در اینجا اسماء و القاب پیامبر گرامی حضرت محمد بن عبدالله صلوات الله علیه را مطالعه خواهید کرد:
آخرین پیامبر الهی، از نسل حضرت ابراهیم علیه السلام ، در ۱۷ ربیع الاول عام الفیل در شهر مکه به دنیا آمد و والدین خود را در سنین کودکی از دست داد و تحت کفالت پدر بزرگ و عموی خویش قرار گرفت و در جوانی به محمد امین شهرت یافت. نبی مکرم اسلام در سن ۴۰ سالگی به پیامبری برگزیده شدند و بعد از ۲۳ سال تلاش در راه اعتلای کلمه توحید و تبلیغ اسلام، پس از انتصاب علی بن ابیطالب علیه السلام به جانشینی خویش، در سن ۶۳ سالگی به دیار باقی شتافتند.
ولادت پیامبر
پیامبر اکرم صلوات الله علیه از نسل حضرت ابراهیم علیه السلام و از سلاله موحدین به الله، هنگام طلوع فجر روز جمعه ۱۷ ربیع الاول عام الفیل برابر با سال ۵۷۰ میلادی در مکه به دنیا آمد؛ در حالیکه مضاهر شرک و بتپرستی در اقصی نقاط عالم دچار تزلزل گشت و به خاموشی گرائید و نور حضرت سراسر عالم امکان را روشن نمود.
نسب پیامبر
نسب پیامبر مکرم اسلام صلوات الله علیه از جانب پدر بدین قرار است: عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصی بن کلاب بن مره بن کعب بـن لوئی بن غالب بن فهر بن مالک بن نضر بن کنانه بن خزیمه بن مدرکه بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان و مادر ایشان آمنه دختر وهب بـن عـبدمناف بن زهره بن کلاب بود که پس از واقعه حفر زمزم، و پس از آن که عبدالمطلب برای رهایی عبدالله از کشته شدن صد شتر فدیه داد به عقد عبدالله درآمد.
نوجوانی نبی مکرم
دوران نوجوانی پیامبر اسلام صلوات الله علیه در سایه حمایت عموی گرامشان، جناب ابوطالب سپری شد. حوادث این دوره از زندگانی اول شخص عالم، با تردیدهای جدی مواجه است که افسانه گراییهای تاریخی و نگاه سطحی به این وقایع موجب ایراد شبهات و تناقضاتی درباره شخصیت الهی پیامبر صلوات الله علیه شده است.
سرپرستی و کفالت عمو
ابوطالب با عبدالله پدر رسول خدا صلوات الله علیه از طرف پدر و مادر، برادر بود و از عموهای دیگر آن حضرت نسبت به وی مهربانتر و علاقهمندتر بود. شاید به همین سبب بود که عبدالمطلب سفارش آن حضرت را به ابوطالب کرده و بالاخره هم کفالت آن حضرت را پس از مرگ خود به ابوطالب سپرد. بنابراین ابوطالب پس از مرگ پدرش عبدالمطلب سرپرستی محمد صلوات الله علیه را که ۸ سال بیشتر نداشت، به توصیه پدرش عهدهدار شد. “۴۱۷””۴۱۸””۴۱۹” برخی گفتهاند: عبدالمطلب سرپرستی صلوات الله علیه را به فرزند بزرگش زبیر وانهاد و پس از درگذشت او ابوطالب عهده دار این مهم شد. “۴۲۰””۴۲۱” ولی زبیر در حلف الفضول حضور داشته و محمد صلوات الله علیه در این زمان حدود ۲۰ سال داشت. بر پایه این گزارش، درگذشت زبیر در نوجوانی رسول خدا صلوات الله علیه درست به نظر نمیآید. “۴۲۲” ابن شهرآشوب در مناقب از ممانعت عبدالمطلب برای سرپرستی محمد صلوات الله علیه توسط ابولهب و عباس و موافقت با ابوطالب خبر میدهد.”۴۲۳” از این رو، همانگونه که گزارشها هم تایید میکنند، از ابتدا عبدالمطلب سرپرستی محمد صلوات الله علیه را بر دوش ابوطالب نهاد.
رفتار ابوطالب با پیامبر
حضرت ابوطالب رسول خدا را از سن ۸ سالگی به خانه خویش منتقل ساخت، و تا سن ۵۰ سالگی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله)، لحظهای از یاری و حمایت او دست برنداشت و او را بر خود و فرزندانش مقدم میداشت! ابوطالب نسبت به پیامبر صلوات الله علیه چنان دوستی و محبت شدیدی ابراز میداشت که هیچ یک از فرزندان خود را تا آناندازه دوست نمیداشت و وی را بر همه خاندانش در خوراک و پوشاک مقدم میداشت. در کنار پیامبر صلوات الله علیه میخوابید و هر گاه بیرون میرفت، او را نیز همراه خود میبرد و چنان دلبستگی شدیدی به پیامبر صلوات الله علیه داشت که نسبت به هیچ کس چنان نبود و خوراک خوب را مخصوص آن حضرت قرار میداد.
علامه مجلسی رحمة الله علیه نقل میکند: هرگاه رسول خدا در رختخوابش میخوابید، حضرت ابوطالب پس از آن که همه میخوابیدند، به آرامی او را بیدار میکرد، و رختخواب علی را با وی جابه جا مینمود، و فرزند خود و برادرانش را جهت حفاظت وی مامور میساخت. یعقوبی مینویسد: از رسول خدا صلوات الله علیه روایت شده است که پس از وفات فاطمه بنت اسد فرمود: الیوم ماتت امی؛ امروز مادرم وفات کرد. و چون از ایشان پرسیدند: چرا برای فاطمه بنت اسد چنین بی تاب شدهای؟ فرمود: او به راستی مادرم بود؛ زیرا کودکان خود را گرسنه میگذاشت و مرا سیر میکرد. آنان را گردآلود میگذاشت و مرا تمیز و آراسته مینمود، و راستی که مادرم بود.
