در این مقاله سخنان استاد قرائتی و زندگی امام هادی(علیه السلام) را خواهید خواند:
حجت الاسلام قرائتی تعریف می کردند در یک زمانی اوضاع مردم سامرا خیلی بد بود و گرفتار ضعف و فقر بودند به صورتى كه ضرب المثل شده بود كه فلانى مثل فقراى سامرا است . آنها حمام نداشته و در رودخانه استحمام مى كردند و تقريبا بیشترشان اهل سنّت بودند و جمعیت کمی از شیعیان هم آنجا بودند . آيه اللّه بروجردى قدّس سرّه تصميم گرفت حمام بزرگ و در كنار آن حسينه اى را براى شيعيان بسازند تا زيارت امام هادى عليه السلام نيز از مظلوميت بيرون بيايد.
به پيروى از آن سياست براى رونق زيارت امام هادى عليه السلام ، آية اللّه العظمى خوانسارى كه در تهران بودند- به عدّه اى از طلبه ها پيغام داده و سفارش كردند كه ماه رمضان آن سال روزها بخوابند و شبها در حرم امام هادى عليه السلام احيا بگيرند.
آية اللّه العظمى شيرازى هم در راستاى اين سياست ، عدّه اى از نيروهاى حوزه را به سامرا فرستادند. به هر حال توفيقى بود كه يك ماه رمضان من در آن مراسم بودم .
در آن زمان فقر شديدى به يكى از طلاب فشار آورده وبه امام هادى عليه السلام پناه آورده بود و كنار صحن آن حضرت ايستاد و عرض كرد: من مهمان شما هستم و محتاج و…
مى گويد: كمى ايستادم يك وقت آية اللّه العظمى شيرازى از حرم بيرون آمد در صورتى كه برخلاف رويه هميشگى كه عبا به سر كشيده به طرف درب صحن مى رفتند، به طرف من آمده و مقدارى پول به من داده و فرمودند: اين كار به سفارش امام هادى عليه السلام است . شما دفعه اوّلتان است كه گرفتار شده ايد و به اين درب پناه آورده ايد، ولى من بارها اينجا به پناه آمده و نتيجه گرفته ام .
ما عزادار آن امامی هستیم که آن امام بزرگواری که توجه خاص به شیعیانشان دارند . اما صحبت این جلسه در مورد رحمت و مهربانی حضرات معصومین نیست بلکه نقطه مقابل آن یعنی نفرین و لعنت کردن آن بزرگواران هست که شاید کمتر گفته و یا شنیده شده است .
این ایام مصادف شده است با شهادت امام مهربانی که یکی از نیمه شبها که ایشان بیرون میآمدند تا ارتباطی برقرار کنند تا امور شیعه را رتق و فتق کند یک شیعه آمد و گفت: آقا، من از راه دور آمدهام، )أنَا مِنَ الَّذِینَ یُمَسِّکُونَ بِوِلَایَهِ جَدِّکَ أمیرِ المُؤمِنینَ( من از کسانی هستم که ولایت جدّ شما، امیر المؤمنین (علیه السّلام) را قبول دارم. آنقدر بدهی دارم که بدهی که کمر من را شکسته است. حضرت هادی (علیه السّلام) کاری کرد که ما برای او انجام ندادیم، کاری کرد که در این واقعهای که به او جسارت شد ما عُشر این کار امام هادی (علیه السّلام) را هم برای او انجام ندادیم. حضرت فرمود: من الآن چیزی ندارم ولی هفتهی آینده متوکّل برای سرکشی میآید. پرسید چقدر بدهی داری؟ گفت: سه هزار درهم. حضرت نامهای نوشت: من علیّ بن محمّد بن علیّ بن موسی الرّضا، ابن الرّضای ثانی به این آقا پنج هزار درهم بدهکار هستم. بدهکار نبود ولی نامهی بدهی داد. بعد فرمود: تو را قسم میدهم که کاری که میگویم را انجام بدهی. گفت: آقا من انجام میدهم. گفت: روزی که متوکّل میآید که سان ببیند من هم به آنجا میبرند، چون من جزء تبعیدیها هستم، هر جایی که شاه میرود دنبال او هستم. وقتی متوکّل آمد این برگه را به دست میگیری و فریاد میزنی که او پول من را نمیدهد، سر و صدا میکنی، جلسه سیاسی است بنابراین متوکّل تو را ساکت میکند.
امام هادی (علیه السّلام) برای اینکه مشکل مالی یک شیعه را کم کند، مبادا به خاطر یک مشکل مالی این شیعه رشوههایی که حکومت میپرداخت و یک یک شیعیان را طرفدار خود میکرد او هم جذب حکومت شود. نامه نوشت و گفت: من بدهکار هستم. این شیعه در بین جمعیت فریاد میزند، حضرت هادی (علیه السّلام) هم میگوید: إنشاءالله من این پول را میدهم، الآن ندارم. اظهار میکند که من به شما بدهکار هستم. متوکّل میگوید: ماجرا چیست؟ زندگی این آقا را من میگردانم. میزان بدهی چقدر است؟ میگوید: پنج هزار درهم است. میگوید: ده هزار درهم به او بپردازید تا برود و دیگر سر و صدا نکند.
البته رسیدگی به مشکلات شیعیان یکی از نقشهای امام در عالم است و یکی از مهمترین این نقشهای امام هدایتگری است .
یکی از نقش های مهم امام در جامعه اصلاح است،یعنی بدرفتاری ها ،اعتقادات غلط را درست کند،خیلی نکته مهمی است، الامام يَهْدي إِلَي الْحَقِّ ، اَلْإِمَامُ يَهْدِي إِلَى اَلْقُرْآنِ، شما در دعای ندبه هم می خوانید،به امام زمان می گویید چی؟می گویید، . أيْنَ ناشِرُ رايَهِ الْهُدى،کجاست آن امامی که می آید پرچم هدایت را برپا می کند؟یکی از حرف هایی که در زیارت نامه امام رضا می خوانید،این است، السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْإِمَامُ الهادی،الولی،المرشد، امام هادی است هدایت گر است . به همینن مناسبت من موضوع صحبت خودم را هدایت قرار می دهم.
منبع: ضحی بوک