دوشنبه 29 اردیبهشت 1404 - 8:30 قبل از ظهر
  • سایت ثاقب
  • اپلیکیشن ثاقب
  • درخواست سخنران برای روضه خانگی
مجله فرهنگی تبلیغی ثاقب
  • صفحه اصلی
  • عزاداری و روضه خانگی
  • شناخت أهل بیت
    • حضرت محمد صلوات الله علیه
    • امام علی علیه‌السلام
    • حضرت زهرا سلام الله علیها
    • امام حسن مجتبی علیه‌السلام
    • امام حسین علیه‌السلام
    • امام سجاد علیه‌السلام
    • امام باقر علیه‌السلام
    • امام صادق علیه‌السلام
    • امام کاظم علیه‌السلام
    • امام رضا علیه‌السلام
    • امام جواد علیه‌السلام
    • امام هادی علیه‌السلام
    • امام عسکری علیه‌السلام
    • امام زمان علیه‌السلام
  • مهدویت
    • مهدویت در قرآن
    • مهدویت در حدیث
    • آخرالزمان
    • انتظار فرج
    • رجعت
  • خاندان عصمت
    • حضرت عباس علیه‌السلام
    • حضرت زینب سلام الله علیها
    • حضرت معصومه سلام الله علیها
    • حضرت علی اکبر علیه‌السلام
    • حضرت علی اصغر علیه‌السلام
    • حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام
    • حضرت عبدالله بن حسن علیه‌السلام
    • حضرت قاسم بن حسن علیه‌السلام
    • حضرت شاهچراغ علیه‌السلام
    • سایر خاندان عصمت
  • کلیپ و ویدیو
    • دعوت بزرگان
    • دعوت مداحان
    • استوری اینستاگرام
      • استوری شب زیارتی امام حسین
      • استوری ماه محرم
      • استوری أربعین
      • استوری فاطمیه
      • استوری ماه رمضان
      • استوری عید غدیر
      • استوری شهادت
      • استوری ولادت
      • استوری دهه کرامت
      • استوری ایام هفته
    • فیلم کوتاه
    • کلیپ تصویری
    • دعوت از مبلّغین
    • کلیپ صوتی
    • تیزر
    • آموزش سایت
  • اخبار و رویدادها
  • ویژه مبلّغین
No Result
مشاهده تمامی نتایج
مجله فرهنگی تبلیغی ثاقب
ورود به سامانه ثاقب
No Result
مشاهده تمامی نتایج
صفحه اصلی مبلغین

دعا و آفات عبادت در سخن امام سجاد علیه‌السلام

بیانات حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی

25 شهریور 1400
دعا و آفات عبادت در سخن امام سجاد

بررسی دعا و آفات عبادت در سخن امام سجاد علیه‌السلام در کلام حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی:

بینندگان پای تلویزیون زمانی بحث را می‌بینند كه تولد آقا امام زین‌العابدین علیه‌السلام است. این ائمه‌ی عزیز ما دوازده امام هر كدام یك نقشی دارند. حالا نمی‌دانم جسارت است یا نه؟ می‌گویند: در مثل مناقشه نیست. یعنی آدم یك چیزی را كه می‌خواهد مثل بزند دیگر نباید گیر بدهیم كه این مثل قشنگ است یا نه. من معلم هستم می‌خواهم قصه را منتقل كنم. برای یك بچه هفت ساله، ده ساله تا یك استاد دانشگاه. در انتقال حرف گاهی آدم مثل می‌زند. در بازی فوتبال مثلاً ده یازده نفر هستند، هركدام یك نقشی دارند. یكی با سر، یكی با پا، یكی توپ را روی پای خودش نگه می‌دارد، یكی… به هر حال هدف اینها گل زدن است. ولی حركت‌هایشان یكنواخت نیست، هركدام یكطور حركت می‌كنند ولی در نهایت همه‌ آنها یك هدف دارند.

1- نقش‌های متفاوت امامان در تبلیغ دین
شما كه پارچه را در آب فرو می‌كنید وقتی از آب بیرون می‌آورید این دست سمت شما حركت می‌كند. اینطوری! این دست سمت من حركت می‌كند. یعنی حركت دست‌ها فرق می‌كند. این دست از این طرف فشار می‌دهد. این دست از این طرف! اما هدف این است كه آب این پارچه گرفته شود، یعنی گاهی حركت‌ها متضاد است مثل لبه قیچی. لب قیچی یكی از بالا پایین می‌آید، یكی از پایین بالا می‌رود. اما هدف این است كه پارچه را قیچی كند. گاهی حركت‌ها مختلف است اما هدف‌ها بگویید… یكی است. ائمه ما هم همینطور هستند. مثلاً این دعاهای امام زین العابدین یك وقتی یادم هست، نمی‌دانم چند سال پیش بود، شاید ده سال پیش بود. حدود یك سال، هشتاد جلسه‌ی تلویزیونی من راجع به بیان یكی از دعاها صحبت كردم. دعای مكارم الاخلاق!
حالا گرچه بیننده‌ها می‌گویند این دعا وقتش نیست، ولی طوری نیست. این دعاها ولو مثلاً دعا برای شب جمعه است. اینطور نیست كه دعای كمیل را وقت دیگر بخوانید باطل شود. شب جمعه وارد شده آدم دعا را هروقت بخواند، خدا مطهری را رحمت كند. به من می‌گفت این دعا برای ماه رجب است اما تو هرروز بخوان. دعا این است «خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَيْرِكَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلَّا لَكَ» (بحارالانوار/ج95/ص389) باختند آنهایی كه با غیر خدا رفیق شدند.
هویدا را وقتی می‌خواستند در ایران اعدامش كنند، به شاه فحش داد. قرآن هم همین را می‌گوید: می‌گوید تمام دوستی‌های غیر الهی آخرش نفرین و لعنت می‌شود. «الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقینَ» (زخرف/67) همه رفیق‌ها به هم لعنت می‌كنند. فقط متقین هستند كه ماندگار هستند. دعای مكارم‌الاخلاق را حدود هشتاد جلسه گفتم. حالا اگر توفیق شود كتابش كنیم، كار خوبی خواهد شد.

