در مجله فرهنگی دینی ثاقب محاسبه نفس را در حدیثی از أمیرالمؤمنین علی بن أبیطالب علیهالسلام می خوانید:
حضرت على عليه السلام مىفرمايند:
ثَمَرَةُ الْمُحاسَبَةِ إصْلاحُ النَّفْسِ
نتيجه حسابرسى، اصلاح خويشتن است».[۱]
شرح حدیث:
مردم در يك تقسيم تقسيم بندى به سه دسته تقسيم مىشوند:
الف) كسانى كه در زندگى از نظر كمالات معنوى رو به جلو و پيشرفت هستند؛ روزى بر آنها نمىگذرد مگر اينكه بهرهاى از كمالات دارند.
ب) گروهى كه در زندگى درجا مىزنند و اعمال را مكرر انجام مىدهند و در اخلاق همان هستند كه بودند نه پيشرفت دارند نه عقبگرد.
ج) كسانى هستند كه در حال عقبگرد هستند و فرداى آنها بدتر از امروز آنهاست؛ و در نتيجه از نظر اخلاق در مرحله نازلترى هستند.
اين تقسيمبندى مضمون حديثى است از امام صادق عليه السلام كه در ادامه حضرت در جواب سؤال كنندهاى كه پرسيد انسان مقامش بالاتر است يا فرشته؟ حضرت فرمود: «فَمَنْ غَلَبَ عَقْلُهُ شَهْوَتَهُ فَهُوَ خَيْرٌ مِنَ المَلائِكَةِ وَمَنْ غَلَبَ شَهْوَتُهُ عَقْلَهُ فَهُوَ شَرٌّ مِن البَهائِمِ؛ اگر انسان عقلش بر شهوتش غلبه پيدا كند و در زندگى در حال پيشرفت باشد از فرشته بالاتر است، و اگر شهوتش بر عقلش غلبه پيدا كند از حيوان هم پستتر است».[۲]
استفادهاى كه از اين حديث مىكنيم اين است كه زندگى فقط به درد گروه اوّل مىخورد چون به هدف تكامل كه همان اصلاح نفس و قرب به خدا باشد نزديك مىشوند. حال بايد خود را محاسبه كنيم ببينيم كه از كدام گروه هستيم اگر ديديم بر سرمايه اخلاق ما اضافه مىشود از گروه اوّل هستيم اگر زياد و كم نشد از گروه دوم هستيم و اگر از سرمايه اخلاقى ما كم شد از گروه سوم هستيم.
علماى علم اخلاق گام چهارمى را كه براى تهذیب نفس ذكر مىكنند، محاسبه است، و منظور از محاسبه اين است كه هر كس در پايان هر سال يا ماه يا هفته يا روز به محاسبه كارهاى خويش بپردازد، و عملكرد خود را در زمينه خوبىها و بدىها دقيقاً مورد محاسبه قرار دهد؛ مانند يك تاجر كه در پايان هر روز يا هفته يا ماه به حسابرسى تجارتخانه خود مىپردازد. محاسبه چه در امور دين و چه دنيا يكى از دو فايده را دارد: اگر صورت حساب او سود كلانى را نشان داد، دليل بر صحت عمل است و اگر زيان زيادى را نشان داد دليل بر نادرست بودن عمل است كه بايد آن را اصلاح كند.
بايد توجّه داشت كه همه چيز در دنيا و آخرت داراى حساب است، چگونه انسان مىتواند از حساب خويش در اين جهان غافل باشد در حالى كه او بايد فرداى قيامت به حساب خود برسد و اگر بخواهيم بار ما در قيامت سبك باشد بايد در اين جهان به حساب خود رسيدگى كنيم.
