از جمله بیانات بیانات حجت الاسلام و المسلمین ناصر رفیعی با موضوع فضایل حضرت زینب سلام الله علیها:
ابتدا دو کتاب در خصوص حضرت زینب سلام الله علیها معرفی میکنم: یک کتاب را که نویسنده ی اهل سنت دکتر عایشه بنت شاطح نوشته است. ایشان مصری است و کتاب های زیادی در تفسیر دارد. کتاب ایشان «زینب قهرمان کربلا» نام دارد. این کتاب ترجمه ی فارسی شده و در بازار موجود است. مرحوم آقای قزوینی که قبلاً من از ایشان کتابی را اینجا در رابطه با حضرت فاطمه معرفی کردم به نام «فاطمه از مهد تا هنگام شهادت»، ایشان کتابی را نیز با همان قطر و سیاق در رابطه با حضرت زینب سلام الله علیها دارد که اسم آن زینب کبری سلام الله علیها است. این کتاب ترجمه ی فارسی شده و در بازار موجود است. ایشان به خصوص در این کتاب به بخش خطبهی حضرت زینب پرداخته است. درباره ی عقیله ی بنی هاشم سلام الله علیها تاریخ ناقص است و خیلی از زوایای زندگی ایشان را منعکس نکرده است. اما یک خصوصیتی که ایشان دارد این است که در کنار تاریخ اولیهی اسلام حضور داشته است. ایشان تمام پنج تن را درک کرده است. یعنی رسول خدا، امیرالمومنین، حضرت زهرا سلام الله علیها و امام حسن علیهالسلام و امام حسین علیهالسلام را درک کرده است. از سالهای اولیهی هجرت که به دنیا آمدند تا قضیه ی کربلا، نزدیک به شصت و چند سال، مجموعهی عمر ایشان تمام اینها را حضور داشته اند. ناقل خطبهی حضرت زهرا در مسجد یعنی خطبه ی فدک، حضرت زینب است. ایشان در آن زمان پنج سال بیشتر نداشتند. اما محدثین از قول ایشان خطبهی حضرت زهرا را در مسجد نقل کرده اند. گفته شده است که ایشان در کوفه درس تفسیر داشته اند و برای خانم های کوفه تفسیر قرآن می گفته اند. اگر هیچکدام از اینها هم نباشد همان قضیه ی کربلا برای ما کافی است.
ویژگی اول: شجاعت
من سه یا چهار ویژگی را فهرست وار از زندگی آن بزرگوار مرور می کنم: یکی از ویژگیهای مهم زینب کبری، شجاعت ایشان است. شجاعت صفتی است که برای زن و مرد فرقی نمی کند. یعنی شجاعت به معنای دفاع از حق و ایستادن در مقابل باطل است. شما یک نگاهی به زندگی حضرت زینب سلام الله علیها بکنید. زمانی که وارد مجلس یزید و ابن زیاد می شود، با چه شجاعتی یک زن در مقابل پسر معاویه می ایستد و فریاد می زند. تو دروغگو، فاسق و فاسد هستی. تو مفتضح هستی. شهادت افتخار ما است. ایشان ابن زیاد را ابن مرجانه خطاب می کند. خود این حرف توهینی است که در آنجا لازم بوده به این دلیل که مادر این فرد فاسد بوده است. و بعد فریاد می زند هر اتفاقی برای ما افتاده زیبا است و ما ناراحت نیستیم. شجاعت چیزی است که مخصوصاً من درخواست می کنم که بانوان و زنان دقت کنند که زن و مرد ندارد. یکی از صفات یک انسان متدین و مومن این است که شجاع است و در دفاع از حق به خود تردید راه نمی دهد.
