خداوند تبارک و تعالی در روایت داریم جوان را خیلی دوست دارد مخصوصا جوانی که دو ویژگی دارد: یکی عابد است، یکی تائب است. عابد که معلوم است چرا تائب؟ چون جوان ممکن است پایش بلغزد حس غریزهی معصیت دارد اگر زود توبه کرد خدا هم زود از او میگذرد و یکی از چیزهایی که در جوانی خدا خیلی دوست دارد سفارش شده جوانی است که با قرآن انس دارد در روایت داریم شاب و جوانی که با قرآن بدنش انس پیدا بکند این خودش یکی از امتیازات است و موجب عاقبت به خیری میشود یاران حضرت مهدی هم همه شان از جوانها هستند.
پیغمبر گرامی اسلام هم در یک نقلی دارد فرمود وقتی خدا من را مبعوث کرد اول جوانها به من بله گفتند إنَّ اللّه َ بَعَثَني بَشيرا و نَذيرا فَحالَفَنِي الشُّبّانُ و خالَفَنِي الشُّيوخُ (کتابالحديث، ج ۱، ص ۳۴۹) جوانان با من بیعت کردند یکی از اشکالهایی هم که ابوسفیان به پیغمبر میگرفت میگفت خَرَجَ فِینَا رَجُلٌ یُدّعی أَنَّهُ رَسُولُ الله سفّه اَحلَامَنَا و سبّ آلهتنا، و افسد شباننا، و فرّق جماعتنا (بحارالانوار، ج ۸، ص ۱۹) این مرد جوانان ما را به فساد کشیده فسادی که او میگفت.
شباهتهای حضرت علی اکبر به پیامبر
من به بهانهی میلاد حضرت علی اکبر به همهی بینندگان میگویم نه جوانان چون بینندگان ما اقشار مختلفی هستند به عنوان عیدی عرض میکنم که این حرفی که در مورد حضرت علی اکبر زده شده است بی نظیر است که ایشان خَلقاش خُلقاش و منطقاش شبیه پیغمبر بود. خَلق یعنی چهره ظاهرا این طور استفاده میشود که شباهت ایشان به پیغمبر از امام حسین بیشتر بوده است لذا خود امام حسین هم میگوید هر وقت دلمان به پیغمبر تنگ میشد به علی اکبر نگاه میکردیم.
ما داشتیم کسانی که شباهتهایی به پیغمبر داشتند مثلا حضرت حجت را داریم یا حضرت زهرا را داریم که وقتی راه میرفتند راه رفتنشان مثل پیغمبر بود حضرت زینب وقتی سخنرانی کرد در دروازهی شام گفتند گویا حضرت علی سخن گفت. این خَلق.
خُلق یعنی اخلاق منطق هم به معنای گفتار یا اندیشه. ما هم میتوانیم خُلقا به پیغمبر شبیه شویم یا نه راه را بسته اند و فقط علی اکبر و امام حسن؟ من میخواهم بگویم خلق را نمی توانیم هر کدام از ما قیافهای داریم این صورت است اما سیرت میشود خُلق میشود. بعضی از اوقات وقتی ما از معصومین یا فرزندانشان تعریف میکنیم بعضیها فکر میکنند اینها را باید گذاشت در عرش و نشست روی فرش و فقط نگاهشان کرد نه قرآن این را نمی گوید میفرماید «لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» (احزاب/ ۲۱) درست است پیغمبر خیلی بالاست ولی شما هم به او اقتدا بکنید حضرت امیر میفرماید به پیغمبر تاسی بکنید.
چهار ویژگی اخلاقی مؤمنان
من با این مقدمه میخواهم یک روایتی را بخوانم که پیغمبر خدا رو کرد به اصحاب فرمود به شما بگویم کدام یک از شما از نظر خُلق به من شباهت دارید؟ پس این شدنی است گفتند بله فرمود: اگر کسی چهار ویژگی داشت از نظر خُلقی به من شباهت دارد. ببینید بحث نماز و روزه و حج و اینها نیست فرض این است که یک نمازخوان یک روزه بگیر یک آدم متدین یک آدم مذهبی را پیغمبر خطاب میکند چون رو کرد به اصحاب در مسجد این روایت در تحف العقول است أَلا اُخبِرُكُم، بِأَشبَهِكُم بى خُلقا؟ قالَ: بَلى يا رَسولَ اللّهِ قالَ: أَحسَنُكُم خُلقا، و َأَعظَمُكُم حِلما، و َأَبَرُّكُم بِقَرابَتِهِ و َأشَدُّكُم مِن نَفسِهِ إِنصافا (من لا یحضره الفقیه ج 4، ص 370) البته این روایت شبیه هم دارد چند تا. منتها من این نقلش را عرض میکنم ان شاء الله این چهار تا را بگویم. بگویم چه کسی از نظر اخلاقی به من شباهت دارد؟ گفتند بله فرمود آن کسی که خوش اخلاق تر است هزینه ندارد خوش اخلاقی. خوش اخلاقی عمر را طولانی میکند رزق را زیاد میکند آدم را محبوب میکند از صراط عبور میدهد پروندهی اعمال را سنگین میکند رایگان هم است. بعضیها ذاتا خوش اخلاق هستند مثل جناب عالی بعضیها هم اگر نیستند خوش اخلاقی را تمرین بکنند.