روايات در اين زمينه فراوان است به عنوان نمونه چند حديث را ذكر مىكنيم: رسول خدا صلى الله عليه و آله مىفرمايند: «حاسِبُوا انْفُسَكُم قبلَ ان تُحاسَبُوا وزِنُواها قبلَ انْ تُوزَنُوا وتَجَهَّزُوا لِلْعَرْضِ الْاكْبَر ؛ خويشتن را محاسبه كنيد قبل از آنكه به حساب شما برسند و خويش را وزن كنيد قبل از آنكه شما را وزن كنند و آماده شويد براى عرضه بزرگ (روز قيامت)».[۳]
امام على عليه السلام فرموده است:«ما احَقَّ لِلْانْسانِ انْ تكونَ لَهُ ساعةٌ لايَشْغَلُهُ شاغِلٌ يُحاسِبُ فيها نَفْسَهُ، فَيَنْظُرَ فيما اكْتَسَبَ لَها وَعَلَيْها فى لَيْلِها وَنَهارِها؛ چقدر خوب است كه انسان ساعتى براى خود داشته باشد، كه هيچ چيز او را به خود مشغول نسازد و در اين ساعت محاسبه خويش كند و ببيند چه كارى به سود خود انجام داده و چه كارى به زيان خود، در آن شب و در آن روز».[۴]
از امام كاظم عليه السلام روايت شده است كه:«يا هِشامُ لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحاسَبْ نَفْسَهُ فى كُلِّ يومٍ فَانْ عَمِلَ حَسَناً اسْتَزادَ مِنْهُ وَانْ عَمِلَ سَيِّئاً اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِنْهُ وَتابَ ؛ كسى كه هر روز به حساب خويش نرسد از ما نيست، اگر كار خوبى انجام داده از خدا توفيق فزونى را بخواهد و اگر عمل بدى انجام داده استغفار كند و به سوى خدا برگردد و توبه كند».[۵]
در اينجا به سه نكته مهم اشاره مىكنيم:
اوّل: چگونه محاسبه نفس كنيم؟
بهترين راه همان است كه على عليه السلام بعد از نقل حديث پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله كه فرمود: «اكْيَسُ الكَيِّسِينَ مَنْ حاسَبَ نَفْسَهُ؛ عاقلترين مردم كسى است كه به محاسبه خويش بپردازد؛ بيان مىفرمايند: مردى از آن حضرت پرسيد:«يا أميرَالمُؤمنينَ وَكيفَ يُحاسِبُ الرَّجُلُ نَفْسَهُ؛ اى اميرمؤمنان، انسان چگونه نفس خويش را محاسبه كند؟» امام عليه السلام فرمود: هنگامى كه صبح را به شام مىرساند، نفس خويش را مخاطب ساخته و چنين بگويد: اى نفس امروز بر تو گذشت و تا ابد باز نمىگردد و خداوند از تو درباره آن سؤال مىكند كه درچه راه آن را سپرى كردى؟ چه عمل در آن انجام دادى؟ آيا به ياد خدا بودى و حمد او را بجا آوردى؟ آيا حق برادر مؤمن را ادا كردى؟ آيا غم و اندوهى از دل او زدودى؟ و در غياب او زن و فرزندش را حفظ كردى؟ آيا حق بازماندگانش را بعد از مرگ او ادا كردى؟ آيا با استفاده از آبروى خويش، جلوى غيبت برادر مؤمن را گرفتى؟ چه كار مثبتى امروز انجام دادى؟
سپس آنچه را كه انجام داده به ياد مىآورد و اگر عمل خيرى از او سرزده، حمد خدا و تكبير او را به خاطر توفيقى كه به او عنايت كرده بجا مىآورد، و اگر معصيت كرده از خداوند آمرزش مىطلبد و تصميم به ترك آن در آينده مىگيرد ….[۶]
دوم: نتايج و آثار محاسبه نفس چيست؟ در روايات تعبيرات گوناگون در اين زمينه آمده كه ذكر مىكنيم:
امام على عليه السلام فرموده است: «مَنْ حاسَبَ نَفْسَهُ وَقَفَ عَلى عيبهاهِ وَأَحاطَ بِذُنُوبِهِ وَاسْتَقالَ الذُّنُوبَ وَاصْلَحَ الْعيبها؛ كسى كه محاسبه نفس خويش كند بر عيبهاى خويش واقف مىشود، و از گناهانش باخبر مىگردد و از گناه توبه مىكند، و خود را اصلاح مىنمايد».[۷] و نيز فرمود:«مَنْ حاسَبَ نَفْسَهُ سَعَدَ؛ كسى كه به محاسبه خويشتن بپردازد، سعادتمند مىشود».[۸]
سوم: شرايط محاسبه نفس چيست؟ چند شرط را كه علماى علم اخلاق بيان كردند ذكر مىكنيم:
در حساب كردن بايد سختگير باشيم و كوچكترين چيز را حساب كنيم از كوچكى گناه بايد بترسيم، چرا كه كسى كه نافرمانى او را مىكنيم بسيار بزرگ است. كنجكاوانه محاسبه كنيم و چيزى را از قلم نيندازيم حتى يك حرف و سخن بيجا كه گفتيم در حسابمان بياوريم. محاسبه بايد مستمر باشد و در طول سال انجام بگيرد. بعد از حساب كردن بايد نتيجه آن را بگيريم و ترتيب اثر بدهيم.
اگر دچار خلاف و اشتباه شد استغفار كند و عملًا جبران نمايد. اگر آبروى مسلمانى را ريخته و مال كسى را از بين برد رضايت و حلاليت بطلبد. خدايا به همه ما توفيق محاسبه نفس را عنايت بفرما.
پی نوشت ها:
[۱] غرر الحكم، ص ۳۶۲
[۲] وسائل الشيعه، ج ۱۱، ص ۱۶۴
[۳] بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۷۳ به نقل از اخلاق در قرآن، ج ۱، ص ۲۵۵
[۴] مستدرك الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۵۴
[۵] همان مدرك، ص ۱۵۳
[۶] بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۲۵۰
[۷] غرر الحكم به نقل از ميزان الحكمه، ج ۲، ص ۴۰۹
[۸] مستدرك الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۵۴