موضوع برخی از خصائص حضرت زینب کبری در بیانات حجت الاسلام و المسلمین کاظم صدیقی:
حضرت زینب سلام الله علیها از عناصر نوری هست. همان طوری که [حضرت] مریم امام نیست، پیغمبر نیست؛ ولی مادر [حضرت] مریم نذر کرده بود که این بچه را ببرد در عبادتگاه بگذارد و وقف آنجا بشود. و آرزویش این بود که این بچه پسر بشود تا ببرد وقف مسجد کند، وقف عبادتگاه کند، اما وقتی [بچه را] به دنیا آورد، دید دختر است،گفت:
«فَلَمَّا وَضَعَتْها قالَتْ رَبِّ إِنِّی وَضَعْتُها أُنْثى وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما وَضَعَتْ وَ لَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثى وَ إِنِّی سَمَّیْتُها مَرْیَمَ وَ إِنِّی أُعیذُها بِکَ وَ ذُرِّیَّتَها مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ.»«رَبِّ إِنِّی وَضَعْتُها أُنْثى»[1] خدایا! من آرزویم این بود که این پسر باشد، پسر را ببرم مسجد بگذارم و خدمتکار مسجد باشد، عابد باشد، ولی دختر شد!!؟[2] خداوند متعال به مادر مریم فرمود: «وَ لَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثى» این دختر است، ولی هیچ پسری به پای او نمی رسد. چه دختری!؟
خدا این دختر را با عنایت غیبی خودش، با موهبت خودش، اصطفی کرد [برگزید]. «یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمینَ»[3] ملک بر ایشان نازل می شد. برای حضرت مریم یک ملک هم نبود، ملائکه متعدد می آمدند و حضرت مریم صدای ملائکه را می شنید. از جانب خدا می گفتند: «یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ» خداوند تو را برگزیده [است]. خدا تو را بر نساء عالم برگزیده [است]. خدا تو را پاک کرده [است]. گاهی هم از جانب خدا دستور [می آمد]. ملک(فرشته) مستقیم به خود مریم می گفت: «یا مَرْیَمُ اقْنُتی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدی وَ ارْکَعی مَعَ الرَّاکِعینَ» مریم برای خدا قنوت بکن، سجود بکن، رکوع بکن. این [چیز]ها را، این صداها را، حضرت مریم مستقیم از ملائکه می شنید.
بنابراین خداوند بعضی بانوان [را] در میدان کمال، در میدان عرفان، در میدان جهاد، در قرب به پروردگار متعال [نسبت به] مردان [سرآمد و پیشتاز قرارداده است.] یکی [از این بانوان] حضرت مریم است. مقدمه ای هم ندارد؛ خدا از همان هنگام ولادتش وی را برگزید و فرمود: «وَ لَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثى»
حضرت زینب از این نمونه بانوان است. یک کسانی هستند زحمت می کشند، مثل بانو امین اصفهانی، با زحماتی که متحمل شد، فقیهه شد، مجتهده شد، صاحب نظر در احکام شرعی شد. در عین حال اهل سیر و سلوک بود. خانه داری می کرد، برای شوهرش خانه جارو می کرد، غذا می پخت، بچه تربیت می کرد؛ اما یک خطی را هم با خدا پیش گرفته بود یک برنامه ها و نسخه هایی را عمل می کرد. به جایی رسید که مکاشفات داشت. چشم دلش باز شده بود. چشم برزخی پیدا کرده بود.
[بانو امین اصفهانی] بعضی از حالات خودش را در جزوه ای منعکس کرده و چه کتابهای خوبی از ایشان باقی مانده [است]. [کتاب] «روش خوشبختی» که برای بانوان مفید است. «تفسیر»ی که از ایشان باقی مانده[است]. ایشان با این زحمت به جایی رسیده که با چشمش یک چشم دیگری باز گشته است.
چشم دل باز کن که جان بینی آنچه نادیدنی است آن بینی
[بانو امین اصفهانی] زحمت کشید [تا به مقامات دست یافت،] اما حضرت زینب سلام الله علیها از هنگام ولادتش مقامی دارد که حضرت رسول صلی الله علیه و آله او را می ستاید. در دوران کودکی در دامن پدرش، امیر المومنین علی علیه السلام مطالب توحیدی می گوید که حضرت امیر علیه السلام او را ستایش می کند، او را تکریم می کند، او را تعظیم می کند.
