در اینجا چهل حديث اثرگذار از امام هادی (عليه السلام) می خوانیم:
1- مَنِ اتَّقىَ اللّهَ يُتَّقى، وَ مَنْ أطاعَ اللّهَ يُطاعُ، وَ مَنْ أطاعَ الْخالِقَ لَمْ يُبالِ سَخَطَ الْمَخْلُوقينَ، وَمَنْ أسْخَطَ الْخالِقَ فَقَمِنٌ أنْ يَحِلَّ بِهِ سَخَطُ الْمَخْلُوقينَ.
کسى که تقوى الهى را رعايت نمايد و مطيع احکام و مقرّرات الهى باشد، ديگران مطيع او مى شوند و هر شخصى که اطاعت از خالق نمايد، باکى از دشمنى و عداوت انسان ها نخواهد داشت ؛ و چنانچه خداى متعال را با معصيت و نافرمانى خود به غضب درآورد، پس سزاوار است که مورد خشم و دشمنى انسان ها قرار گيرد.
–
2- قالَ عليه السلام : مَنْ أنِسَ بِاللّهِ اسْتَوحَشَ مِنَ النّاسِ، وَ عَلامَةُ الأنْسِ بِاللّهِ الْوَحْشَةُ مِنَ النّاسِ.
کسى که با خداوند متعال مونس باشد و او را أنيس خود بداند، از مردم احساس وحشت مى کند و علامت و نشانه أنس با خداوند وحشت از مردم است يعنى از غير خدا نهراسيدن و از مردم احتياط و دورى کردن .
–
3- قالَ عليه السلام :السَّهَرَ أَلَذُّ الْمَنامِ، وَالْجُوعُ يَزيدُ فى طيبِ الطَّعامِ.
شب زنده دارى، خواب بعد از آن را لذيذ مى گرداند؛ و گرسنگى در خوشمزگى طعام مى افزايد يعنى هر چه انسان کمتر بخوابد بيشتر از خواب لذت مى برد و هر چه کم خوراک باشد مزّه غذا گواراتر خواهد بود .
–
4- قالَ عليه السلام : لا تَطْلُبِ الصَّفا مِمَّنْ كَدِرْتَ عَلَيْهِ، وَلاَ النُّصْحَ مِمَّنْ صَرَفْتَ سُوءَ ظَنِّكَ إلَيْهِ، فَإنَّما قَلْبُ غَيْرِكَ كَقَلْبِكَ لَهُ.
از کسى که نسبت به او کدورت و کينه دارى ، صميّميت و محبّت مجوى. همچنين از کسى که نسبت به او بدگمان هستى ، نصيحت و موعظه طلب نکن ، چون که ديدگاه و افکار ديگران نسبت به تو همانند قلب خودت نسبت به آن ها مى باشد.
–
5- قالَ عليه السلام : الْحَسَدُ ماحِقُ الْحَسَناتِ، وَالزَّهْوُ جالِبُ الْمَقْتِ، وَالْعُجْبُ صارِفٌ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ داعٍ إ لَى الْغَمْطِ وَالْجَهْلِ، وَالبُخْلُ أذَمُّ الاْ خْلاقِ، وَالطَّمَعُ سَجيَّةٌ سَيِّئَةٌ.
حسد موجب نابودى ارزش و ثواب حسنات مى گردد. تکبّر و خودخواهى جذب کننده دشمنى و عداوت افراد مى باشد. عُجب و خودبينى مانع تحصيل علم خواهد بود و در نتيجه شخص را در پَستى و نادانى نگه مى دارد. بخيل بودن بدترين اخلاق است ؛ و نيز طَمَع داشتن خصلتى ناپسند و زشت مى باشد.
–
6- قالَ عليه السلام : الْهَزْلُ فکاهَةُ السُّفَهاءِ، وَ صَناعَةُ الْجُهّالِ.
مسخره کردن و شوخى هاى – بى مورد – از بى خردى است و کار انسان هاى نادان مى باشد.
–
7- قالَ عليه السلام : الدُّنْيا سُوقٌ رَبِحَ فيها قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُونَ.
دنيا همانند بازارى است که عدّه اى در آن براى آخرت سود مى برند و عدّه اى ديگر ضرر و خسارت متحمّل مى شوند.