ویژگی دوم : عفاف
ویژگی دوم زینب کبری سلام الله علیها عفاف است. ایشان وقتی که وارد مجلس یزید می شود با تمام سختی هایی که کشیده است. تمام مسیر را آمده، کوفه آمده و سر مطهر امام حسین علیهالسلام در مقابل ایشان بوده است. اولین مطلبی را که اشاره می کند این است که ای پسر ابوسفیان، آیا این عدالت است که زنان تو در پشت پرده باشند اما ناموس رسول خدا در مقابل نامحرمان باشند ؟ این خیلی نکته ی دقیقی است. در شب یازدهم محرم که یک شب حساسی است. شبی است که شهدا بر روی زمین هستند، خیمه ها آتش گرفته است، بچه ها گرسنه هستند، زن ها سراغ مردهای خود را می گیرند، مادران سراغ فرزندان خود را می گیرند، خود حضرت زینب داغ برادر و اولاد دیده است. با همه ی این وضعیت وقتی که خطر ایجاد شد و خیمه ها آتش گرفت، بچه ها فرار کردند. عقیله ی بنی هاشم این بچه ها را یکی یکی پیدا می کرد و درجایی سامان دهی می کرد. در روایتی است که ایشان بالای سر یک دختر بچه رسید و زمانی که این دختر متوجه شد که عمه ی او زینب است، نگفت که عمه بابای من کجا است، نگفت عمه من گرسنه و تشنه هستم. گفت عمه جان امکان دارد یک تکه پارچه و یا روسری به من بدهید که سر خود را بپوشانم. ما گاهی ملاحظه می کنیم که پدر و مادر متدین هستند. حتی خود مادر چادری است اما دختر بزرگ هشت یا نه ساله ی خود را با یک شلوارک و تاپ بیرون می برند و می گویند ایشان مکلف نیست. درست است که در نه سالگی مکلف است و تکلیف به گردن او است اما مگر چقدر فاصله دارد ؟ آیا نیمه عریان آمدن این بچه بیرون از خانه با موهای باز و لباس های نامناسب درست است ؟ من نمی گویم بچه ها را اذیت کنیم. من نمی گویم آنها را از دین زده کنیم. ولی بعضی از این ها طوری هستند که وقتی نگاه انسان به آنها می افتد گویی به یک انسان بالغ نگاه می کند. یعنی این دختر نماینده ی مادرخود است. گویا چهره ی خانواده ی خود را بروز می دهد. بعضی از اینها در ترمینال، فرودگاه، کوچه و خیابان خیلی بد حضور پیدا می کنند. خانواده ها هم می گویند که این بچه است. این دختر اولاً شش سال، هفت سال یا هشت سال دارد. از امام کاظم (ع ) فرمودند: وقتی سن بچه از یک حدی گذشت و دیگر خود را به گونه ای بروز می دهد. به صورتی او را بیرون ب یاورید که باعث تحریک دیگران نباشد. این عفاف حضرت زینب است. وقتی که می گوییم زینب، آیا زینب اشک و گریه می خواهد ؟ درست است ما از زینب یک چهره ی بیچاره و درمانده بسازیم ؟ زینب واقعاً قهرمان است. هیچ کجا اظهار عجز و ناتوانی نکرده است. او نگران است و دغدغه دارد اما دغدغه ی حجاب و عفاف دارد و اینکه نامحرم او را نبیند. این ویژگی دومی است که من تقاضا می کنم که هم خانم ها و هم آقایان به آن دقت کنند و از زندگی عقیله ی بنی هاشم درس بگیرند.
ویژگی سوم : تسلیم و رضا
ویژگی سوم حضرت زینب که برای امروز ما در جامعه خیلی مهم است. صفت تسلیم و رضا است. بعضی اوقات ما به ائمه توسل پیدا می کنیم اما حاجت ما برآورده نمی شود. مریض ما شفا پیدا نمی کند. جلوی یک مرگ و میر را می خواهیم بگیریم اما گرفته نمی شود و مرگ اتفاق می افتد. فوراً با دین، خدا و پیامبر قهر می کنیم. توقع من این است که وقتی من به حرم حضرت علی ابن موسی الرضا رفتم باید با شفای بچه ی خود بازگردم و یا جلوی مرگی را بگیرم.
شما نگاه کنید خود امام حسین علیهالسلام در روز عاشورا چقدر داغ دیده است. زینب کبری چقدر داغ دیده است. معنای صفت تسلیم و رضا این است که انسان همیشه نخواهد حوادث بر وفق مراد او باشد. وقتی اتفاق می افتد خود را با آن وفق دهد. شما یک بار در روز عاشورا و یا بعد از آن کلمه ای را از حضرت زینب کبری پیدا نمی کنید که ناشی از ناسپاسی و اظهار عجز باشد. داغ اولاد و داغ برادر دیده است اما وقتی که به گودی قتلگاه می آید می گوید خدایا این قربانی را از ما قبول کن. لذا روی عبادت او هم اثر نمی گذارد. اگر یک مریضی و یا حادثه ای برای خود یا فرزندان ما پیش بیاید همه ی عبادات ما به هم می ریزد. امام سجاد علیهالسلام می گوید یک زمانی من در دل شب یازدهم دیدم که عمه ی من در حال خواندن نماز شب است. شب یازدهم که از لحاظ حوادث یک شب استثنایی است و فصل دوم عاشورا در این شب گشوده می شود. در این شب فصل اول تمام می شود و فصل دوم که جبهه ی دیگری است گشوده می شود.