عظمت و شأن حضرت زینب سلام الله علیها
پیامبر [مکرم اسلام] جریان حماسه حضرت زینب سلام الله علیها را -که این بانو جزو قهرمانان تاریخ توحید خواهد بود و احیاگر خواهد بود، صاحب نفوذی و عالمی خواهد بود. اینها را- هنگام تولدش که اسم حضرت زینب را از جبرئیل گرفت [بیان فرمود.] [هنگام تولد ایشان] جبرئیل نازل شد، تبریک گفت و اسم او را خود خدا انتخاب کرد. [حضرت زینب سلام الله علیها] یک همچین بانویی است که این کمالاتش موهبتی است. در عین حال برای ما آموزگار است.
ویژگی هایی که حضرت زینب به عنوان الگو، به عنوان اسوه، به عنوان مقتدا، برای بشر می شود از ایشان مطرح کرد؛ القاب حضرت زینب است که معصوم سلام الله علیه این القاب را در مورد حضرت زینب مطرح کرده [است]. یکی از القاب حضرت زینب «عابده» است. این عبودیت مقام بالایی که از این مقام بالاتری وجود ندارد. عبودیت محض است. پیغمبر عبد است.
انبیاء علیهم السلام چون عبد بودند، رسول شدند. چون عبد بودند، نبی شدند. چون عبد بودند، ولی شدند. عبودیت حضرت زینب سلام الله علیها – که شأنی برای خودش ندیده بود،- او خودش را مامور می دید هر چه را خدا امر کرده، آن را باید انجام بدهد. لذا از اول برای برای زندگیش برنامه ریزی کرده بود، و جریان کربلا را به عنوان یک امر عبودی می دانست.
هنگام تولدش این جزو غیبگویی های حضرت زینب است، پس پرده را دیده بود که امام حسین علیهالسلام قرار است کربلا برود، در کربلا امام حسین علیه السلام مامور پیاده کردن یک برنامه است. در این برنامه حضرت زینب صبر دارد، نقش دارد؛ لذا از اول هنگام ازدواجش این شرط را با شوهرش می کند، هر بانویی که هدف بزرگی را در جامعه بر دوش خودش بگیرد، چهار چوب شرعی اش را قبلا هموار می کند.
هیچ وقت امر خلاف شرع را نهضت الهی، قیام های دینی، [بر نمی تابند و] با التقات نمی سازند. با خود سری نمی سازند. یک انسان انقلابی، دارای روح تحول در جامعه [است، اما اگر] بخواهد از مرزها و خط های قرمز شرعی عبور بکند، اسلام این اجازه را نمی دهد. [انسان موحد و عبد،] خلاف شرع نمی کند تا جامعه را اصلاح بکند.
شوهر بر زن قیومیت دارد، «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ» این نرخ قرآن کریم است. آیا راه خروج ندارد؟ چرا. در ضمن عقد شرط بکند، هر شرطی را ضمن عقد و ازدواج کرد، این از نظر فقهی پذیرفته شده است، مشروع است. لذا این تابعیت زن از شوهر که جزو مسلمات شرع ماست، در هر سفری، در هر جایی، تا مرد اجازه ندهد؛ زن حق سفر ندارد. آیا همه جا همین طور است؟ نه «لَا طَاعَهَ لِمَخْلُوقٍ فِی مَعْصِیَهِ الْخَالِق»
اگر شوهری زن خودش را می خواهد به سفر حرامی ببرد، [در آنجا] زن نباید از شوهرش اطاعت کند. برای زن یک وظیفه شرعی پیش آمده، امام زمانش دستور داده که فلان سفر را برود، یا برای مداوای مجروحین در جبهه حضور داشته باشد، یا برای جراحی زنان برود درس بخواند و بیاید، دستور شرع است. اینجا شوهر نمی تواند جلوگیری بکند.
حضرت زینب سلام الله علیها هم برای زنان درس داد، شما که می خواهید کارهای بزرگی انجام بدهید، فردا شوهر کردید، شوهر جلوی شما را می گیرد؛ خب بیائید در ضمن عقد، شرط بکنید. خود حضرت زینب سلام الله علیها این کار را کردند. با عبدالله جعفر از ابتدا شرط کرد که اگر سفری برای امام حسین علیه السلام پیش بیاید و شوهر من توفیق این سفر را نداشته باشد، باید جلوی من را نگیرد، من با امام حسین علیه السلام مسافرت خواهم کرد. ببینید خود این دلیل روشنی است، برای اینکه حضرت زینب سلام الله علیها آینده را می دید، سفر کربلا را می دید، پیمان با خدا را امضا کرده بود، سر این پیمان از اول دارد.
پینوشت ها:
[۱] سوره آل عمران آیه ۳۶
[۲] «ربی انی وضعتها انثی» یعنی خدایا این که دختر شد.
[۳] سوره آل عمران آیه ۴۲