2- نقش دعا در بازشدن نگاه و فكر انسان
چون تولد امام سجاد است یك هدیه از امام سجاد به شما بگویم. دو تا از فرازهای دعا را معنا می‌كنم. ببینید چقدر دعا اثر سازندگی در ما دارد. یك دعا است ماه رمضان می‌خوانند كه حالا نصفش را من می‌گویم و نصفش را شما بگویید. «اللهمَ ارْزُقْنِی حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِی عَامِی هَذَا وَ فِی كُلِّ عَام» ببینید «اللهم ارْزُقْنِی» خدایا رزق من كن. چه چیزی؟ «حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ» خدایا من می‌خواهم مسجدالحرام بروم، حج انجام بدهم. چه وقت؟ «فِی عَامِی هَذَا» یعنی در امسال، بعد می‌گوید: «وَ فِی كُلِّ عَام» در هر سال. این دعا حضرت عباسی مستجاب نمی‌شود. مثلاً یك میلیارد مسلمان بیشتر از یك میلیارد هستند. بگویند: خدایا ما هرسال می‌خواهیم… اصلاً اگر خدا خواسته باشد این دعا را مستجاب كند، كوه‌های مكه می‌تركد. چون جا نیست. مثل اینكه بگوییم: خدایا تمام آب‌های این اقیانوس را در این لیوان بریز. اصلاً مكه بیش از دو سه میلیون جا ندارد. این یعنی چه كه یك میلیارد و نیم بگویند: خدایا می‌خواهیم مكه برویم، بعد از هر نماز بگو: خدایا می‌خواهم بروم مكه امسال و هر سال. یعنی همه مسلمان‌ها هرسال مكه بروند. به حضرت عباس این دعا مستجاب نمی‌شود.
خوب سؤال! دعایی كه مستجاب نمی‌شود چرا من بخوانم؟ جواب: دعا مستجاب نمی‌شود اما فكر تو باز می‌شود. یعنی از یكسال بیرون می‌آیی. تو فكرت باید باز باشد، فكرت این باشد كه همه گرسنه‌ها سیر باشند. حالا شما یك نان بیشتر نداری، به یك گرسنه بده. ولی این دعا می‌خواهد بگوید تو زیر میلیارد فكر نكن. در همین دعای ماه رجب می‌گوییم كه «يَا مَنْ أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْر» «ارجوه» رجاء، آخرش هم می‌گوییم: «حَرِّمْ شَيْبَتِی عَلَی النَّارِ». «ارجوه» رجاء است. امید است. «نار» خوف است. می‌گویند: انسان باید بین خوف و رجاء باشد. اول «يَا مَنْ أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْر» اولش رجاء است. آخرش هم می‌گوییم: «حَرِّمْ شَيْبَتِی عَلَی النَّارِ». یعنی می‌خواهد بگوید ببین! آنكه گفتیم انسان باید بین خوف و رجاء باشد، اگر خوف در انسان زیاد شد، مأیوس می‌شود. می‌گوید: من دیگر جهنمی هستم. من دیگر قابل نیستم. من با این غلطی كه كردم دیگر خدا مرا نمی‌بخشد.
یك كسی پرده كعبه را گرفته بود می‌گفت: خدایا مرا ببخش. بعد می‌گفت: می‌دانم نمی‌بخشی. یكی آمد ‌گفت: چرا؟ گفت: شما نمی‌دانید من چه گناهی كردم؟ گفت: چه كردی؟ گفت: رفتم كربلا امام حسین را بكشم. دیگر خدا من را نمی‌بخشد. حضرت به او گفت: همین كه تو مأیوس شدی، گناه یأس تو از شركت در كربلا بدتر است. هیچ انسانی در هیچ گناهی نباید بگوید: من دیگر قابل عفو نیستم. «يَا مَنْ أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْر» اول دعا بحث رجاء است، آخرش می‌گوید: «حَرِّمْ شَيْبَتِی عَلَی النَّارِ». یعنی انسان باید بین خوف و رجاء باشد. این مهندسی دعا مهم است. امام سجاد در دعایش دائم مهندسی می‌كند. حالا یكی دو تا از مهندسی‌های امام سجاد را بگویم تا لذت ببرید. یك صلواتی بفرستید. (صلوات حضار)