–
8- قالَ عليه السلام : النّاسُ فِى الدُّنْيا بِالاْ مْوالِ وَ فِى الاّْخِرَةِ بِالاْعْمالِ.
مردم در دنيا به وسيله ثروت و تجمّلات شهرت مى يابند ولى در آخرت به وسيله اعمال محاسبه و پاداش داده خواهند شد.
–
9- قالَ عليه السلام : مُخالَطَةُ الاْ شْرارِ تَدُلُّ عَلى شِرارِ مَنْ يُخالِطُهُمْ.
همنشين شدن و معاشرت با افراد شرور نشانه پستى و شرارت تو خواهد بود.
–
10- قالَ عليه السلام : أهْلُ قُمْ وَ أهْلُ آبَةِ مَغْفُورٌ لَهُمْ ، لِزيارَتِهِمْ لِجَدّى عَلىّ ابْنِ مُوسَى الرِّضا عَلَيْهِ السَّلامُ بِطُوس ، ألا وَ مَنْ زارَهُ فَأصابَهُ فى طَريقِهِ قَطْرَةٌ مِنَ السَّماءِ حَرَّمَ جَسَدَهُ عَلَى النّارِ.
أهالى قم و أهالى آبه يکى از روستاهاى حوالى ساوه آمرزيده هستند به جهت آن که جدّم امام رضا عليه السلام را در شهر طوس زيارت مى کنند.
و سپس حضرت افزود: هر که جدّم امام رضا عليه السلام را زيارت کند و در مسير راه صدمه و سختى تحمّل کند خداوند آتش را بر بدن او حرام مى گرداند.
–
11- عَنْ يَعْقُوبِ بْنِ السِّکيتْ، قالَ: سَألْتُ أبَاالْحَسَنِ الْهادى عليه السلام : ما بالُ الْقُرْآنِ لايَزْدادُ عَلَى النَّشْرِ وَالدَّرْسِ إلاّ غَضاضَة ؟
قالَ عليه السلام : إنَّ اللّهَ تَعالى لَمْ يَجْعَلْهُ لِزَمانٍ دُونَ زَمانٍ، وَلالِناسٍ دُونَ ناسٍ، فَهُوَ فى كُلِّ زَمانٍ جَديدٌ وَ عِنْدَ كُلِّ قَوْمٍ غَضُّ إلى يَوْمِ الْقِيامَةِ.
يکى از اصحاب حضرت به نام ابن سِکيّت گويد: از امام هادى عليه السلام سؤال کردم : چرا قرآن با مرور زمان و زياد خواندن و تکرار، کهنه و مندرس نمى شود؛ بلکه هميشه حالتى تازه و جديد در آن وجود دارد؟ مام عليه السلام فرمود: چون که خداوند متعال قرآن را براى زمان خاصّى و يا طايفه اى مخصوص قرار نداده است ؛ بلکه براى تمام دوران ها و تمامى اقشار مردم فرستاده است ، به همين جهت هميشه حالت جديد و تازه اى دارد و براى جوامع بشرى تا روز قيامت قابل عمل و اجراء مى باشد.
–
12- قالَ عليه السلام :الْغَضَبُ عَلى مَنْ لا تَمْلِكُ عَجْزٌ، وَ عَلى مَنْ تَمْلِكُ لُؤْمٌ.
غضب و تندى در مقابل آن کسى که توان مقابله با او را ندارى ، علامت عجز و ناتوانى است ، ولى در مقابل کسى که توان مقابله و رو در روئى او را دارى علامت پستى و رذالت است .
–
13- قالَ عليه السلام : يَاْتى عَلماءُ شيعَتِنا الْقَوّامُونَ بِضُعَفاءِ مُحِبّينا وَ أهْلِ وِلايَتِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ، وَالاْ نْوارُ تَسْطَعُ مِنْ تيجانِهِمْ.
علماء و دانشمندانى که به فرياد دوستان و پيروان ما برسند و از آن ها رفع مشکل نمايند، روز قيامت در حالى محشور مى شوند که تاج درخشانى بر سر دارند و نور از آن ها مى درخشد.
