بررسی روایت در مورد دادگاه و قاضى در آرمانشهر رضوى(علیه السلام)
امام رضا(علیه السلام) :
اعلم اَنّه یجبُ علیک اَن تساوى بین الخصمینِ حتّى النّظَر الیهما، حتّى لا یکونَ نَظَرُک الى اَحدِهما اکثَرَ من نَظَرِکَ الى الثانى.
بدان! بر تو واجب است میان دو ستیزه کننده به مساوات رفتار کنى، حتى در نگاه کردن به آنان، تا نگاه تو به یکى از آن دو بیشتر از دیگرى باشد. (مستدرک الوسائل ۱۷/۳۵۰)
عدالت و داورى در دادگاهها، از تعالیم و قوانین بسیار ارزشمند اسلام است، و دادگاههاى اسلامى ویژگى هایى دارد که در کمتر
دادگاهى در سراسر جامعه ها دیده شده است.در نهج البلاغه شاید بیشترین تاکیدها بر عدالت قضایى شده باشد.
امام بزرگ در نامهاى به اسودبن قُطبه، فرمانده سپاه حُلوان مىگوید: چون والى تمایلهاى گونه گون داشته باشد، (همین چگونگى) او را در موارد بسیار از اجراى عدالت باز مىدارد، پس باید کار مردم در مقام حق (و طلب حقوق) در نزد تو یکسان باشد، که ستم نمى تواند جاى عدالت را پُر کند.(نهج البلاغه / ۱۰۴۳.)
در عهدنامه مالک اشتر نیز که بهترین و آرمانى ترین برنامه هاى حکومتى است و بالاترین شکل و شیوه رعایت حقوق انسانها در آن مطرح گشته است، فرازهایى به قاضیان اختصاص یافته، و خوى و خصلتهاى قاضى دادگر و اسلامى تبیین گشته است. امام على(علیه السلام) به مالک اشتر، یار فداکار خود مى گوید: براى قضاوت و داورى میان مردم نیکوترین رعیت را در نظر خود برگزین…(همان / ۱۰۰۹)
از این رو قضاوت کار پیامبران شمرده شده است، زیرا که هر کس را توان این کار بسیار مهم نیست. چگونه ممکن است که دوست و آشنا یا فامیل شخصى با بیگانه ترین افراد در دادگاه حاضر شوند، و انسان حق را به بیگانه بدهد، و همه روابط را نادیده بگیرد. اگر چنین کرد، رفتارى اسلامى انجام داده است.