3- دعای امام سجاد در رشد كمالات
مثلاً انسان حالاتش متفاوت است یا بدی‌ها نهادینه شده است. یا بدی‌ها عارض شده است. نهادینه نشده است. عبور می‌كند. یا كمالات كمرنگ است. امام سجاد می‌گوید: خدایا اگر بدی‌هایم در من فرو رفته است، بعضی پارچه‌ها هست چرك در آن فرو رفته است، دیگر با هیچ صابونی پاك نمی‌شود. اگر بدی‌ها نهادینه شده است، «اللَّهُمَّ لَا تَدَعْ خَصْلَةً» (صحیفه سجادیه/ص92) «خَصلَة» می‌گویند فلانی خصلتش این است، یعنی نهادینه شده است. «خَصْلَةً تُعَابُ مِنِّی إِلَّا أَصْلَحْتَهَا» می‌گوید: اگر بدی‌هایم نهادینه شده، «أَصْلَحْتَهَا» اصلاح كن. «وَ لَا عَائِبَةً أُوَنَّبُ بِهَا إِلَّا حَسَّنْتَهَا» اگر بد هستم ولی بدی خیلی در روح من فرو نرفته كه نهادینه شود و فطرت شود، اما این عارض می‌شود، حرامزاده نیستم ولی گاهی یك حرف‌های بدی می‌زنم. عقده‌ای نیستم كه نیش عقرب نه از راه كینه، ولی عصبانی شوم یك فحش می‌دهم. می‌گوید اگر عیب عارضی شد، «حَسَّنْتَهَا» یعنی تغییرش بده. حُسن! به حُسن تبدیل كن. اگر نه بدی عارضی است نه سطحی، اگر بدی‌هایم عمیق است، حالا اینجا پزشكی است پزشكی حرف بزنیم. اگر مشكل عمیق است، حلش كن. اگر مشكل سرپایی است حلش كن. اگر خوب هستم، سالم سالم هستم. منتهی نمی‌توانم مثلاً ده كیلومتر بدوم. دو كیلومتر بدوم، می‌گوید: توفیقم بده ده كیلومتر بدوم. «وَ لَا أُكْرُومَةً» اكرومة یعنی كرامت، خوبی. منتهی «نَاقِصَةً»، «وَ لَا أُكْرُومَةً فِيَّ نَاقِصَةً» یعنی یك كرامت‌هایی در من هست، سواد دارم. دكتر هستم، ولی می‌خواهم متخصص شوم. متخصص هستم می‌خواهم پروفسور شوم. آیت الله هستم می‌خواهم آیت الله العظمی شوم. یعنی كمال دارم سالم سالم هستم، می‌خواهم مثلاً عوض یك كیلومتر ده كیلومتر بدوم. كرامت من كم است، می‌گوید: «وَ لَا أُكْرُومَةً فِيَّ نَاقِصَةً إِلَّا أَتْمَمْتَهَا» پس «اتممتها» اتمام. ببین اتمام! آدم فكر می‌كند دعا می‌خواند ولی یك كلاس قشنگی است. انسان سه حالت دارد. یا عیب در وجود او نهادینه شده است. دوایش چیست؟ یا عیب نهادینه نشده، عمیق نیست. سطحی است. خلاف‌هایش سطحی است. یا نه اصلاً خلاف نمی‌كنند. نه سطحی، نه عمیق، منتهی كمالاتش قابل رشد است. می‌گوید: هیچ انسانی نباید دو روزش مثل هم باشد. این فرمول دارد. این مثلاً یك مهندسی در دعا است. یك مهندسی دیگر برای امام سجاد است كه روز تولد آقا امام سجاد، یك صلوات بفرستید (صلوات حضار)

