اهل الارض آسمانیان بیش از زمینیان علی را می‌شناسند ما با ظاهر زندگی حضرت علی آشنا هستیم آن‌ها بیشتر آشنا هستند فرشتگان بیشتر آشنا هستند یک جمله‌ای دارد شبلی شمیل دانشمند مسیحی می‌گوید عَلِیٌّ نُسخَةٌ مُفرَدَة علی نسخه‌ای است که کپی ندارد یک جمله‌ای دارد جناب بولی السلامه آن نویسنده‌ی مسیحی می‌گوید اِذَا کَانَ تشیع حُبَّا لِعَلِیّ وَ اَهلَ البَیتِ الاَکرَمِین فَاِنِّی شِیعِی اگر شما شیعه به کسی می‌گویید که علی را دوست دارد به من مسیحی هم بگویید شیعه چون من علی را دوست دارم و آن جرج جرداق که چند سال قبل از دنیا رفت در مقدمه‌ی کتابش می‌گوید یَا عَلی اِنِّی لَستُ بِمُسلِم فَضلًا اَن اَکونَ شِیعی اِلَّا اِنِّی اُحِبُّک من مسلمان نیستم چه برسد به این که شیعه باشم و لکن فضائل را دوست دارم و تو را مجسمه‌ی فضائل یافتم من نمی‌خواهم وارد فضائل شوم.
من یک بحثی دارم پیشنهاد می‌کنم مبلغین منبری‌ها این بحث را دنبال بکنند برای ماه رمضان تحت عنوان مطالبات حضرت علی از اقشار مختلف انتظارات حضرت امیر این عنوان چند رساله‌ی تحقیقی می‌تواند شود انتظارات حضرت علی از جوانان از فرزندان از پدر و مادران انتظارات حضرت امیر از علما انتظارات حضرت امیر از قاضیان از کارگزاران از نظامیان خیلی بحث قشنگی است.
ما همه اش دنبال این هستیم که ما از حضرت امیر چه می‌خواهیم یک بار هم بنشینیم بحث کنیم که شما از ما چه می‌خواهید نهج البلاغه را بگذاریم کنارمان نامه‌ی 31 نهج البلاغه انتظارات حضرت علی از فرزندان است که به عنوان یک فرزند جوان از امام حسن چه می‌خواهند یا خطبه‌ی متقین را بگذاریم جلویمان حضرت از اهل تقوا چه می‌خواهند اهل تقوا باید چه ویژگی‌هایی داشته باشند ما که نمی‌رسیم این‌ها را بپردازیم خود این حداقل یک سال برنامه‌ی سمت خدا را به خودش اختصاص بدهد یک ماه رمضان را هر روز ما صحبت بکنیم به خودش اختصاص می‌دهد البته یک توصیه‌ای به عزیزان می‌کنم و آن اینکه هر اداره‌ای هر بخشی بگردد با نوع کار خودش من هم حاضر هستم کمک بکنم آدرس بدهم این‌ها را پیدا بکند تابلو بکند در آن محیط نصب بکند به تناسب فعالیت و شغلشان مثلا در استانداری نامه‌ی 69 نهج البلاغه انتظارات حضرت علی از یک استاندار است سی انتظار است.
حضرت آنجا آوردند این نامه را به یک استاندار نوشتند حارث بن عبدالله همدانی که چطور باید باشد نامه‌ی 31 به امام حسن است انتظارات از جوان‌ها نوجوان‌ها در مدارس نصب شود نامه‌ای که حضرت به قضات نوشتند فرمایشاتی که در مورد علما دارند حتی راجع به کسانی که تعامل دارند با اقشار غیر مسلمان مثلا با مسیحی‌ها و یا دیگران چطور باید برخورد کرد خیلی بحث قشنگی است.