–
14- قالَ عليه السلام : لِبَعْضِ قَهارِمَتِهِ: اسْتَكْثِرُوا لَنا مِنَ الْباذِنْجانِ، فَإ نَّهُ حارُّ فى وَقْتِ الْحَرارَةِ، بارِدٌ فى وَقْتِ الْبُرُودَةِ، مُعْتَدِلٌ فِى الاْوقاتِ كُلِّها، جَيِّدٌ عَلى کلِّ حالٍ.
به بعضى از غلامان خود فرمود: بيشتر براى ما بادمجان پخت نمائيد که در فصل گرما، گرم و در فصل سرما، سرد است و در تمام دوران سال معتدل مى باشد و در هر حال مفيد است.
–
15- قالَ عليه السلام : التَّسْريحُ بِمِشْطِ الْعاجِ يُنْبُتُ الشَّعْرَ فِى الرَّأ سِ، وَ يَطْرُدُ الدُّودَ مِنَ الدِّماغِ، وَ يُطْفِى ءُ الْمِرارَ، وَ يَتَّقِى اللِّثةَ وَ الْعَمُورَ.
شانه کردن موها به وسيله شانه عاج، سبب روئيدن و افزايش مو مى باشد، همچنين سبب نابودى کرم هاى درون سر و مُخ خواهد شد و موجب سلامتى فكّ و لثه ها مى گردد.
–
16- قالَ عليه السلام : اُذكُرْ مَصْرَعَكَ بَيْنَ يَدَىْ أهْلِكَ لا طَبيبٌ يَمْنَعُكَ، وَ لاحَبيبٌ يَنْفَعُكَ.
بياد آور و فراموش نکن آن حالت و موقعى را که در ميان جمع اعضاء خانواده و آشنايان قرار مى گيرى و لحظات آخر عمرت سپرى مى شود و هيچ پزشکى و دوستى و ثروتى نمى تواند تو را از آن حالت نجات دهد.
–
17- قالَ عليه السلام : إنَّ الْحَرامَ لايَنْمى، وَ إنْ نَمى لايُبارَكُ فيهِ، وَما أَنْفَقَهُ لَمْ يُؤْجَرْ عَلَيْهِ، وَ ما خَلَّفَهُ کانَ زادَهُ إلَى النّارِ.
همانا اموال حرام، رشد و نموّ ندارد و اگر هم احياناً رشد کند و زياد شود برکتى نخواهد داشت و با خوشى مصرف نمى گردد و آنچه را از اموال حرام انفاق و کمک کرده باشد أجر و پاداشى برايش نيست و هر مقدارى که براى بعد از خود به هر عنوان باقى گذارد معاقب مى گردد.
–
18- قالَ عليه السلام : اَلْحِكْمَةُ لا تَنْجَعُ فِى الطِّباعِ الْفاسِدَةِ.
حکمت اثرى در دل ها و قلب هاى فاسد نمى گذارد.
–
19- قالَ عليه السلام : مَنْ رَضِىَ عَنْ نَفْسِهِ كَثُرَ السّاخِطُونَ عَلَيْهِ.
هر که از خود راضى باشد بدگويان او زياد خواهند شد.
–
20- قالَ عليه السلام : اَلْمُصيبَةُ لِلصّابِرِ واحِدَةٌ وَ لِلْجازِعِ اِثْنَتان .
مصيبتى که بر کسى وارد شود و صبر و تحمّل نمايد، تنها يک ناراحتى است؛ ولى چنانچه فرياد بزند و جزع کند دو ناراحتى خواهد داشت.
–
21- قالَ عليه السلام : اِنّ لِلّهِ بِقاعاً يُحِبُّ أنْ يُدْعى فيها فَيَسْتَجيبُ لِمَنْ دَعاهُ، وَالْحيرُ مِنْها.
براى خداوند بقعه ها و مکان هائى است که دوست دارد در آن ها خدا خوانده شود تا آن که دعاها را مستجاب گرداند که يکى از بُقْعه ها حائر و حرم امام حسين عليه السلام خواهد بود.
–
22- قالَ عليه السلام : اِنّ اللّهَ هُوَ الْمُثيبُ وَالْمُعاقِبُ وَالْمُجازى بِالاَْعْمالِ عاجِلاً وَآجِلاً.
