در این نوشته به بررسی موضوع معیارهای حُسن عمل: زهد می پردازیم:
وَ انْتَهِ… بِعَمَلِي إِلَى أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ.[۱]
در تبین این فراز نورانی، صحبت به اینجا رسید که ششمین معیار از معیارهایی که موجب ارتقای کیفی عمل نیک میشود، زهد و بی رغبتی به دنیاست. همان طور که زهد موجب با ارزش شدن اعمال نیک میشود، در مقابل رغبت به دنیا و محبت آن که سرچشمه همه خطاهاست،[۲] سبب کم ارزش شدن عمل نیک و گاه بی ارزش شدن آن میشود.
در روایتی کوتاه از امیر مؤمنان علی علیه السلام چنین نقل شده است:
فَسادُ الدّينِ الدُّنيا.[۳]
دنيا، مايه تباهى دين است. یعنی به هر اندازه که انسان علاقمند به دنیا باشد، از دین او کاسته میشود. پس اگر علاقه، شدید باشد و به تعبیر قرآن که میفرماید: ﴿يَسْتَحِبُّونَ الْحَياةَ الدُّنْيا عَلَى الْآخِرَةِ﴾؛[۴] به طور کلی دنیا را بر آخرت ترجیح دهد، دین به کلی از بین میرود.
نمونهای از کسانی که به وسیله حبّ دنیا دینشان تباه شد، عبدالله بن عمرو عاص است. او که در جریانی که در جلسه قبل بیان شد، «قائم اللیل و صائم النهار» معرفی شد، عاقبت در جنگ صفین در صف یاران معاویه و مقابل امیر مؤمنان علیه السلام قرار گرفت و همین امر باعث شد، امام حسین علیه السلام تا مدتها با او صحبت نکند. قاضی نعمان درشرح الاخبار[۵ ]این جریان را به نقل از «رجاء» اینگونه نقل میکند:
با عبد اللّه بن عمرو بن عاص و ابو سعيد خُدْرى [۶] در مدينه و در حلقهاى در مسجد پيامبر صلوات الله علیه نشسته بوديم كه حسين بن على علیه السلام بر ما گذشت و سلام كرد. جماعت، سلام او را پاسخ دادند؛ امّا عبد اللّه بن عمرو بن عاص، ساكت ماند. سپس در پىِ آن و پس از فراغتِ آن جماعت از سلام دادن، گفت: بر تو سلام و رحمت خدا باد! سپس ادامه داد: آيا به شما از محبوبترينِ زمينيان در نزد آسمانيان خبر ندهم؟ گفتيم: چرا.
عبد اللّه گفت: همين كسى كه رفت، و البته از روزگار صِفّين تاكنون، با من كلمهاى سخن نگفته است. اگر از من راضى شود، برايم بهتر از داشتن شترانِ سرخموست.
ابوسعيد گفت: اگر مىخواهى، به سوى او برويم تا از او معذرت بخواهى. وی قبول کرد و با هم وعده گذاشتند كه بامداد [فردا] به نزد ايشان بروند و من نيز با آنان رفتم. ابوسعيد، كنار حسين علیه السلام نشست و براى عبد اللّه بن عمرو، اجازه ورود خواست و به او گفت: یا بن رسول الله! ديروز بر ما گذشتى و عبد اللّه، چنين و چنان گفت. به او گفتم: آيا براى عذرخواهى نمىروى؟ گفت: چرا. اكنون براى معذرتخواهى به نزد تو آمده است. اى فرزند رسول خدا! به او اجازه ورود بده.
حضرت اجازه داد… عبد اللّه گفت: گواهى مىدهم كه محبوبترينِ زمينيان در نزد آسمانيان، تو هستى.
حسين علیه السلام فرمود: «آيا مىدانى كه من، محبوبترينِ زمينيان نزد آسمانيان هستم و باز هم با من و پدرم روز صِفّين جنگيدى؟! به خدا سوگند، پدرم از من بهتر است».
عبد اللّه گفت: آرى. به خدا سوگند، نه به سياهىِ لشكر آنان افزودم و نه شمشيرى براى آنان تيز كردم. تيرى با آنان نينداختم و نيزهاى هم نزدم؛ امّا پدرم از من نزد پيامبر خدا صلوات الله علیه گِله برد كه من، روزه مىگيرم و شب زندهدارى مىكنم و به من گفته كه اندكى با خود مدارا كنم؛ ولى نافرمانى مىكنم. پيامبر صلوات الله علیه هم به من فرمود: «از پدرت اطاعت كن» و وقتی پدرم مرا به روانه شدن [به سوى صِفّين] به همراه خويش دعوت كرد، گفت پيامبر خدا يادم آمد و با او روانه شدم.
حسين علیه السلام به او فرمود: «آيا گفته خداى عزّوجل را نشنيدهاى: ﴿وَ إِن جَاهَدَاكَ عَلَى أَن تُشْرِكَ بِى مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا﴾ و نیز گفته پيامبر خدا صلوات الله علیه را كه: اطاعت، فقط در نيكى است، و این گفتهاش را كه: در معصيت خالق، براى مخلوق، اطاعتى نيست؟!».
گفت: چرا، اى فرزند پيامبر خدا! آن را شنيدهام؛ ولى گويى آن را تاكنون نشنيده بودم!
این جریان را ابن شهر آشوب نیز درمناقببه به طور خلاصه آورده و ما نیز هر دو نقل را دردانشنامه امام حسین علیه اسلام بیان کردهایم.[۷]
بنا بر این، ممکن است کسی کار نیک انجام دهد ولی زهد نداشته باشد, لذا به خاطر دنیا طلبی گرفتار چنین عاقبتی شود.
پی نوشت ها
[۱]. الصحيفة السجادية، ص۹۲، الدعاء۲۰.
[۲]. «حُبُّ الدُّنيا رَأسُ كُلِّ خَطيئَةٍ» الخصال، شیخ صدوق، ص ۲۵ ح ۸۷.
[۳]. عيون الحكم والمواعظ، لیثی واسطی، ص ۳۵۷ ح ۶۰۴۰.
[۴] ابراهیم/سوره۱۴، آیه۳.
[۵]. شرح الأخبار، قاضی نعمان، ج ۱ ص ۱۴۵ ح ۸۴.
[۶].ابو سعید خدری از اصحاب پیامبر بود که در سیزده سالگی پدرش او را آورد تا در جنگ خندق شرکت کند، ولی پیامبر به خاطر سن کمش، قبول نکرد؛ ولی دو سال بعد در جنگ بنی مصطلق شرکت کرد و تا آخر عمر پیامبر در جنگها در کنار ایشان بود و بعد هم از راویان غدیر شد و در جنگ صفین و نهروان هم همراه امیر المؤمنین بود.
[۷]. ر. ک: دانش نامه امام حسين (ع) بر پايه قرآن و حديث، محمدی ری شهری، ج۱۴، ص: ۲۵۸.