4- بیان آفات عبادت در سخن امام سجاد (علیه‌السلام)
آفات خوبی‌ها. خوبِ‌ها هم آفت دارد. مثلاً عبادت آفت دارد. عزت آفت دارد. خدمت آفت دارد. كرامت هم آفت دارد. امام سجاد دعا می‌خواند ولی در دعا یك فرمول هم حل می‌كند. می‌گوید: خدایا «الهی عَبِّدْنِی» یعنی خدایا توفیق عبادتم بده. اما آفت دارد. «وَ لَا تُفْسِدْ عِبَادَتِی بِالْعُجْب» (صحیفه سجادیه/ص92) آفت عبادت عجب است. می‌گوید: مرا می‌بینی؟ ده تا مثل من بودند، مشكل حل می‌شد. 20 تا مثل تو بودند مشكل حل می‌شد. آفت عبادت این است كه آدم فكر می‌كند كسی است، عجب او را می‌گیرد. غرور او را می‌گیرد. ولذا می‌گوید: الهی «عَبِّدْنِی» توفیق عبادتم بده. ولی «وَ لَا تُفْسِدْ عِبَادَتِی بِالْعُجْب». عبادت مرا با عجب خراب نكن. آفت عبادت عجب است.
عزت خوب است. امام صادق می‌گوید: «الهی أَعِزَّنِی» خدایا عزتم بده. اما عزت هم آفت دارد. «وَ لَا تَبْتَلِيَنِّی بِالْكِبْر» مرا مبتلا به تكبر نكن. آفت عزت این است كه آدم كه عزیز شد، متكبر هم می‌شود. خطر عزت این است كه متكبر هست. خدمت خوب است. «الهی أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى يَدِيَ الْخَيْرَ» خدایا با دستم خیر برسانم. به این و آن كمك كنم. با دستم به این و آن خیر برسانم. اما آفت دارد. منت، ولذا می‌گوید: «وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَن»، «مَن» یعنی منت. به مردم كمك بكنم. اما سرشان منت نگذارم. چون آفت خدمت منت است. كرامت هم آفت دارد. «الهی هَبْ لِی مَعَالِيَ الْأَخْلَاق» اخلاق كریمانه به من بده. اما «وَ اعْصِمْنِی مِنَ الْفَخْر» از افتخار مرا حفظ كن. آدم فكر می‌كند دعا می‌خواند، ولی امام نگاه می‌كند می‌گوید: تحصیلاتت خوب است، اما در خانه متكبری، فاطمه بلند شو پیراهن مرا اتو كن. حسن برو یك نان تازه بگیر! من دانشجو هستم، تو دبیرستانی، خوب حالا ببین. ده تا كتاب خوانده، برادرش را به استثمار می‌كشد. خوب حالا دانشجو هستی «الْحَمْدُ لِلَّه»! اما دیگر چرا…
یا مثلاً بنده روحانی هستم وارد می‌شوم، در مسجد یك بچه را بلند می‌كنند من را می‌نشانند. خوب حالا طلبه شدی دست شما درد نكند. اما چرا این بچه را بلند می‌كنی؟ اگر یك بچه را، من بارها گفتم. اگر یك بچه را در مسجد بلند كنی، آیت الله العظمی هم جای این بچه نماز بخواند، نماز آیت الله العظمی باطل است. هیچ‌كس در مسجد حق ندارد كسی را از جایش بلند كند. هیچ‌كس، هركس نشست حق خودش است. به چه دلیل او را بلند كردی؟ حالا شغلش پایین است، سوادش كم است، ولی كسی یك جایی نشست حق نداری او را بلند كنی. ببینید اینها همه آفت شناسی، آسیب‌شناسی، می‌توانید به تخته نگاه نكنید، من سؤال می‌كنم جواب بدهید. به تخته نگاه نكنید. نصفش را من می‌گویم و نصفش را شما بگویید. آفت عبادت عجب، به تخته نگاه نكنید. آفت عبادت… آفت عزت، تكبر است. آفت خدمت، منت است. آفت كرامت، فخرفروشی است. «الهی هَبْ لِی» به من هبه كن. «مَعَالِيَ الْأَخْلَاق وَ اعْصِمْنِی مِنَ الْفَخْر»