ویژگی چهارم : ولایت پذیری
ویژگی چهارم ایشان مسئلهی ولایت پذیری است. ولایت پذیری یک مسئلهی عقلی است. ما اگر آیات و روایات را نیز در نظر نگیریم، یک مسئلهی عقلی است. الان شما اگر سه نفر به مسافرت بروید یک نفر رئیس خواهد شد. دو نفر با هم کنار می آیند اما مابین سه نفر اختلاف بوجود می آید. یکی از آنها رئیس می شود. امیرالمومنین می فرمایند که مردم پیشوا می خواهند، چه فاجر و چه مومن. یعنی حتی در کشورهای کفر هم اگر پیشوا نداشته باشند کار پیش نمی رود. شما حتی فرض کنید در جبهه ی کفر، یعنی همان جنگ احد که فرمانده ی آن را ابوسفیان به عهده دارد، جنگ بدر و یا جنگ خندق و یا جنگ هایی که با ائمه شده است. در همان جنگ ها نیز اگر رئیس نداشت و فرمانده نبود امکان نداشت و سنگ روی سنگ بنا نمی شد. امام و پیشوا در هر جبهه ای لازم است. در جبهه ی دین، اولین ولی خود خداوند است. انَما وَلیُکُم الله و رَسوله. بعد پیامبر خدا است. چقدر ما لطمه دیده ایم از مخالفت با پیغمبر؟ همان جنگ احد چرا مسلمانان شکست خوردند. حرف ولی خدا را گوش نکردند. در صلح حدیبیه رسول خدا صلح کرد برخی از افراد اعتراض کردند. در زمان غیبت وقتی که به صورت ظاهر امام معصوم در بین ما نیست تکلیف چیست ؟ آیا باید جامعه رها شود ؟ آیا باید حدود، احکام و تجارت اسلامی تعطیل شود؟ ربا و رشوه آزاد باشد. هرکسی هرکاری خواست انجام دهد. این مسائل امکان ندارد و عقل آن را نمی پذیرد. به تعبیر حضرت امام می فرمود: تصور ولایت فقیه باعث تصدیق است. یعنی اگر کسی فکر کند قبول می کند. اگر قرار شد ولی و حجتی که در درجه ی اول خدا است، بعد پیامبر و بعد از آن ائمه ی معصومین هستند. در زمان غیبت نزدیک ترین فرد به امام عالم دینی است. کسی است که حدیث و قرآن را می شناسد. معنای ولایت پذیری این است که ما روی حرف ولی حرف نزنیم. امام فرمود باید با صدام جنگید. همه قبول کردند. یک زمانی نیز فرمود من قطعنامه را پذیرفتم باید بگوییم چشم. معنای ولایت پذیری این است. این مسئله در زندگی زینب کبری سلام الله علیها موج می زند. ولی خدا می گوید به مکه برویم قبول می کند. به کوفه برویم، در کربلا خیمه بزنیم، همه را قبول می کند. وقتی که فهمید فردا برادر او شهید می شود، در شب عاشورا زینب کبری خیلی اشک می ریخت. شب عاشورا در نزدیک صبح یک لحظه امام حسین خوابیدند، زینب کبری کنار ایشان آمدند و گفتند چه شده است؟ امام گفتند: خواب بودم. الان جدم رسول خدا را خواب دیدم ایشان فرمودند امشب افطار میهمان ما هستید. حسین جان ما به تو مشتاق هستیم زودتر بیا. حضرت زینب خیلی از قضایا را می دانست. ایشان می فرمود: مادر من همه را برای من تعریف کرده است. صبح روز یازدهم زمانی که خواستند از کربلا بروند، امام سجاد علیهالسلام خیلی ناراحت بود. می دید بدن بابا و برادر او بر روی زمین است. زینب کبری جلو آمدند و گفتند که تو در حال جان دادن هستی و قالب تهی می کنی چه شده است؟ گفت عمه جان ما این بدنها را بگذاریم و برویم؟ این بدن حجت و ولی خدا است. زینب کبری فرمود اینها دفن می شوند. اینجا زیارتگاه می شود و مردم مشتاق به اینجا می آیند. من از پدرم امیرالمومنین آن شبی که ضربت خورد شنیدم.