از میان این مباحث من حکمت 333 نهج البلاغه را انتخاب کردم جرج جرداق می‌گوید من دویست بار نهج البلاغه را از اول تا آخر خوانده ام ابن ابی الحدید می‌گوید من خطبه‌ی 221 را هزار بار خوانده ام پس مطلب خیلی است این حکمت 333 حضرت هجده انتظارش را از مومن بیان کرده است من رقم گفتم انتظار نداشته باشید من هجده تا را بگویم تا پایان برنامه ما آدرس می‌دهیم خودتان ببینید ما گاهی مومن را ممکن است به تیپ و الفاظ و قیافه و لباس بشناسیم مومن در قرآن معرفی شده سوره‌ی مومنون «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ» (مومنون/ 19) ویژگی هایش آمده یا اول سوره‌ی انفال معرفی شده «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّـهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ» (انفال/ 2) پنج ویژگی آنجا آمده است
حدود هفت هشت تا ویژگی اول سوره‌ی مومنون آمده است در کافی شریف روایاتی داریم که گاهی امام می‌فرماید مومن این بیست ویژگی سی ویژگی را دارد حتی تا صد ویژگی هم داریم یک روایت داریم که مومن باید صد و خورده‌ای ویژگی داشته باشد این‌ها هیچ کدام با هم منافات ندارد مثل این که شما بگویید عالم را معرفی بکنید عالم کسی است که لیسانس بگیرد عالم کسی است که دکترا بگیرد می‌شود دیگر همه‌ی این‌ها قابل جمع است حتی یک روایت دارد در کافی شریف که این روایت خیلی عجیب است دو نفر خدمت وجود مبارک امام صادق رسیدند عرض کردند این ایمان چطور است؟ چیست؟ قلبی است جوارحی است؟ امام فرمودند ایمان به اعضا تقسیم شده ایمان چشم داریم ایمان پا داریم ایمان دست داریم فرمود کسی که همه‌ی این‌ها را داشت مومن کامل است چون بعضی‌ها ایمان دستشان خوب است تا آخر عمر یک لقمه‌ی حرام در زندگی اش نیامده است در سر هیچ مظلومی نزده طرف هیچ مال حرامی هم نرفته اما ایمان چشمش ضعیف است راحت به حرام نگاه می‌کند راحت پای صحنه‌های مبتذل می‌نشیند ایمان گوشش قوی است تا موسیقی باشد حرامی باشد ابتذالی باشد کناره می‌گیرد اما ایمان زبانش قوی نیست راحت غیبت می‌کند یک بخشی از ایمان را دارد بعد امام فرمودند کم هستند کسانی که همه‌ی این‌ها را داشته باشند اما باید سعی بکنند به دست بیاورند.
این روایت هجده ماده‌ای که می‌خواهم بخوانم امام نرفتند سراغ نماز و روزه و حج مومن یعنی کسی که نماز می‌خواند به عبارت دیگر بینندگان ببینند ما داریم انتظارات حضرت علی را از آدم‌های مومن نماز خوان خوب را مطرح می‌کنیم به عبارت دیگر آدمی که مشروب نمی‌خورد نماز می‌خواند همه به ایمان می‌شناسند حالا تکمیلی اگر می‌خواهد این‌ها را داشته باشد باید این‌ها را در خودش ایجاد بکند حضرت می‌فرماید المُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَحُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ یکی اندوهش در دلش است چهره اش چهره‌ی شاداب و با نشاطی است هر چه غم دارد در دل دارد.
مرحوم میرزا جواد آقای ملکی استاد حضرت امام بودند در قبرستان شیخان قم دفن هستند ایشان روز عید غدیر آمدند مردم خانه شان جمعیت برای تبریک آمدند یک وقت سر و صدا در خانم‌ها بلند شد دوید بیرون گفت چه شد؟ گفتند بچه افتاد در حوض خفه شد ایشان فرمودند عید مردم را به هم نزنید اصلا بروز ندادند جنازه را در سرداب‌ها که آن موقع خنک بود گفتند بگذارید تا ظهر آمدند نشستند عین روزهای عادی مردم آمدند رفتند عید دیدنی کردند عصر فرمودند حالا فرزند ما هم از دنیا رفته بیایید برای تشییع مرحوم آیت الله عظمی گلپایگانی که من این مطلب را هم از آقا زاده شان هم از دامادشان آیت الله العظمی صافی داماد ایشان است سوال کردم فرمودند ایشان به درس خیلی منظم بودند قبل از درس می‌آمدند می‌نشستند اگر کسی سوالی دارد جواب بدهند یک روز یک قدری دیر شد این قدری دیر شد که به آن قبل از درس نشستن نرسیدند وقتی آمدند درس را شروع کردند عذرخواهی کردند فرمودند من فرزندم از دنیا رفته بود مشغول کفن و دفن و امور ایشان بودم یک قدری دیر شد.
