دراینجا به بررسی محل مصرف اموال در حدیثی از امام محمد باقر علیه السلام می پردازیم:
الإمامُ الباقرُ عليه السلام :
قامَ أ بُو ذَرٍّ رحمة اللَّه عليه عِندَ الكَعبَةِ فقالَ : أنا جُندَبُ بنُ سَكَنٍ ، فاكتَنَفَهُ الناسُ فقالَ : لَو أنَّ أحَدَكُم أرادَ سَفَراً لَاتَّخَذَ فيهِ مِنَ الزادِ ما يُصلِحُهُ ، فَسَفَرُ يَومِ القِيامَةِ أما تُرِيدُونَ فيهِ ما يُصلِحُكُم ؟ ! فقامَ إلَيهِ رجُلٌ فقالَ : أرشِدْنا ، فقالَ : صُمْ يَوماً شَديدَ الحَرِّ للنُّشُورِ ، وحُجَّ حَجَّةً لِعَظائمِ الاُمُورِ ، وصَلِّ رَكعتَينِ في سَوادِ الليلِ لِوَحشَةِ القُبُورِ ، كَلِمَةُ خَيرٍ تَقولُها ، وكَلِمَةُ شَرٍّ تَسكُتُ عنها ، أو صَدَقَةٌ مِنكَ على مِسكينٍ لَعَلَّكَ تَنجُو بها يا مِسكينُ مِن يَومٍ عَسيرٍ . اِجعَلِ الدنيا دِرهَمَينِ : دِرهَماً أنفَقتَهُ عَلى عِيالِكَ ، ودِرهمَاً قَدَّمتَهُ لآِخِرَتِكَ ، والثالثُ يَضُرُّ ولا يَنفَعُ فلا تُرِدهُ . اِجعَلِ الدنيا كَلِمَتَينِ : كَلِمَةً في طَلَبِ الحَلالِ ، وكَلِمَةً للآخِرَةِ ، والثالثةُ تَضُرُّ ولا تَنفَعُ لا تُرِدها . ثُمّ قالَ : قَتَلَني هَمُّ يَومٍ لا اُدرِكُهُ.
ترجمه :
ابوذر رحمه اللَّه عليه در كنار كعبه به پا خاست و گفت : من جُندب بن سَكَن هستم . مردم ، او را در ميان گرفتند . ابوذر گفت : اگر يكى از شما بخواهد به سفرى رود ، توشهاى كه به كارش آيد با خود بر مىدارد ؛ حال آيا براى سفر آخرت نمىخواهيد توشهاى برداريد كه به كارتان آيد؟ مردى برخاست و گفت : ما را راهنمايى كن . ابوذر گفت : يك روز بسيار گرم را براى روز رستاخيز ، روزه بگير و براى كارهاى بزرگ و دشوار روز قيامت حجّى بگزار و براى وحشت قبر ، در دل شبِ تار ، دو ركعت نماز بخوان . اى بينوا! شايد سخن نيكى كه برزبان آرى وگفتار زشتى كه از آن لب فروبندى ، يا صدقهاى كه به بينوايى دهى، تو را از آن روز دشوار قيامت رهايى دهد . دنيا را همچون دو درم قرار ده : درمى براى خرجى خانودهات و درمى براى آخرتت . سومين درم زيانبار و بىفايده است ، پس در پى كسب آن مرو . دنيا را دو جمله دان : جملهاى در طلب حلال و جملهاى براى آخرتت . سومين جمله زيانبار و بىفايده است . در پى آن مرو . آن گاه گفت : اندوه روزى كه بدان نمىرسم، مرا كُشت! (۱)
اِجعَلِ الدُّنیا دِرهَمَین (۲)
این دنبالهی فرمایشات جناب ابیذر است. میفرماید که همهی دنیا را دِرهَمَین [یعنی دو درهم] قرار بده؛
دِرهَماً أَنفَقتَهُ عَلَی عیَالِک وَ دِرهَماً قَدَّمتَهُ لِآخِرَتِک
یعنی همهی موجودی خودت از دنیا -آنچه که از مال دنیا به دست میآوری- را به دو قسم تقسیم کن؛ قسم سومی نداشته باشد. یک قسم آنچه که صرف میکنی برای زندگی خودت و عیالت که این یک امر لازم و واجبی است و باید انجام بدهی. یک قسم هم آنچه که خرج میکنی برای آخرتت.
وَ الثّالِثُ یُضِرُّ وَ لَا یَنفَع لَا تُرِدهُ
اگر شق سومی، راه سومی برای خرج پیدا کردی، این ضرر میزند و فایده نمیرساند. «لَا تُرِدهُ» دنبال آن نرو، آن را اراده نکن.
حالا فرض بفرمایید این کارهای تشریفاتی زائدی که متأسفانه در بین مردم معمول است، انواع زوائد در زندگی ماها متأسفانه رایج است؛ در میان طبقات مختلف مردم؛ حالا چه مترفین و پولدارها و کسانی که مملو از مال دنیا هستند، چه حتی طبقات متوسط و آنهایی که دستشان برسد.
زوائد زیادی در زندگی هست، خرج میکنند، از سفر برمیگردند خرجهای زائد میکنند، عروسی میکنند خرجهای زائد میکنند، در عزا خرجهای زائد میکنند، که نه خیر آن به امور ادارهی معیشت زندگیشان -اهل و عیال و زندگی متعارف مردم- میخورد، نه هم در راه خدا است؛ هیچ، تشریفات محض، اسراف محض.
میفرماید این آنی است که ضرر میرساند.
پی نوشت ها :
۱) بحار الأنوار : ۹۶/۱۱۸/۱۶
۲) الشافی، صفحهی ۸۶۸