ببینید ما بخواهیم یکی را خیلی تعریف بکنیم میگوییم شب زنده داری و روزه داری صائم و قائم. حدیث میگوید إِنَّ حُسْنَ الْخُلُقِ يَبْلُغُ بِصَاحِبِهِ دَرَجَةَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ (اصول كافى، ج ۳، ص۱۶۱) خوش اخلاقی انسان را به درجهی صائم و قائم میرساند. خود پیغمبر این طور بود خاندان حاتم طایی به اخلاق پیغمبر جذب شدند مسلمان شدند اکثر افرادی که مسلمان شدند نیامدند از پیغمبر برهان برای خدا شناسی بخواهند معجزه بخواهند چرا بودند کسانی که میخواستند سنگریزه حرف بزند درخت حرکت بکند، ولی غالب نبودند. الآن هم در این کوچه خیابانها چپ و راست مینویسند استرس نداشته باشید افسرده نباشید ناراحتی روحی نداشته باشید همهی اینها یعنی خوش اخلاق باشید و متاسفانه بعضی از من عذر میخواهم از همهی عزیزان مذهبی مان بعضی از اصلا مال این کشور نه پشت کوه قاف بعضی از متدینین ما یعنی نمازشان نماز شبشان به قول یک آقایی حاشیهی مفاتیحشان روزه هایشان ترک نمی شود اما در خانه بد اخلاق هستند به من میآیند میگویند همین آقایی که خیلی هم اهمیت میدهد ببین وقتی خانه میآید زن و بچه واقعا احساس میکنند عزرائیل وارد شده است.
البته حضرت عزرائیل که ملک مقرب خداست. آن طوری که برای بدها ظاهر میشود. و الا عزرائیل ملک مقرب خداست. یا بعضی از خانمها آقایانشان میگویند مخصوصا سن که بالا میرود به تعبیر من جای پاها که دیگر محکم میشوند میدانند باید زندگی بکنند بیست سی سال گذشته بدخلقیهایی که بعضی زنها در زندگی دارند کانون خانواده را سرد میکنند مرد انگار سیبل تیر ندازی برخوردهایشان میدانند مثل این که همهی مشکلات در ورود به او باید به او برخورد بکند اینها خوب نیست این که روایت داریم اگر زنی به مردش بگوید من در خانهی تو خیر ندیدم نماز و روزهای که آن روز خوانده و گرفته هبط میشود اینها نکات دقیقی است. اول حسن خلق است دوم کسی که بزرگ ترین حلم را داشته باشد من حلم را معنا میکنم.
گاهی در جامعه در یک شرایط برخورد قرار میگیریم یعنی با ما برخورد میشود حدیث هم داریم اتفاقا فرصت نیست بخوانم که حلم جایش این جاهاست. مثلا شما راست میگویی به تو میگویند دروغ میگویی. شما حقت را میخواهی میگویند حقت نیست شما عزیز بودی الآن ذلیل شدی تا دیروز رئیس بودی امروز تو را برداشتند اینها روایت است اَلحِلمُ سِراجُ اللّه الْحِلْمُ يَدُورُ عَلَى خَمْسَةِ أَوْجُهٍ أَنْ يَكُونَ عَزِيزاً فَيُذَلَّ أَوْ يَكُونَ صَادِقاً فَيُتَّهَمَ أَوْ يَدْعُوَ إِلَى الْحَقِّ فَيُسْتَخَفَّ بِهِ أَوْ أَنْ يُؤْذَى بِلَا جُرْمٍ أَوْ أَنْ يَطْلُبَ بِالْحَقِّ فَيُخَالِفُوهُ فِيهِ فَإِذَا آتَيْتَ كُلًّا مِنْهَا حَقَّهُ فَقَدْ أَصَبْتَ (بحارالانوار، ج 68، ص 422) روایت میگوید جای حلم چند جاست چطور شجاعت جایش میدان جنگ است حلم مال آن جایی است که شما یک جایی تحقیر میشوید یا توهین میشوید فشار که میآید آن جا خودت را کنترل بکن به این میگویند حلم لذا فرق حلم با صبر در این است. صبر در مصیبت است حلم در خشم و توهین است.