ایمان ابوطالب
پیچیدگی شخصیت ابوطالب و کتمان وی از ایمانش در برابر زعمای قریش و سایر دشمنان باعث شده که عدهای وی را متهم به شرک کنند. این گروه متعصب و مبغض نه تنها ابوطالب را بیایمان میدانند، حتی میگویند که پدر و مادر پیامبر خدا صلوات الله علیه نیز بی ایمان از دنیا رفته و نعوذ بالله در دوزخ جمره آتشند!
اسماء و القاب پیامبر
عبد المطلب مولود پاک و مطهر و برترین فرزند آدم علیه السلام را محمد نام نهاد. مولودی که خداوند تعالی در تمام کتابهای آسمانی قبل از ایشان به آمدنش بشارت داده بود و تمام انبیا و اولیای الهی منتظر آمدنش بودند.
مراسم نامگذاری
در روز هفتم از ولادت نبی اعظم صلوات الله علیه، عبد المطلب برای عرض سپاسگذاری به درگاه الهی قربانی نمود و گروهی را دعوت نمود و در همان جا، نام فرزند خود را به الهام الهی محمد گذارد. وقتی از او پرسیدند: چرا نام فرزند خود را محمد انتخاب کردید، در صورتی که این نام در میان اعراب کم سابقه است؟ گفت: خواستم که در آسمان و زمین ستوده باشد.
نام محمد، اگر چه در میان اعراب معروف بود، ولی کمتر کسی تا آن زمان به آن نام نامیده شده بود. طبق آمار دقیقی که بعضی از تاریخ نویسان بدست آوردهاند، تا آن روز فقط شانزده نفر یا به قول بعضی تعداد کمتری به این اسم نامگذاری شده بودند. حتی بعضی از محققین معتقدند تا آن موقع کسی به این نام نامیده نشده بود. مادر حضرت رسول الله صلوات الله علیه نیز وی را احمد نامید، در حالی که تا آن موقع کسی را در میان اعراب آن روزگار، احمد نام ننهاده بودند.
نامهای پیامبر در کتب آسمانی
طبق روایات زیادی که در کتابهای تاریخی و حدیث و سیره داریم، بشارتهای زیادی از پیمغبران گذشته و دانشمندان و کاهنان در باره ظهور پیامبر بزرگوار اسلام صلوات الله علیه وارد شده که به اجمال و تفصیل از ظهور و ولادت و بعثت آن حضرت خبردادهاند، و علامه مجلسی رحمةاللهعلیه در کتاب بحار الانوار در این باره بابی جداگانه تحت عنوان باب البشائر بمولده و نبوته منعقد کرده که بسیاری از آن روایات را در آنجا گرد آورده است. ابن شهرآشوب نیز در مناقب اسماء مخلف پیامبر اسلام صلوات الله علیه را در تورات و انجیل و زبور و مصاحف دیگر آورده است.
قسمتی از این بشارتها از دانشمندان یهود و راهبان مسیحی و کاهنان و منجمان و دیگران نقل شده است، مانند سخنان دانشمندان یهودی بنی قریظه که با تبع پادشاه یمن گفتند؛ آنچه از سیف بن ذی یزن نقل شده؛ “۸۸۸” سخنان بحیرا و نسطورا و سطیح شق و قس بن ساعدة یکی از بزرگان مسیحیت؛ روایت ابوالمویهب راهب و زید بن نفیل.
در زیر مختصرا به چند روایت در این زمینه اشاره میگردد:
۱. ابن بابویه به سند معتبر از جابر انصاری روایت کرده است که حضرت رسول صلوات الله علیه فرمودند: حق تعالی به زبان هر پیغمبری بشارت مرا به قوم ایشان داده است، و در تورات و انجیل نام مرا بسیار یاد کرده است… در تورات مرا احید نامید زیرا که به توحید و یگانه پرستی خدا جسدهای امت من بر آتش جهنم حرام گردیده است، و در انجیل مرا احمد نامید زیرا که من محمودم در آسمان و امت من حمد کنندگانند، و در زبور مرا ماحی نامید زیرا که به سبب من از زمین محو مینماید عبادت بتها را، و در قرآن مرا محمد نامید زیرا که در قیامت همه امتها مرا ستایش خواهند کرد به سبب آن که به غیر از من کسی در قیامت شفاعت نخواهد کرد مگر به اذن من.
۲. ابن بابویه در حدیث دیگری به سند صحیح از امام محمد باقر علیه السلام روایت کرده است که: نام حضرت رسول الله صلوات الله علیه در صحف ابراهیم ماحی و در تورات حاد، و در انجیل احمد و در قرآن محمد است.
۳. در کتاب سلیم بن قیس آمده است که: چون حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام از جنگ صفین برمی گشت، به دیر راهبی رسید که از نسل حواریان عیسی علیه السلام و از علمای نصارا بود، پس از دیر فرود آمد در حالی که کتابی چند در دست داشت و گفت: جد من بهترین حواریان عیسی علیه السلام بوده است و این کتابها به خط اوست که عیسی گفته و او نوشته است و در این کتابها مذکور است که پیغمبری از عرب مبعوث خواهد شد از فرزندان ابراهیم خلیل علیه السلام از شهر مکه و او را چند نام خواهد بود: محمد و عبدالله و یس و فتاح و خاتم و حاشر و عاقب و ماحی و قائد و نبی الله و صفی الله و حبیب الله.
منبع: ویکی فقه