5- ایجاد تعادل و توازن در روحیات و خصلت‌ها
حالا تنظیم روح، به تنظیم لاستیك‌های ماشین بالانس می‌گویند؟ بالانس یعنی توازن، من رانندگی بلد نیستم. بالانس یعنی توازن؟ می‌گوید: چطور خودمان را میزان كنیم؟ ما لاستیك‌های ماشین را میزان می‌كنیم. خودت را چطور توازن می‌كنی؟ می‌گوید: توازن این است كه هرچه از بیرون مرا باد كردند بزرگ شدم، از درون كوچك شوم. ببین چه قشنگ گفته است. «الهی لَا تُحْدِثْ» بگذارید بنویسم كلمه بالانس انگلیسی است، فرانسه است، یا فارسی است؟ انگلیسی است. فارسی‌اش چه می‌شود؟ تعادل.
تعادل درونی، ببینید امام چه می‌گوید. امام سجاد می‌گوید: «الهی لَا تُحْدِثْ» یعنی احداث نكن. می‌گویند: مسجد را احداث كردند. یعنی ایجاد كردند. ایجاد نكن «لَا تُحْدِثْ لی» برای من «لَا تُحْدِثْ لِی عِزّاً ظَاهِرا» خدایا اگر برای من عزت ظاهری ایجاد كردی، «إِلَّا أَحْدَثْتَ لِی» مگر اینكه احداث كنی برای من «ذِلَّةً بَاطِنَة عِنْدَ نَفْسِی بِقَدَرِهَا» ببین چقدر قشنگ است. «عِزّاً ظَاهِرا»، «ذِلَّةً بَاطِنَة» خدایا هرچه در جامعه عزیزتر می‌شوم در درون خودم را ذلیل‌تر بدانم. یعنی اگر آمپول‌زن هستم بگویم: سلام! دكتر شدم سلام علیكم! رییس بیمارستان شدم «سلَامٌ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ»! وزیر شدم «سلَامٌ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ»! رهبر شدم به من رهبر نگویید، من خدمتگزار شما هستم. یعنی چه؟ یعنی هرچه عزت من بیشتر می‌شود، تواضع من… آیا در جامعه ما اینطور است. در جامعه ما هركس رییس ‌تر است اتاقش درازتر است. عوض لامپ لوستر است. با كفش روی قالی می‌روند. ما فكر می‌كنیم ریاست به این است كه اتاق دراز، لوستر، با كفش روی قالی برویم، همه اینطور هستند. فكر می‌كنند هرچه مسجد منارش درازتر باشد مهمتر است. هرچه گنبدش بزرگ باشد. زیر این گنبد چقدر نماز با حضور قلب می‌خوانی؟ نمازت چیست؟ خدایا عزت ظاهری تعادل پیدا كند. با ذلت باطنی، «بِقَدَرِهَا» یكی دیگر.
«الهی» خدایا، چقدر قشنگ است. «الهی» خدایا، «لَا تَرْفَعْنِی» به من رفعت نده. «فِی النَّاسِ دَرَجَة» ناس یعنی مردم. درجه هم یعنی درجه. خدایا در مردم هرچه درجه‌ی مرا رفعت می‌دهی، بالا می‌بری، «إِلَّا حَطَطْتَنِی» حطوط یعنی سقوط. «إِلَّا حَطَطْتَنِیعِنْدَ نَفْسِی» خدایا هرچه در جامعه عزیزتر می‌شوم تواضع من بیشتر شود. «اللَّهُ أَكْبَر»!
سلام و صلوات خدا بر بزرگان اخلاق، آیت الله مشكینی رساله نوشت. آیت الله مشكینی هم وزن مراجع موجود بود، رساله هم نوشت. وقتی رفت چاپ كند، گفت: رساله را كارخانه مقوا بدهید. دیگران رساله نوشتند، دیگر من چرا بنویسم؟ ببینید خیلی مهم است. یك كسی هشتاد سال زحمت بكشد، هفتاد سال زحمت بكشد، عصاره‌ی عمرش را بگوید چون دیگران هستند، لازم نیست. كتاب مرا چاپ نكنید. این خیلی مهم است. خود حضرت امام اجازه نداد رساله‌اش را چاپ كنند.
خدا رحمت كند یكی از علمای تهران آقای سروش، ایشان رفت رساله امام را با پول خودش چاپ كرد. اینها خیلی مقام است. آدم هم هست كه اگر یك كلمه از او نقل كنی، می‌گوید: باید اسم مرا ببری چون من این را گفتم.
در مكه یك بزرگواری یك حرفی به من زد خوشم آمد، حرفش هم این بود. گفت كه سوره‌ی كوثر كلماتش هیچ جای قرآن نیست. مثلاً «انا اعطینا» هیچ جای قرآن نیست. كلمه «كوثر» هیچ جای قرآن نیست. «فَصَلِّ لِرَبِّك» هیچ جای قرآن نیست. «وَ انْحَر» هیچ جای قرآن نیست. «شَان» هیچ جای قرآن نیست. «الْأَبْتر» هم هیچ جای قرآن نیست. می‌گفت این سوره كه برای حضرت فاطمه هست، فاطمه یعنی زنی كه هیچ جای دیگر پیدا نمی‌شود. یعنی زن استثنایی، چون این سوره برای فاطمه است، و فاطمه زنی استثنایی است، كلمات این سوره هم كلمات استثنایی است. یعنی هیچ جای دیگر قرآن نیست. من این را خوشم آمد در تلویزیون گفتم. آن آقای بزرگوار مرا دید گفت: آقای قرائتی من پای تلویزیون نشسته بودم، دیدم كه تو حرف مرا نقل كردی. خوب باید بگویی این را از چه كسی یاد گرفتم. من گفتم برای من نیست. این مقدار حق است، این از من نیست. ولی او قانع نبود. می‌گفت غیر از اینكه می‌گویی، باید اسم مرا هم ببری… آدم هست كه اگر یك سطل زباله را وقف كند، می‌نویسد بانی سطل زباله محسن قرائتی است. بر پدر و مادر كسی كه ته سیگار بیاندازد لعنت! آدم هست تا اسمش را نگویی همه‌ی روحش می‌خارد. تا نخارانی آرام نمی‌گیرد. اصلاً گاهی ممكن است بیست دقیقه می‌نشیند نگاه می‌كند ببیند اسمش را بردی یا نبردی؟
می‌رود فاتحه بخواند، بابا یك مرحومی مرده بنشین فاتحه بخوان. به جای اینكه یاد مرگ می‌افتد، یاد خودش بیافتد، فردا ممكن است فاتحه تو باشد، نگاه می‌كند چه كسی آمد، كجا نشست، چه كسی بلند شد؟ چند دقیقه نشست؟ بعد می‌آید نقل می‌كند. می‌گوید: فلانی ساعت شش آمد، 06:07 دقیقه رفت. فلانی ساعت شش آمد تا ساعت 06:11 دقیقه نشست. یك محاسباتی می‌كنند كه…
خدایا در جامعه بزرگم می‌كنی، «فِی النَّاس… عِنْدَ نَفْسِی» دانشجوهای ما باید ادبشان بیشتر از دبیرستانی‌ها باشد نسبت به معلم. دبیرستانی‌ها باید ادبشان بیشتر از راهنمایی‌ها باشد. الآن اینطور است؟ راهنمایی‌ها ادبشان به معلم بیشتر است یا دبیرستانی‌ها؟ دبیرستانی‌ها بیشتر است یا دانشجوها؟ امام سجاد می‌گوید: خدایا هرچه باسوادتر شدم ادب و تواضع مرا بیشتر كن. اگر اینطور است «الْحَمْدُ لِلَّه»! اگر اینطور نیست معلوم می‌شود، خط ما فرهنگ ما فرهنگ اسلامی نیست. امام سجاد دعا می‌خواند. «الهی، الهی، الهی» نگاه كنید آن طرف صفحه بغل تعادل درونی، «الهی لَا تُحْدِثْ»، «الهی لَا تَرْفَعْنِی»،«الهی أَعِزَّنِی»، «الهی عَبِّدنی» دائم الهی. امام سجاد پوستش دعا است. یك مكتب است. می‌خواهد بگوید مردم جامعه مواظب باشید. خدا نكند اینطور باشد كه دانشجو از كنار استاد رد شود و سلام نكند. به او می‌گوییم: آقا مگر ایشان استاد نیست؟ می‌گوید: چرا ایشان استاد هست. ولی این ترم با او درس ندارم. اِ… چون این ترم با او درس ندارد مثلاً تواضع نمی‌كند.