بعضی از ما یک بچه‌ی دو روزه پنج روزه در بیمارستان داریم بیست روز سر کار نمی‌رود اصلا نمی‌شود با او حرف بزنی یا بچه عطسه می‌کند تا صبح بیدار است خوب است به بچه برسی اما نه اینکه صبح آمدی سر کار احدی جرئت ندارد با شما حرف بزند چرا؟ چون بچه ام تب کرده بیمارستان است یا از دنیا رفته مومن اینطور است که حزنش در قلبش است اندوهش در قلبش است و شادی اش در چهره اش است این‌ها در زندگی ائمه مصداق دارد.
چرا من از علما می‌گویم؟ چون وقتی از ائمه می‌گوییم می‌گویند او امام بود ما هم اگر جای پیغمبر بودیم همین بود نه این میرزا جواد آقای ملکی است این امام است که آقای کوثری فرمودند ما هر چه کردیم در قصه‌ی آسید مصطفی اشک از چهره‌ی امام نمی‌آمد آرام بود فقط وقتی گفتیم السلام علیک یا اباعبدالله گریه‌ی امام را دیدیم نه درس تعطیل می‌شود نه بحث.
ویژگی سوم اَوْسَعُ شَيْءٍ صَدْراً، وَأَذَلُّ شَىْءٍ نَفْساً این‌ها دو به دو کنار هم هستند چهره شاد است قلب اندوه ناک است دوم شرح صدر دارد سینه اش گشاده است تحمل بالاست خودش را پیش خودش کوچک و خوار می‌شمارد یکی از کلماتی که در قرآن پنج مرتبه آمده کلمه‌ی شرح صدر است یکی در مورد حضرت موسی آمده «قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي» (طه/ 25) یکی در مورد رسول خدا آمده «أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ» (انشراح/ 1) یکی هم شرح صدر کفری است یعنی بعضی‌ها سینه شان برای کفر گشاده است آماده‌ی پذیرش کفر را دارند دو آیه‌ی دیگر کلی است «فَمَن يُرِدِ اللَّـهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ» (انعام/ 125) هر کس را خدا بخواهد هدایت بکند سینه‌ی گشاده و پذیرنده به او می‌دهد یکی هم آیه «أَفَمَن شَرَحَ اللَّـهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِّن رَّبِّهِ» (زمر/ 22) هر کسی خدا به او شرح صدر داده نورانیت دارد من ساده بگویم شرح صدر یعنی دریا دلی خود را نباختن قدرت کنترل داشتن و تحمل داشتن این یکی از ویژگی‌هایی است که از مومن انتظار می‌رود که تحملش بالا باشد در حوادث خودش را نبازد.
خیلی من می‌بینم افراد گاهی ضریب تحملشان پایین آمده یک نمونه اش این طلاق هاست خانم آمده می‌گویم چرا آمدید مثلا می‌گوید می‌خواهیم طلاق بگیریم می‌گویم چرا می‌گوید تفاهم ندارید می‌گویم تفاهم یعنی چه؟ تفاهم یعنی فهم و درک متقابل ایشان شما را درک بکند شما هم او را درک بکنید می‌گویم یعنی چه می‌گوید می‌رود همیشه به مادرش سر می‌زند چطور شد شما پنج سال است پیدا شدی مادری که او را به دنیا آورده بیست سال شبانه روز با او بوده یک مرتبه می‌خواهی این بچه را از خانه و کانون گرمش آنچنان جدا بکنی مرغ را اینطوری از آشیانه اش جدا نمی‌کنند شما بیست و پنج سال مادر شما را ظهر دیده شب دیده کنارش رختخواب انداخته بودید او بی خوابی کشیده حالا مدعی پیدا شد این که نمی‌شود او می‌گوید تفاهم نداریم یعنی سر زدن جوان را به پدر و مادر دلیل بر عدم تفاهم می‌داند البته جوان هم باید حرمت و احترام خانمش را رعایت بکند به حدی بعضی