در مجله فرهنگی دینی ثاقب در مورد دنیا و آخرت در حدیثی از پیامبر أعظم صلوات الله علیه میخوانید:
عن النبی صلی اله علیه و آله:
مَن آثَرَ الدنیا علی الاخرة حُرِمَهُما جمیعاً و مَن آثر الاخرة علی الدنیا اصابَهما جمیعاً [۱]
(( هر کس دنیا را بر آخرت ترجیح دهد از هر دوی آن ها محروم می شود و هر کس آخرت را بر دنیا ترجیح دهد به هر دوی آن ها دست می یابد )) .
می فرماید : اگر کسی در تعارض میان دنیا و آخرت دنیا را انتخاب کرد نه به دنیا می رسد نه به آخرت اما اگر کسی امر آخرت را انتخاب کرد و گفت من منفعت آخرتی را بر دنیا ترجیح می دهم به هر دو می رسد .
چند نکته در این روایت نورانی قابل توجه است :
این روایت ریشه در آیه ۱۳۴ سوره نساء دارد که می فرماید : «مَن کان یُریدُ ثواب الدنیا فعند الله ثوابُ الدنیا و الاخرة»
هر که ثواب و نعمت دنیا را طالب است از خدا بخواهد که ثواب دنیا و آخرت هر دو نزد خدا است.
اسلام دین دنیا و آخرت است یعنی اگر کسی به آن عمل کرد هم دنیای او تامین می شود و هم منافع اخروی او تأمین می شود . راه صحیح تأمین منافع دنیوی هم آخرت طلبی و اطاعت از خداوند است.
«مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ»[2] اگر کسی آخرت را بخواهد ما آخرت را به او می دهیم و چیزی هم افزون از آخرت به او می دهیم که همان دنیاست .
روایت دوم: سرای فریب
رسول اللّه صلى الله عليه و آله : عَلَيكُم بِالوَرَعِ وَالِاجتِهادِ وَالعِبادَةِ ، وَازهَدوا في هذِهِ الدُّنيَا الزّاهِدَةِ فيكُم ؛ فَإِنَّها غَرّارَةٌ ، دارُ فَناءٍ وزَوالٍ. كَم مِن مُغتَرٍّ بِها قَد أهلَكَتهُ ، وكَم مِن واثِقٍ بِها قَد خانَتهُ ، وكَم مِن مُعتَمِدٍ عَلَيها قَد خَدَعَتهُ وأسلَمَتهُ .[3]
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : پارسايى و سختكوشى و عبادت را در پيش بگيريد و به اين دنيايى كه به شما پشت مى كند ، پشت كنيد؛ زيرا دنيا فريبكار است و سراى نيستى و نابودى است . چه بسيار كسانى كه فريفته دنيا شدند و دنيا نابودشان كرد و چه بسيار كسانى كه به دنيا اعتماد كردند ، ولى دنيا به آنان خيانت كرد. چه بسيار كسانى كه به دنيا اعتماد كردند ، ولى دنيا آنان را بازى داد و تنهايشان گذاشت.
پی نوشت ها:
[۱] دنیا و آخرت، ج۱، ص۱۸۶
[۲] سوره شوری آیه ۲۰
[۳] الأمالي للصدوق : ص 354 ح 432 عن المفضّل بن عمر عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام ، روضة الواعظين : ص 488 ، مشكاة الأنوار : ص 450 ح 1509 وفيه «غدّارة» بدل «غرّارة» ، بحار الأنوار : ج 73 ص 87 ح 51