6- دوری از خودبرتربینی و بزرگی طلبی در رفتار اولیای خدا
یكی از كارهایی كه باید صدا و سیما بكند، لغت‌ها را باید برای مردم معنا كند. مثلاً الآن در جامعه‌ی ما اگر كسی یك ماشین شیكی داشته باشد، امام سجاد چون بحث را تولد امام سجاد می‌شنوید از امام سجاد هرچه بگویم بهتر است. امام سجاد یك لباس شیكی پوشید رفت بیرون، یك مقدار كه در كوچه رفت، برگشت به خانمش گفت: همین لباس دیروز را بده. گفتند: چرا؟ گفت: «كانی لست بعلی ‌بن الحسین» انگار من دیگر امام سجاد دیروز نیستم. این لباس در روح من اثر گذاشت. گاهی وقت‌ها آدم سوار یك ماشین می‌شود، خانه‌اش هم در این كوچه هست منتهی سر این كوچه دو نفر است، كوچه بعدی پنج نفر ایستاده است. می‌گوید: ببخشید مرا آنجا پیاده كن كه ببینند من از این ماشین پیاده شدم. «كانی لست بعلی ‌بن الحسین»
در انتخابات می‌گوید: عكس این رقمی چاپ كنید. طولش، عرضش، رنگی‌اش، عكس‌ها را همینطور مثل آجر كنار هم بچسبانید. در ایام ماه شعبان بحث را گوش می‌دهید، بد نیست این جمله را بگویم، «الهی» یعنی خدایا «بِيَدِكَ» به دست توست. «لَا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيَادَتِی وَ نُقْصَی» (بحارالانوار/ج91/ص96) عزت و ذلت من دست تو است. ما فكر می‌كنیم اگر عكس درازتر باشد حتماً رأی می‌آوریم. اینقدر آدم هستند صبح تا شب یك باندی برایشان فكر می‌كنند، كه عكسش چقدر باشد، عرضش، طولش، كجا، چه كنند، بله تبلیغات مهم است. اما عزت و ذلت دست خداست. ممكن است همه كارها را بكنیم، اما خدا ذلیلت كند. یكبار دیگر بخوانم. مناجات شعبانیه است. «اِلَهی» خدایا، از این آسان‌ها است. شما معنا كنید. «َیدِ» یعنی چه؟ «اِلَهی بِيَدِكَ» به دست تو است. «لَا بِيَدِ غَيْرِكَ» نه به دست كسی دیگر. «زِيَادَتِی وَ نَقْصِی» یعنی زیاد شوم یا ناقص شوم كم و زیادی من دست توست، دست عكس نیست. ممكن است بنده یك عكس بگیرم، مقام معظم رهبری این طرف من باشد. رییس جمهور این طرف من باشد. رییس مجلس این طرف من باشد. یعنی من وسط همه‌ی سران كشور باشم، اما خدا اراده كند ذلیل شوم وسط همه اینها ذلیل می‌شوم. ما یك خرده توحیدمان كم است.
یك خاطره‌ای برای قدیم است ولی حالا برای شما بگویم. یك تاجری بود به چند كشور معامله داشت، منشی‌های زیادی داشت ولی گفت یك تعطیلی پیدا شود خودم به كارهایم برسم. یك روز مثل ایام عید كه چند تا تعطیلی با هم هست، به هیچ‌كس نگفت. از خانه بیرون آمد، در پاساژ رفت و در اتاق رفت. در را بست، یادش رفت كلید را بردارد. در قفل شد. در اتاق اندرونی رفت كه تلفن هم نبود. خودش به آن دفاتر كل برسد. هرچه در را زد، داد زد، دید چند روز تعطیلی است در پاساژ هیچ‌كس نیست. گفت حالا توفیق اجباری است. نشست مطالعه كرد. پرونده‌ها را خواند، اوراق را خواند، اسناد را خواند، فاكتورها را خواند. ظهر شد گرسنه شد، دستشویی نیاز داشت. عصر شد. دارد بال بال می‌زند. خانواده دیدند این تاجر نیامده است. چه كسی او را برد؟ او را ربودند. خفه كردند، در چاه افتاد. به پلیس بگوییم. آقا این هرچه فكر كرد چیزی بخورد، نعره بكشد، آخر هیچ‌كسی هم فكر نمی‌كردند كه ایشان هم بلند شود برود، یكی یكی درها را قفل كند در اتاق آخری برود. خلاصه آقا به جایی رسید كه زبانش را به كف كفشش مالید. كه از خاك‌های كف كفشش بلیسد. دید حالش به هم می‌خورد. كار نداریم لحظات جان كندن نوشت در اتاق پول از گرسنگی مردم. «اِلَهی بِيَدِكَ لَا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيَادَتِی وَ نَقْصِی» خدا نكند بد بیاید آدم با دست خودش، خودش را خراب می‌كند.
حالا بر عكس آن! پرنده‌ای است شبیه كفتر و كلاغ! كلنگ دوسره را دیدید یك سرش پایین است و یك سرش بالا، شاخ‌هایش اینطوری است. یك شاخ زیر چانه‌اش است. یك شاخ هم روی سرش. در هوا می‌پرد گرسنه‌اش می‌شود. نهنگ هم در دریا ماهی خورده جرم ماهی‌ها لای دندانش رفته است. نهنگ می‌خواهد مسواك كند. خلال می‌خواهد. نهنگ از عمق اقیانوس بالا می‌آید دهانش را اینطوری باز می‌كند. آن پرنده می‌آید در دهان این می‌نشیند جرم‌های لای دندان نهنگ را می‌خورد. نهنگ كه می‌خواهد این را ببلعد، شاخك‌ها در دهانش فرو می‌رود، مجبور است دهانش را نگه دارد. غذا می‌خورد سیر می‌شود، پرنده سیر می‌شود می‌رود، دندان‌های او هم مسواك می‌شود. یعنی چه؟ یعنی خداوند رزق پرنده آسمان را لای دندان نهنگ دریا گذاشته است.