از این طلاق‌هایی که می‌آیند علت‌ها واهی است سست است که آدم تعجب می‌کند خیلی راحت می‌گوید حاج آقا آمدیم طلاق بگیریم پیش من نمی‌آیند مراجعه می‌کنند مشکلشان را حل بکنند البته این باز معنای این حرف این نیست فردا هر کس مشکل دارد به من مراجعه بکند من نه می‌رسم نه این کاره هستم گاهی گوشه کنار شهرهایی که می‌رویم به ما مراجعاتی می‌شود می‌گویم چند ماه است ازدواج کردید می‌گوید یک سال در این یک سال شما اصلا به حرف‌های عاشقانه رسیدید؟ همدیگر را بشناسید رسیدید؟ می‌پرسم دلیل چیست این قدر دلیل گاهی واهی و سست و بچه گانه است آن وقت فکر می‌کند یک پارچه را می‌خواهد پس بدهد فکر می‌کند دو کیلو سیب را می‌خواهد پس بدهد یک سیب بهتر بخرد طلاق است عرش خدا می‌لرزد مگر شوخی است این فاجعه است در این کشور بیست و چهار پنج درصد طلاق بچه از بین می‌رود پدر خودش می‌ماند افسردگی می‌گیرد ده مشکل پیدا می‌کند جالب است هیچ کدام هم به آن نصیحت مستقیم خودشان گوش نمی‌دهند به او می‌گوید ببین حاج آقا به تو چه گفت نمی‌گوید به خودم چه گفت مومن سعه‌ی صدر دارد قدیمی‌های ما اینطور نبودند نه این قدر مشاوره بود نه این قدر رفت و آمد بود فورا قهر بکنند از خانه بیایند بیرون ساک ببندند حکم طلاق بگیرند
کلمات معصومین همه مکمل هم است پوشش می‌دهد هم دیگر را این هم شرح صدر و دریا دلی است اگر چنانچه این دریا دلی نبود پیغمبر می‌توانست کار را پیش ببرد؟ چرا خدا وقتی می‌خواهد نعمت‌های به پیغمبر را بگوید اولی اش این است که «أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ» خود حضرت علی علیه السلام که من این عبارت را وقتی می‌بینم خیلی متاثر می‌شوم که حضرت فرمودند مَا زُلتُ مَظلُومًا (بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۶۲) من در زندگی در طول زندگی مظلوم بودم با مظلومیت زندگی کردم و نمونه اش خود زیارت نامه‌ی ایشان که در مفاتیح هم است از آقا امام هادی علیه السلام است
ألسَلامُ عليکَ يا ولي الله أَشهدُ أنکَ أوَلُ مَظلومِ حضرت اول مظلوم است این آقا چقدر تحمل کرد چقدر صبر کرد می‌گوید به خدا قسم رد می‌شدم یک کسی به من علی فحش می‌داد گفتم ان شاء الله با من نیست وَلقدْ مَرَرْتُ عَلَى اللَّئيمِ يَـسُبُّنِي***فَمَضيْتُ ثُمَّتَ قُلْتُ لاَ يَعْنـِيـنِي گفتم ان شاء الله با من نیست این‌ها آن خانم ایستاده بود می‌خواست یک چیزی را پس بدهد یا عوض بکند در کوفه آن شخص پس نمی‌گرفت فروشنده پس نمی‌گرفت خرما فروش بود این خانم هم کنیز بود اربابش گفت این خرما خوب نیست برو پس بده حضرت آمدند گفتند پس بگیر اقاله خودش ثواب دارد پس گرفتن کالا ، عصبانی شد مشتی به سینه‌ی حضرت امیر زد علی و مشت به سینه؟ علی که عمرو بن عبدود را زمین زده مردم آمدند اطرافیان شناختند گفتند چه کار کردی آقا فرمود اگر رفتارت را اصلاح کنی از تو می‌گذرم نادیده می‌گیرم لذا در مسائل شخصی خودش خیلی جاها اینطور بود بعضی‌ها گفتند که این ویژگی‌هایی که حضرت می‌گوید ویژگی‌های خودش را دارد بیان می‌کند در واقع علی بود که این وسعت صدر را داشت.