یعنی آنچه که امام سجاد علیهالسلام در خصوص حضرت زینب فرمود که عالِمَة غَیرَ مُعلم، معنای آن همین است. امام حسین علیهالسلام وقتی که خبر داد من جدم رسول خدا را خواب دیدم. شروع کرد به گریه کردن و لرزیدن. أباعبدالله فرمودند خواهرم آرام باش. تو باید صبوری کنی. هنوز چیزی نشده است. تا فرمود باید صبوری کنی. زینب فرمود: هرطور که تو بخواهی. لذا کسی در روز عاشورا از زینب ناله و زاری ندید. تا عصر عاشورا همه شهید شدند و نوبت به امام حسین رسید. ایشان نیز به میدان رفت. اباعبدالله در روز عاشورا یک موضعی را در میدان انتخاب کرده بودند. می جنگیدند، بر می گشتند و می ایستادند و می گفتند لاحَولَ و لا قُوةَ اِلا بالله. این صدا به زینب می رسید و ایشان آرام می شد. می دانست که امام زنده است و در حال جنگ است. اما مدتی این صدا قطع شد. صدا که قطع شد عقیله ی بنی هاشم از خیمه بیرون آمد ببیند چه اتفاقی افتاده است. خود را به تل زینبیه رساند. وقتی که نگاه کرد دید که ابا عبدالله در خون در حال غلطیدن است. تمام بدن او غرق خون است و دشمن نیز دورتا دور او را محاصره کرده است. زینبی که خار به دست حسین نمی توانست ببیند. تا این صحنه را دید دست های خود را بر روی سر گذاشت و گفت: وا محمدا. اباعبدالهد چشم های خود را باز کرد و گفت: خواهرم بازگرد. فرمود: چشم. به این ولایت پذیری می گویند. اگر قرار باشد ما در مقابل ولایت تفکیکی عمل کنیم. و بگوییم ما هشتاد درصد قبول داریم اما بیست درصد قبول نداریم. نگاه تبعیضی داشتن کار را خراب می کند. اجازه ی ساماندهی و مدیریت را به ولی نمی دهد. امیر المومنین فرمودند من در صفین مأموم شما شدم دیگر امام شما نیستم. اگر امام مأموم شد خطرناک است. اگر امام را بردند خطرناک است. امام باید ببرد. البته مدیریت ناشی از دیکتاتوری نیست. ناشی از عدالت و فهم است. تفاوت آن با حکومت های خودکامه این است. آن حکومت ها می گوید همین و لابد. اما این می گوید که تشخیص براساس دین و مصلحت و عدالت است. نه براساس تشخیص شخصی. در طول تاریخ مردان زیادی از دامن زنان به معراج رفتند. در طول تاریخ زنان زیادی عامل حرکت های مهم و حساس مردان بودند. شما نگاه کنید مادر عیسی مدافع او است. مادر موسی مدافع او است. خدیجهی کبری، زهرای مرضیه و… متأسفانه در مورد تاریخ زنان کتاب کم نوشته شده است. یکی از علما کتابی را نوشته به نام ریاحین الشریعه. مرحوم آقای محلاتی فقط کتاب خود را به شرح حال زنان اختصاص داده است. ما زنان شجاع و غیوری در طول تاریخ داشته ایم. یکی از آن شخصیت ها که متأسفانه ما فقط در مورد مصائب او صحبت کرده ایم و ابعاد دیگر او را فراموش کردهایم زینب کبری است.
سوال : چطور می توان به حضرت زینب نزدیک شد؟
پاسخ : بعضی از افراد می گویند که این حرف ها درست است اما او زینب بود و دختر علی بود. نه اینطور نیست ما مانند ایشان زیاد داریم. در همین کشور خودمان مگر نداشتیم زنانی که گاهی چهار شهید تقدیم کردند. اما استوار باقی ماندند. من در یک تشییع جنازه ای بودم که سومین شهید یک مادری را آوردند. زمانی که جنازه را آوردند ایشان ایستاد و رو کرد به عکس بزرگی از امام که در آنجا بود و رو کرد به جنازه و گفت ای امام تو سلامت باشی. ما می توانیم با اراده و تسلیم خود را با این ویژگیها انطباق بدهیم. اینکه اگر در زندگی من مصیبت و سختی روی می دهد با آن کنار بیایم. مصیبتها را آسان ببینم و بر آنها فائق آیم. هرچقدر ایمان ما قوی تر شود و اعتقاد ما بیشتر شود، تسلیم و رضا در زندگی ما بیشتر خواهد بود.
برگزاری روضه خانگی در سراسر کشور با شما ، اعزام سخنران با ما
اگر عضو ثاقب هستید برای دعوت از سخنران کلیک کنید
اگر عضو ثاقب نیستید ابتدا فرم ثبتنام را تکمیل کرده و سپس از منوی «درخواست مبلّغ» اطلاعات جلسه را ثبت کنید