7- عزت و ذلت، به دست خداست
«اِلَهی بِيَدِكَ لَا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيَادَتِی وَ نَقْصِی» (بحارالانوار/ج91/ص96) ما فكر می‌كنیم اگر این دختر را بگیریم، با این پسر ازدواج كنیم. به ما چه؟ به ما چه؟ جوان آمده می‌گوید: آقای قرائتی دعا كن كنكور قبول شوم. می‌گویم: آقا خدا «إِنْ شاءَ اللَّه» خیر برایت مقدر كند. می‌گوید: حاج آقا آنچه را من می‌گویم بگو. گفتم: من حرفی ندارم نوكر تو باشم ولی اینطور با خدا حرف نزن. خدایا هرچه من می‌گویم گوش بده. همین كه من می‌گویم. این دختر، این پسر، این خانه، تكلیف تعیین نكنید برای خدا. خدا بلد است خدایی كند. ما بلد نیستیم بندگی كنیم. ما بندگی خودمان را فراموش می‌كنیم، خدایی را یاد خدا می‌دهیم. می‌گوییم: ببین حواست را جمع كن ببین چه می‌گویم. اگر می‌خواهی خدای خوبی باشی چنین كن. بندگی خودمان را رها می‌كنیم، به خدا خدایی یاد می‌دهیم.
یك دعای مكارم‌الاخلاق را بنده هشتاد جلسه تفسیرش را گفتم تازه آقایان می‌دانند من نه فقیه هستم، نه فیلسوف هستم، یك طلبه عادی هستم. پر از نكته است. دعا لازم نیست مستجاب شود. دعا فكر شماست. مثلاً در دعای ماه رجب می‌گوییم: «و ارزقنی جَمِیعَ خَيْرِ الدُّنْيَا وَ جَمِیعَ خَيْرِ الْآخِرة» تمام خیر دنیا را به من بده. آخر تو ظرفیت داری؟ می‌گوید: بگو تا خودت ظرفیت خودت را باز كنی. انسان مثل بادكنك است. فوتش كنی با فوت خودش را می‌تواند بزرگ كند. برای سلامتی خودت صدقه نمی‌دهی؟ بگو: خدایا من صدقه می‌دهم برای دفع بلا از همه‌ی انس و جن و ملك، صحرا و دریا و هوا و مرده و زنده و بیمار، دفع بلا از همه. شما همین پولی كه می‌اندازی در صندوق كمیته امداد، یكوقت می‌گویی: نیتت این است، دفع بلا از من، یكوقت می‌گویی: دفع بلا از ما. شما نیت كن ما، می‌شود «جمیع خیر الدنیا و الْآخِرة» هركس كار خیر می‌كند دعایش كن. سجده می‌كنی، نگو: «الْحَمْدُ لِلَّه» بچه‌ام شفا پیدا كرد. بگو: «الْحَمْدُ لِلَّه» بیمارها شفا پیدا كردند. یعنی هرچه خودت را باز كند، دریافتت بیشتر است. مثل تور است. تور را هرچه بیشتر باز كنی، ماهی‌گیری تو بیشتر است. این تور روحمان را باز كنیم. «جمیع خیر الدنیا»