همانا تنها کسى که ثواب مى دهد و عِقاب مى کند و کارها را در همان لحظه يا در آينده پاداش مى دهد، خداوند خواهد بود.
–
23- قالَ عليه السلام : مَنْ هانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ فَلا تَأمَنْ شَرَّهُ.
هرکس به خويشتن إهانت کند و کنترل نفس نداشته باشد خود را از شرّ او در أمان ندان .
–
24- قالَ عليه السلام : اَلتَّواضُعُ أنْ تُعْطَيَ النّاسَ ما تُحِبُّ أنْ تُعْطاهُ.
تواضع و فروتنى چنان است که با مردم چنان کنى که دوست دارى با تو آن کنند.
–
25- قالَ عليه السلام : اِنّ الْجِسْمَ مُحْدَثٌ وَاللّهُ مُحْدِثُهُ وَ مُجَسِّمُهُ.
همانا اجسام ، جديد و پديده هستند و خداوند متعال به وجود آورنده و تجسّم بخش آن ها است.
–
26- قالَ عليه السلام : لَمْ يَزَلِ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَيْئىٌ مَعَهُ، ثُمَّ خَلَقَ الاَْشْياءَ بَديعاً، وَاخْتارَ لِنَفْسِهِ أحْسَنَ الاْسْماء.
خداوند از أزَل ، تنها بود و چيزى با او نبود، تمام موجودات را با قدرت خود آفريده ، و بهترين نام ها را براى خود برگزيد.
–
27- قالَ عليه السلام : اِذا قامَ الْقائِمُ يَقْضى بَيْنَ النّاسِ بِعِلْمِهِ كَقَضاءِ داوُد عليه السلام وَ لا يَسْئَلُ الْبَيِّنَةَ.
زمانى که حضرت حجّت (عجّ) قيام نمايد در بين مردم به علم خويش قضاوت مى نمايد؛ همانند حضرت داود عليه السلام که از دليل و شاهد سؤال نمى فرمايد.
–
28- قالَ عليه السلام : مَنْ اَطاعَ الْخالِقَ لَمْ يُبالِ بِسَخَطِ الْمَخْلُوقينَ وَ مَنْ أسْخَطَ الْخالِقَ فَقَمِنٌ أنْ يَحِلَّ بِهِ الْمَخْلُوقينَ.
هرکس مطيع و پيرو خدا باشد از قهر و کارشکنى ديگران باکى نخواهد داشت .
–
29- قالَ عليه السلام : اَلْعِلْمُ وِراثَةٌ كَريمَةٌ وَالاْدَبُ حُلَلٌ حِسانٌ، وَالْفِكْرَةُ مِرْآتٌ صافَيةٌ.
علم و دانش بهترين يادبود براى انتقال به ديگران است ، ادب زيباترين نيکى ها است و فکر و انديشه آئينه صاف و تزيين کننده اعمال و برنامه ها است .
–
30- قالَ عليه السلام : الْعُجْبُ صارِفٌ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ، داعٍ إ لىَ الْغَمْطِ وَ الْجَهْلِ.
خودبينى و غرور، انسان را از تحصيل علوم باز مى دارد و به سمت حقارت و نادانى مى کشاند.
–
31- قالَ عليه السلام : لاتُخَيِّبْ راجيكَ فَيَمْقُتَكَ اللّهُ وَ يُعاديكَ.
کسى که به تو اميد بسته است نااميدش مگردان ، وگرنه مورد غضب خداوند قرار خواهى گرفت.
–
32- قالَ عليه السلام : مَا اسْتَراحَ ذُو الْحِرْصِ.
شخص طمّاع و حريص نسبت به اموال و تجمّلات دنيا هيچگاه آسايش و استراحت نخواهد داشت.
–
33- قالَ عليه السلام : الْعِتابُ مِفْتاحُ التَّقالى ، وَالعِتابُ خَيْرٌ مِنَ الْحِقْدِ.
(مواظب باش که) عتاب و پرخاشگرى ، مقدّمه و کليد غضب است ، ولى در هر حال پرخاشگرى نسبت به کينه و دشمنى درونى بهتر است (چون کينه ، ضررهاى خظرناک ترى را در بردارد).