ویژگی بعدی يَكْرَهُ الرَّفْعَةَ، وَيَشْنَأُ السُّمْعَةَ مومن کسی است که از تفوق طلبی و رفعت و این که تعریفش را بکنند بالایش ببرند کراهت دارد خوشش نمی‌آید البته طبیعی است آدم از تعریف خوشش بیاید اما دلش نخواهد خیلی بد است شما ببینید من واقعا تاسف می‌خورم بعضی از این حرف‌ها که چرا بعضی‌ها اینطور سطح فکرشان پایین است مثلا اسم نوشته با تشکر از آقای فلان و فلان و فلان می‌گوید اسم من را اول باید می‌نوشتی این یک نوع بی دقتی است کم ظرفیتی است مومن نباید اینطور باشد.
امام رهبر کبیر انقلاب را یادتان رفت؟ کسی از ایشان تعریف می‌کرد می‌گفت می‌ترسم این‌ها را باور بکنم اجازه‌ی مدح و تعریف نمی‌دادند بعدی اینکه از این که اسم او پخش شود نام او پخش شود خوشش نمی‌آید یعنی کراهت دارد بعضی‌ها می‌گویند حتما باید پای این فیلم اسم من هم باشد این چقدر توقع ایجاد می‌کند من بودم این کار را کردم من این مسئله را انجام دادم.
قصه‌ی بهلول بود رد می‌شد مسجد را می‌ساخت گفت برای که می‌سازی گفت برای خدا گفت خدا پدرت را بیامرزد نصف شب آمد اسم خودش را نوشت مسجد بهلول من نمی‌خواهم بگویم شخصیت بهلول وجود داشته یا نه اصل این حکایت مهم است طرف آمد خیلی ناراحت شد کاشی را کند گفت مگر نگفتی برای خدا ساختم اگر برای خداست بگذار اسم من باشد.
امام صادق به شخصی پول داد گفت این پول را بده به فلان شخص آن شخص از سادات بود از بستگان امام بود نذری را امام صادق داده ایشان می‌گوید من این پول را می‌دادم می‌گفتم این پول را یک بنده خدایی به تو داده شروع می‌کرد به دعا کردن به او و بعد می‌گفت اما امام صادق از ما یادی نمی‌کند تا این حد آن شخص می‌گوید من دیدم که امام صادق دارد در دل شب می‌رود منطقه‌ی بنی ساعده تمام آن‌هایی هم که آنجا بودند شیعه نبودند اهل سنت بودند آقا می‌رفتند کنار هر کسی مقداری نان می‌گذاشتند برمی‌گشتند طرف نمی‌شناخت متوجه نمی‌شد این‌ها مسائل ساده‌ای نیست چرا بعضی‌ها این قدر خودشان را درگیر این چیزهای جزئی می‌کنند اسم من اول اسم شما دوم حتما باید فلان قصه ذکر شود نه بگذار این جلسه به نام دیگری باشد مهم این است که کار پیش برود مطلب پیش برود بله یک جاهایی جنبه‌ی تبلیغاتی دارد صدا و سیما دوستان مثلا در فلان سخنرانی لوگوی ما باشد این را من کاری ندارم این حوزه اش فرق می‌کند یک عرفی دارد تعریف خاص خودش را دارد ولی انسان نباید خودش تقاضای رفعت بکند خدا باید بالا ببرد «وَتُعِزُّ مَن تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَاءُ» (آل عمران/ 26)
وجود مقدس امام سجاد یکی از دعاهایش این است وَ أَعِزَّنِی وَ لَا تَبْتَلِیَنِّی بِالْکِبْرِ (دعای مکارم الاخلاق) خدایا عزت بده ولی تکبر به من نده ویژگی دیگر كَثِيرٌ صَمْتُهُ الله اکبر حضرت این قصه را چند جا مطرح کرده یکی هم در حکمت 289 است که آنجا این را اشاره دارد می‌فرماید مومن یکی از ویژگی هایش این است که سکوتش زیاد است البته سکوت دو سه نوع است یک وقت طرف سکوت می‌کند توطئه بکند این سکوت بد است سکوتی که تفکر باشد سکوتی که اندیشه باشد سکوتی که باعث جلوگیری از گناه شود یکی از صفات مومن این سکوتی است که در زندگی است و خیلی از اوقات مرحوم قاضی طباطبائی می‌گویند یکی از رموز موفقیتش این بود گاهی می‌آمد قبرستان می‌نشست فقط تامل می‌کرد سکوت با توجه سکوت با فهم نه سکوت ناشی از درون گرایی نه سکوت ناشی از عدم تعامل که آدم با کسی حرف نزند تعامل برقرار نکند این هم یکی از ویژگی هاست.