8- روحیه‌ی جمع‌گرایی در دعاها و مناجات‌ها
در نماز حق نداری بگویی «ایاك اعبد و ایاك استعین» یك نفری هم نماز می‌خوانی باید بگویی: «نعبد و نستعین» یعنی من ولو یك نفر هستم ولی می‌خواهم همه را نگاه كنم. «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعینُ» (فاتحه/5) در نماز حق نداری «اهدنی» بگویی. باید بگویی: «اهدنا»، «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیم» (فاتحه/6) همه ما را هدایت كن. در نماز حق نداری بگویی: «السلام عَلَيَّ» باید بگویی: «السلام علینا» یكی از بركات دعا این است كه جزئی را كلی می‌كند. فرد را جمع می‌كند. چشم‌انداز را اضافه می‌كند. ولو تو دیگر مكه نمی‌روی. اصلاً سازمان حج نمی‌گذارند و سعودی هم ویزا نمی‌دهد. اما فكر تو باید فكری باشد كه هر سال مكه بروی. دعا خودش اثر سازندگی دارد.
یك نفر چاه می‌كند گفتند: بابا نكن. اینجا به آب نمی‌رسد. گفت: به آب برسد یا به آب نرسد، برای من نان كه دارد. من متری از صاحبخانه پول می‌گیرم. حالا چاه به آب برسد یا نرسد. اگر برای صاحبش آب ندارد برای من نان دارد. دعا مستجاب نمی‌شود اما تو را بزرگ كرد. در ماه رمضان «اللَّهُمَّ أَغْنِ كُلَّ فَقِیرٍ اللَّهُمَّ أَشْبِعْ كُلَّ جَائِعٍ اللَّهُمَّ اكْسُ كُلَّ عُرْيَان» «كُلِّ كُلِّ كُلِّ»، نگو خدایا یك همسر خوب برای دخترم، یك همسر خوب برای پسرم، چرا پسرم؟ بگو:پسرها! چرا دخترم؟ بگو: دخترها! دعا شما را از فرد به جمع وصل می‌كند. روح شما را بزرگ می‌كند. در دعاها میلیون‌ها نكته هست یكی این است.
خدایا به ما توفیق شناخت خودت و پیغمبرت و كتابت و اهل بیت پیغمبر، شناخت حق، معرفت، بعد از معرفت مودت، بعد از مودت اطاعت، معرفت، مودت، اطاعت. اینها مرحله به مرحله. اول آدم باید بشناسد، وقتی شناخت عاشق می‌شود، وقتی عاشق شد پیروی می‌كند. خدایا بالاترین درجه معرفت، مودت، اطاعت را در ما به وجود بیاور. من همین دعا را كه بحثم بود تمام می‌كنم. خدایا هرچه در جامعه ما را عزیزتر می‌كنی در باطن خودمان برای خودمان غرور پیدا نكنیم و نزد خودمان ذلیل باشیم. خدایا هرچه در جامعه به ما عزت می‌دهی به همان مقدار جلوی باد شدن ما، غرور و تكبر و منت ما را بگیر. كارهای ما را ناب قرار بده. بی‌آفت قرار بده.

برچسب‌ها: امام سجادتکبرحجت الاسلام قرائتیدعادعای مكارم الاخلاقعبادت
مطلب قبلی

سبک زندگی پیامبر اکرم و امام سجاد علیه‌السلام

مطلب بعدی

عبودیت از نگاه امام سجاد علیه‌السلام

مطلب بعدی
عبودیت از نگاه امام سجاد علیه السلام

عبودیت از نگاه امام سجاد علیه‌السلام

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار − 2 =

موسسه فرهنگی تبلیغی ثاقب
  • سایت ثاقب
  • اپلیکیشن ثاقب
  • درخواست سخنران برای روضه خانگی

مؤسسه فرهنگی تبلیغی ثاقب با همت طلاب و روحانیون جوانِ دغدغه‌مند و بانیان خیّر در دی‌ماه سال ۱۳۹۹ (فاطمیه ۱۴۴۲) تشکیل شد تا بتواند سنّت روضه‌های خانگی را احیاء نموده و در تعظیم شعائر الهی و مکتب أهل‌بیت علیهم‌السلام قدمی بردارد. این مجموعه برای عزیزانی که محافل خانگی (روضه خانگی و جشن خانگی) برگزار می‌کنند و دلتنگ روضه و توسل به حضرت امام حسین علیه‌السلام هستند، سخنران اعزام می‌نماید. متقاضیان روضه خانگی یا جشن خانگی می‌توانند پس از ثبت‌نام در سایت، درخواست اعزام سخنران را ثبت کنند.

کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مؤسسه فرهنگی تبلیغی ثاقب می‌باشد.

No Result
مشاهده تمامی نتایج
  • مجله ثاقب
  • عزاداری و روضه خانگی
  • شناخت أهلبیت
  • قرآن شناسی
  • مهدویت
  • احادیث
  • خاندان عصمت
  • طراحی گرافیک
  • کلیپ و ویدیو
  • اخبار و رویدادها
  • ویژه مبلّغین
  • اپلیکیشن ثاقب

© تمامی حقوق متعلق به موسسه فرهنگی ثاقب می‌باشد.