امام سجاد فرمود دو جرعه را فرو بدهید نگذارید بیرون بیاید پایین بدهید یکی جرعة مِنْ أَحَبِّ السَّبِیلِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ جُرْعَتَانِ جُرْعَةُ غَیْظٍ تَرُدُّهَا بِحِلْمٍ وَ جُرْعَةُ مُصِیبَةٍ تَرُدُّهَا بِصَبْرٍ (کافی، ج 2، ص 110) آن مصیبت را فوران مصیبت را با صبر کاهش بدهید فوران خشم را با حلم کاهش بدهید. حلم صفت خداست چندین بار در قرآن است در شبهای احیا میگوییم یَا حَلِیما لا یَعْجَلُ (دعای جوشن کبیر) تو حلیم هستی عجله نمی کنی بینی و بین الله اگر خدا میخواست مثل ما با گناه کار برخورد بکند چیزی در کرهی زمین نمی ماند. پس دوم حلم. حلم همان است که آقا آمده به امام سجاد توهین کرده میگویند توهین کرد فرمود چه کنم گفتند جوابش را بدهید فرمود برویم آمدند مقابل همان آقایی که توهین کرده فرمود آقای عزیز شما الآن هر چه خواستی به ما گفتی إنْ كُنْتَ صَادِقًا فِيمَا تَقُولُ فَأَسْأَلُ اللَهَ أَنْ يَغْفِرَلِي؛ وَ إنْ كُنْتَ كَاذِبًا فِيمَا تَقُولُ فَاللَهَ أَسْأَلُ أَنْ يَغْفِرَ لَكَ اگر راست گفتی خدا ما را ببخشد اگر دروغ گفتی خدا تو را ببخشد و برگشت. این هم دوم است مخصوصا شرایط امروز حلم بیشتری میخواهد ماشینها میآیند بیرون یکی ترافیک ایجاد میکند یکی بد پارک کرده یکی جملهای میگوید سوم داریم کسانی را میگوییم که به پیغمبر شبیه هستند کسی که به خویشاوندانش بیشتر برسد.
این قرآن است اول سورهی نساء آیهی 1 میفرماید «وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا» ارحام را کنار خدا آورده است میگوید مردم تقوا داشته باشید در مورد خدایی که سوال میشوید از او و در مورد ارحام. رحم خیلی مهم است پدر و مادر و برادر و خواهر. الآن روز جوان است امروز در آستانهی نیمهی شعبان هستیم واقعا اگر افرادی قهر هستند اختلاف دارند الآن وقتش است ببینید شما حلیمهی سعدیه وارد شده پیغمبر بلند شده تمام قد عبا را پهن کرده زیر پایش. مادرش است. مادر رضاعی اش است چند ماه به او شیر داده آن وقت مادری که گاهی بیست سی سال برای این جوان زحمت کشیده بعضیها داد میزنند سر مادر. در شنوندهها و بینندههای ما نیستند همان پشت کوه قاف هستند. خیلی بد است عمرشان بی برکت میشود. آثار وضعی در زندگی شان دارد یا برادر ببینید اینها نکات دقیقی در اسلام است فاصلهی امام حسن و امام حسین مگر چند سال است؟ از یک سال کمتر است چون اگر در همین تقویم نگاه بکنیم امام حسن نیمهی رمضان است امام حسین سوم شعبان است حالا کمتر هم گفتند ولی خیلی اینها با هم فاصلهی سنی ندارند اما نوشتند امام حسین هیچ گاه جلوی پای امام حسن راه نمی رفت یعنی جلوتر از او جایی که امام حسن بود امام حسین تکلم نمی کرد فقیر آمد در مسجد دیه به گردنش آمده بود. مثل حالا بیمه که نبوده باید کمک میکردند رفت خدمت امام حسن گفت دیه به گردنم است دین دارم آقا پانصد درهم به او داد رفت خدمت امام حسین آقا چهارصد و نود درهم به او داد. ده درهم برای امام حسین مهم نیست که ایشان هم پانصد تا میداد این یعنی چه؟ یعنی احترام برادر بزرگ تر من یک مرحله آمدم پایین تر رفت سراغ عبدالله جعفر چهارصد و هشتاد درهم داد. دکتری باش مهندسی باش آیت اللهی باش برادر بزرگترت است احترام واجب است لازم است خیلی کمرنگ شده است یعنی ایشان چون مثلا متخصص است پزشک است یا نه آیت الله است نه استاد دانشگاه است در هر شغلی چون ما یک شغلی را که مثال میزنیم به بعضی از اقشار بر بخورد هر شغلی باشد شما فوق لیسانس هستی ایشان لیسانس است ولی او از شما بزرگ تر است. هر جایی که هستیم. بعد همین طور سایر بستگان.
چهارم کسی که انصاف را نسبت به خودش رعایت بکند. انصاف با عدل فرق میکند عدل یعنی به هر کسی به اندازهی استحقاقش بدهی. الآن در یک کلاسی کسی که درس خوانده میشود بیست یکی نخوانده میشود دو این عدل است اما گفتند در هر کلاس یکی یک کیک به دانش آموزان بدهید این را باید به همه مساوی بدهیم کاری به درسخوان و غیر درسخوان ندارد این انصاف است انصاف از نصف میآید یعنی تساوی انصاف مال حقوق اجتماعی است هر چه برای خودت میپسندی برای مردم بپسند برای خودت نمی پسندی برای مردم نپسند رسول خدا فرمود شبیه ترین شما به من از نظر خلق که اشبه الناس چه کسی بوده؟ حضرت علی اکبر که روز میلادش است کسانی هستند که خوش اخلاق باشند حلیم باشند به خویشاوندان برسند انصاف را رعایت بکنند. این فرمول چهار مادهای است حرف خوب خیلی است عمل مهم است این که انسان اینها را به کار ببندد و عمل بکند.