ویژگی دیگر فرمودند مَشْغُولٌ وَقْتُهُ این هم خیلی مهم است یکی از صفات مهم این است که وقتش مشغول است بیکار نیست اَلمُومِنُ مَشغُولٌ وَقتُه این را حدیث هم داریم اگر من وقت بکنم یا جای دیگر چون امسال سال اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل نام گذاری شده صحبت بکنم که ما از سیره‌ی معصومین اقتصاد مقاومتی را چطور می‌توانیم بیاوریم بیرون به عبارت دیگر اصول حاکم به اقتصاد مقاومتی چیست یکی از این اصول عدم اسراف و تبذیر است شما اسراف نکنید یکی اش اقتصاد مقاومتی است اقتصاد مقاومتی تا می‌گوییم افراد فکر نکنند پانزده همایش می‌خواهد چند کارشناس می‌خواهد تا بیایند این‌ها را تنظیم بکنند شد سال 96 نه خواهر ما شما در آشپزخانه کمتر آب بریز وسواس را بگذار کنار اقدام عمل شما این است که این قدر وقت سر تلفن نکن نیم ساعت حرف نزن با پنج دقیقه تمام کن بقیه اش را قرآن بخوان نماز بخوان وقت مفیدت را صرف بکن اقتصاد مقاومتی این است که گاهی یک جایی بروی مسیر نیم ساعته را باید سه ساعته بروی این همه ماشین‌های شخصی مصرف سوخت ما پنج برابر مصرف سوخت دنیاست یک راننده که می‌آید مترو سوار می‌شود ماشین شخصی بیرون نمی‌آورد خودش خانمش دخترش این خودش اقدام و عمل است من می‌خواهم اصولش را بگویم یک اصل عدم اسراف و تبذیر است دوم اصل کار است همه کار بکنند آقا خدا پدرت را بیامرزد کار کجا بود مگر من گفتم بروند پشت میز اداره بنشینند خانم‌ها در خانه وقت دارید یک شال بباف برای آقایت برای زمستان نرود بخرد یک کار نقاشی یک کار هنری یک کار قالی بافی نمی‌دانم من انواع شغل‌ها را نمی‌دانم این آقا الآن لیسانس گرفته شغل اداری هم نیست پدرت چه کاره بوده؟ فعلا کنار دستش کار بکن.
پس دومین اصل اقتصاد مقاومتی بیکار نبودن است سوم اصل زهد است این قدر تجمل گرایی نباشد بعضی از این وسائل گاهی آن قدر گران در جامعه عرضه می‌شود می‌گوید مثلا فلان وسیله ده میلیون پانزده میلیون خیلی راحت وسایلی که با دو میلیون یک میلیون هم خریده می‌شود خرید کالای ایرانی و تجمل گرا نبودن چهارم قناعت من روی این بحث فکر نکردم به ذهنم می‌آید قناعت کردن و همین طور اصل ادغام یعنی چه؟ این اداره دارد همایش برگزار می‌کند او هم برگزار می‌کند همه شان هم عین هم شبیه هم بیاییم یک کاسه بکنیم من یک شهری رفتم یک بیست و چهار ساعت هشتسخنرانی برای من گذاشتند این دانشگاه این طرف خیابان آن دانشگاه آن طرف خیابان این دو دانشگاه یکی شود که نه من خسته شوم نه سالن و نه نور و نه میوه و نه پذیرایی می‌گویند نه آن مال خودشان است در تهران مثلا افسریه پانزده بیست مرکز نظامی است هر کدام می‌خواهد برای خودش برنامه داشته باشد ادغام بکنید این‌ها از اصل اقتصاد مقاومتی است پس مومن یکی از ویژگی هایش این است که وقتش مشغول است و تنظیم شده است.