–
34- قالَ عليه السلام : الْغِنى قِلَّةُ تَمَنّيكَ، وَالرّضا بِما يَكْفيكَ، وَ الْفَقْرُ شَرَهُ النّفْسِ وَ شِدَّةُ القُنُوطِ، وَالدِّقَّةُ إتّباعُ الْيَسيرِ وَالنَّظَرُ فِى الْحَقيرِ.
بى نیازى و توانگرى در آن است که کمتر آرزو و توقّع باشد و به آنچه موجود و حاضر است راضى و قانع گردى ، وليکن فقر و تهیدستى در آن موقعى است که آرزوهاى نفسانى اهميّت داده شود، امّا دقّت و توجّه به مسائل، اهميّت دادن به امکانات موجود و مصرف و استفاده صحيح از آنها است ، اگر چه ناچيز و کم باشد.
–
35- قالَ عليه السلام : الاْمامُ بَعْدى الْحَسَنِ، وَ بَعْدَهُ ابْنُهُ الْقائِمُ الَّذى يَمْلَاُ الاَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَما مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً.
امام و خليفه بعد از من (فرزندم) حسن ؛ و بعد از او فرزندش مهدى موعود عليهالسلام مى باشد که زمين را پر از عدل و داد مى نمايد، همان طورى که پر از ظلم و ستم گشته باشد.
–
36- قالَ عليه السلام : إذا کانَ زَمانُ الْعَدْلِ فيهِ أغْلَبُ مِنَ الْجَوْرِ فَحَرامٌ أنْ يُظُنَّ بِأحَدٍ سُوءاً حَتّى يُعْلَمَ ذلِكَ مِنْهُ.
در آن زمانى که عدالت اجتماعى ، حاکم و غالب بر تباهى باشد، نبايد به شخصى بدگمان بود مگر آن که يقين و معلوم باشد.
–
37- قالَ عليه السلام : إنَّ لِشيعَتِنا بِوِلايَتِنا لَعِصْمَةٌ، لَوْ سَلَكُوا بِها فى لُجَّةِ الْبِحارِ الْغامِرَةِ.
همانا ولايت ما اهل بيت براى شيعيان و دوستانمان پناهگاه أمنى مى باشد که چنانچه در همه امور به آن تمسّک جويند، بر تمام مشکلات (مادّى و معنوى ) فايق آيند.
–
38- قالَ عليه السلام : يا داوُدُ لَوْ قُلْتَ: إنَّ تارِكَ التَّقيَّةَ كَتارِكِ الصَّلاةِ لَكُنتَ صادِقاً.
حضرت به يکى از اصحابش – به نام داود صرّمى – فرمود: اگر قائل شوى که ترک تقيّه همانند ترک نماز است ، صادق خواهى بود.
–
39- قالَ: سَألْتُهُ عَنِ الْحِلْمِ؟ فَقالَ عليه السلام : هُوَ أنْ تَمْلِكَ نَفْسَكَ وَ تَكْظِمَ غَيْظَكَ، وَ لايَكُونَ ذلَكَ إلاّ مَعَ الْقُدْرَةِ.
يکى از اصحاب از آن حضرت پيرامون معناى حِلم و بردبارى سؤال نمود؟ حضرت در پاسخ فرمود: اين که در هر حال مالک نَفْس خود باشى و خشم خود را فرو برى و آن را خاموش نمائى و اين تحمّل و بردبارى در حالى باشد که توان مقابله با شخصى را داشته باشى .
–
40- قالَ عليه السلام : اِنّ اللّهَ جَعَلَ الدّنيا دارَ بَلْوى وَالاْخِرَةَ دارَ عُقْبى ، وَ جَعَلَ بَلْوى الدّنيا لِثوابِ الاْخِرَةِ سَبَباً وَ ثَوابَ الاْخِرَةِ مِنْ بَلْوَى الدّنيا عِوَضاً.
همانا خداوند، دنيا را جايگاه بلاها و امتحانات و مشکلات قرار داد؛ و آخرت را جايگاه نتيجه گيرى زحمات، پس بلاها و زحمات و سختى هاى دنيا را وسيله رسيدن به مقامات آخرت قرار داد و اجر و پاداش زحمات دنيا را در آخرت عطا مى فرمايد.
منبع: بیتوته و آوینی