جایگاه پدر
من چند جمله‌ای هم در مورد پدران صحبت می‌کنم دیگر این بحث را تمام می‌کنم حکمت 333 هجده انتظار حضرت امیر از مومنان بیان شده که بخش هایش را گفتیم یکی دیگر این است که فرمود شَكُورٌ صَبُورٌ این‌ها حس تقدیر دارند صبور و بردبار هستند یکی از آن ویژگی‌ها این است که مَغْمُورٌ بِفِكْرَتِهِ یعنی مومن کسی است که غرق در فکر و اندیشه است بی گدار به آب نمی‌زند هر کاری را تامل می‌کند تفکر می‌کند این حرفی که می‌زنم این قدمی که برمی‌دارم نتیجه اش چیست؟ نگاهش چیست؟
از افرادی که زندان هستند یک وقت بپرسید آن‌ها خوب می‌دانند غالبا می‌گویند بی فکری و عجله و جنون آنی همه اش یک معناست خلاصه دقت و تامل نکردیم ویژگی دیگر این افراد این است که سَهْلُ آلْخَلِيقَةِ، لَيِّنُ آلْعَرِيكَةِ معنایش این است که این‌ها خلقشان آسان است نرم خو هستند سفت نیستند کینه‌ای نیستند حالا در آستانه‌ی میلاد حضرت امیر همین جا عرض بکنیم افرادی که با هم قهر هستند اختلاف دارند مخصوصا در ناحیه‌ی خانواده به برکت آقا حضرت علی علیه السلام و این سه حدیثی که خواندیم و توصیه‌ای که حضرت می‌کند به نرم خویی این اختلافات را کنار بگذارند با هم صلح بکنند دوست باشند به هم رسیدگی بکنند دل هایشان به هم نزدیک شود این‌ها ویژگی‌هایی است که حضرت بیان کردند و ما بخش‌هایی اش را خدمت بینندگان اشاره کردیم اما روز سیزده رجب به زیبایی روز پدر و حتی روز مرد هم نامیده شده است همان طور که میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها روز مادر و روز زن است چقدر زیباست و چه تناسب به جایی است که برترین مرد عالم بعد از رسول خدا و افضل نساء عالم حضرت زهرا توصیه‌ی من این است که جوانان عنایات بفرمایید
چون روز پدر است عرض می‌کنم به مادر هم کاری ندارم چون در روز خودش گفته می‌شود نسبت به پدر وظیفه داریم ما مهربان باشیم احترام کنیم حرف‌های آن‌ها را گوش بدهیم مخصوصا آن‌هایی که پدرانشان پا به کهن سالی گذاشتند حافظه ضعیف شده یک مطلب را پنج بار از شما می‌پرسد گوش سنگین شده یک مطلب را باید بلند تر برایش بگوییم یا چند بار بگوییم پا قدرتش را از دست داده نمی‌تواند دنبال شما مثل سابق بیاید این پدر دست شما را گرفت برد حرم برد پارک برد دریا اما الآن پیر شده شاید نتواند با آن سرعت دنبال شما بیاید این پدر یک روزی شما را پوشش داد آمد خدمت رسول خدا عرض کرد یا رسول الله جایگاه پدر و مادر چیست فرمود هُما جَنَّتُكَ وَ نارُكَ (میزان الحکمه، ص 613) بهشت تو و جهنم تو هستند بیشتر در بحث والدین به مادر تاکید می‌شود حق هم همین است قرآن می‌گوید مادر نقشی دارد که استثنائی است و آن این است که با کره و سختی شما را باردار شد به دنیا آورد شیر داد اهمیت احترام به پدر را فراموش نکنیم توجه به این قصه بشود فرافکنی هم نکنیم یعنی اگر در یک خانه پنج برادر باشد نگوید وظیفه‌ی برادر بزرگ است آن کوچکی که برایش خانه خریده او را ببرد دکتر این‌ها زشت است مخصوصا اگر به گوش پدر برسد به گوش مادر برسد من عکسش را می‌گویم من می‌گویم بچه‌ها در رفع نیاز از پدر و مادر با هم مسابقه بگذارند یعنی نسخه‌ای که پدر گرفته و گذاشته لب تاقچه شما که اول نفر می‌رسید فورا برو بگیر برادر بزرگ نرسد شما زودتر برسی اصلا تا خبر می‌شوی من رسیدم زودتر خودت را برسان که این ثواب به شما برسد سبقت بگیریم این یک وظیفه است نسبت به پدر از آن طرف آن‌هایی که پدرشان از دنیا رفته به هر حال ممکن است بعضی از بینندگان پدرشان از دنیا رفته باشد بدانند گاهی انسان عاق والدین می‌شود در عالم برزخ و گاهی هم اثر کار فرزند را در عالم برزخ دریافت می‌کند.
حضرت عیسی علیه السلام رد می‌شدند دیدند صاحب یک قبری را عذاب می‌کنند خیلی متاثر شدند مرتبه‌ی بعد که آمدند دیدند عذاب مرتفع شده تعجب کردند در عالم برزخ که کسی استغفار نمی‌کند نماز روزه نیست چه اتفاقی افتاده؟ سوال کردند فرشته‌ی وحی به ایشان عرض کرد که یا روح الله ایشان یک فرزندی داشت یا رُوح اللهِ اِنَّهُ اَدرَکَ لَهُ وَلَد صالِحٌ، فَاَصلَحَ طَریقاً وَ آوی یَتیماً فَغَفَرتُ لَهُ بِما عَمِلَ اِبنُهُ (امالی صدوق، ص 306) یک یتیمی را سرپرستی کرد یک راهی هم برای مردم اصلاح کرد جاده‌ای درست کرد ثوابش را هدیه کرد به روح پدرش و این رسید به پدرش این را هم دقت داشته باشید باز بینندگان ما متفاوت هستند ممکن است در خارج از کشور باشند در راه دور هستند یک کسی بگوید پدر من در تهران دفن است محیط کار من بندرعباس است سالی یک بار هم نمی‌آیم من نمی‌گویم الزاما حضور در کنار قبر گرچه آن هم خوب است قرآن بخوانید صدقه بدهید ثوابش را هدیه بکنید در همه‌ی کارهایی که انجام می‌دهید بگویید پدر مادرم هم اگر از دنیا رفته در ثوابش شریک باشد نکته‌ی بعد آباء با واسطه پدر بزرگ بالاخره پدر پدر بزرگ اجداد انسان این‌ها را یاد بکند همه به گردن ما حق دارند البته پدر زن هم یک نوع پدر است معلمی که به شما چیزی یاد داده پدر است تکریم از همه‌ی این‌ها لازم است.

برچسب‌ها: امام علیحجت الاسلام رفیعینهج البلاغهویژگی‌های مؤمن
مطلب قبلی

فضیلت أمیرالمومنین علی علیه‌السّلام

مطلب بعدی

معرفت ما به امام

مطلب بعدی
معرفت ما به امام

معرفت ما به امام

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هشت − یک =

موسسه فرهنگی تبلیغی ثاقب
  • سایت ثاقب
  • اپلیکیشن ثاقب
  • درخواست سخنران برای روضه خانگی

مؤسسه فرهنگی تبلیغی ثاقب با همت طلاب و روحانیون جوانِ دغدغه‌مند و بانیان خیّر در دی‌ماه سال ۱۳۹۹ (فاطمیه ۱۴۴۲) تشکیل شد تا بتواند سنّت روضه‌های خانگی را احیاء نموده و در تعظیم شعائر الهی و مکتب أهل‌بیت علیهم‌السلام قدمی بردارد. این مجموعه برای عزیزانی که محافل خانگی (روضه خانگی و جشن خانگی) برگزار می‌کنند و دلتنگ روضه و توسل به حضرت امام حسین علیه‌السلام هستند، سخنران اعزام می‌نماید. متقاضیان روضه خانگی یا جشن خانگی می‌توانند پس از ثبت‌نام در سایت، درخواست اعزام سخنران را ثبت کنند.

کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مؤسسه فرهنگی تبلیغی ثاقب می‌باشد.

No Result
مشاهده تمامی نتایج
  • مجله ثاقب
  • عزاداری و روضه خانگی
  • شناخت أهلبیت
  • قرآن شناسی
  • مهدویت
  • احادیث
  • خاندان عصمت
  • طراحی گرافیک
  • کلیپ و ویدیو
  • اخبار و رویدادها
  • ویژه مبلّغین
  • اپلیکیشن ثاقب

© تمامی حقوق متعلق به موسسه فرهنگی ثاقب می‌باشد.