نویسنده: سید حسین حر
خداوند در کنار هر مرد بزرگ از یک زن بزرگ نیز یاد می کند. حضرت خدیجه (سلام الله علیها) دختر خویلد بن اسد بن عبدالعزّی بن قصّی، بانویی خردمند و دور اندیش و والاگهر بود [۱] که از لحاظ نسب و شرف و موقعیت اجتماعی و خانوادگی جایگاه بسیار ممتازی در میان زنان جزیرة العرب و قریش داشت.[۲] مادر حضرت خدیجه (سلام الله علیها) فاطمه بنت زاید از اشراف زنان قریش و در عصر جاهلیت معروف به (طاهره) بوده است.[۳]
نَسَب حضرت خدیجه (سلام الله علیها) با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در قصی بن کلاب (جدّ چهارم پیامبر صلوات الله علیه) به هم میرسد[۴] خدیجه (سلام الله علیها) از زنان متمکن و ثروتمند مکّه بود و یک شبکۀ تجاری بین حجاز شام و حبشه را مدیریت می کرد[۵] و در کار تجارت از اهل فن یاری می گرفت، وقتی صفات حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) همچون راستگویی، صداقت، امانت داری، پاکدامنی و خدمت رسانی به نیازمندان را دید، ایشان را به عنوان مدیریت کاروان تجاری خود برگزید و پیامبر صلوات الله علیه تجارتی سودمند را در شام برای خدیجه رقم زدند، به طوری که خدیجه مال التّجارۀ خویش را با سود زیادی بفروخت.[۶] امّا خدیجه به واسطۀ گزارشهای غلامش (مُسیره) از سفر شام درباره اخلاق، رفتار و صفات حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله) و اطلّاعاتی که از دانشمندان یهود و پسر عموی خود (ورقة بن نوفل) دریافت کرد و رؤیاهای صادقهای که خود دیده بود، به حضرت محمد صلوات الله علیه پیشنهاد ازدواج داد[۷] و حضرت رسول صلوات الله علیه باتّفاق چند نفر از عموهای خود از جمله حضرت ابوطالب به خواستگاری خدیجه رفتند و خطبه عقد توسط جناب ابوطالب خوانده شد.[۸]
حضرت خدیجه (سلام الله علیها) اوّلین زنی بود که پیامبر در سن ۲۵ سالگی پیامبر با ایشان ازدواج کرد[۹] و تا او زنده بود پیامبر صلوات الله علیه همسر دیگری انتخاب ننمودند و این ازدواج فرخنده نیز ۲۵ سال تداوم داشت و با ارتحال حضرت خدیجه پایان یافت.[۱۰] در برخی روایات به باکره بودن حضرت خدیجه علاوه بر معروف بودن او به طاهره، هنگام ازدواج با پیامبر (صلوات الله علیه) اشاره شده است[۱۱] از خدیجه فرزندانی بزرگوار متولّد شدند که آخرین آنها حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) امالائمه میباشند که در دوران بعثت رسول الله (صلوات الله علیه) متولّد شدند. همزمان با بعثت رسول اکرم (صلوات الله علیه) اوّلین زنی که به ایشان ایمان آورد و مسلمان شد حضرت خدیجه (سلام الله علیها) بود.
هفت نکتۀ قرآنی در سیرۀ حضرت خدیجه طاهره (سلام الله علیها)
این نکات قرآنی عبارتند از: عفاف و پاکدامنی؛ ازدواج معنوی؛ اسلام و ایمان؛ اقامه نماز؛ هجرت؛ شکیبایی و ثبات قدم؛ انفاق و بخشش خدیجه سلام الله علیها که به ترتیب به طرح هر کدام خواهیم پرداخت.
1) عفاف و پاکدامنی:
قرآن کریم در آیهی: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً»[۱۲] لازمۀ رسیدن به حیات طیبه را اعمال صالح؛ عفاف و پاکدامنی می داند که این ویژگیها در سیرۀ حضرت خدیجه سلام الله علیها به طور بارز به چشم می خورد. چنانکه عفّت و پاکدامنی او در عصر جاهلیت سبب شد الگو و نمونه زمان شود و به لقب (طاهره) مشهور گردد و فضایل نیک و پسندیده ایشان زبانزد خاص و عام بود. با اینکه از ثروت و مکنت فراوانی برخوردار بود و خواستگاران فراوانی داشت ولی با قلب و دلی مملو از عشق به خدا؛ در عفت و پاکدامنی طاهره زندگی می کرد و بر این اساس در برخی روایات به باکره بودن او هنگام ازدواج با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تأکید شده است و همین عفت و پاکدامنی حضرت خدیجه طاهره (سلام الله علیها)؛ حیاتی طیبه را برای او رقم زد.
2) ازدواج معنوی:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ»[۱۳] ازدواج یک وسیله معنوی است که حضرت خدیجه سلام الله علیها با آن به رسول الله (صلی الله علیه و آله) به عنوان ریسمان الهی پیوند خورد. ازدواج حضرت خدیجه سلام الله علیها با پیامبر(صلی الله علیه و آله) با یک سلسله عوامل و محرک های معنوی صورت پذیرفت و هیچ مسألۀ مادی، وجه تعامل ازدواج آنها را فراهم نساخت. او با شناخت و آگاهی از اخلاق و رفتار و منش رسول الله(صلی الله علیه و آله) ایشان را به همسری برگزید و آنگاه که در هنگامه خطبۀ عقد، جناب ابوطالب(علیه السّلام) خطبه ای در فضایل بنی هاشم قرائت نمود، ورقة بن نوفل پسر عموی خدیجه ضمن خطابه ای این چنین گفت: «کسی منکر فضائل شما نیست، ما از صمیم دل می خواهیم دست به ریسمان شرافت شما بزنیم.»[۱۴] ثمرۀ این ازدواج معنوی تولّد گوهر یگانۀ خلقت، کوثر قرآن، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بود، که جهان از عطر او و فرزندانش عطر آگین است.
3) اسلام و ایمان:
بر اساس فرمایش قرآن کریم که می فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ»[۱۵] اعمال صالح و ایمان قلبی خدیجه سبب گردید اوّلین زنی باشد که به خدا و رسول خدا (صلوات الله علیه) ایمان آورد و مسلمان شود و ایمان واقعی خود را در مقام عمل نشان دهد.
رسول خدا (صلوات الله علیه) در آغاز سورهی (مدثر) مأمور به دعوت مردم به اسلام شد و این مأموریت را از محیط خانۀ خویش آغاز کرد و خدیجه سلام الله علیها اولین فردی بود که به او ایمان آورد[۱۶] امام علی (علیه السّلام) میفرماید: در آن روزها به هیچ خانه ای اسلام راه نیافت جز خانۀ رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) که خدیجه سلام الله علیها هم در آن بود و من سومین آنان بودم.[۱۷]
ایمان آوردن حضرت خدیجه سلام الله علیها به رسالت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) حکایت از معرفت و پاکی و صداقت وی داشت او به اطمینان قلبی رسید که وقتی رسول الله (صلوات الله علیه) بعثت خود و نزول وحی الهی را مطرح کرد بلافاصله رسالت او را پذیرفت و این افتخار را برای خود در طول تاریخ اسلام به عنوان اوّلین زن مسلمان ثبت کرد و سعادت خود را تضمین نمود. رشد ایمانی او به آن حد رسید که رسول الله (صلوات الله علیه) در فضیلت او فرموده: بهترین زنان بهشت چهار نفرند(خدیجه دختر خویلد؛ فاطمه دختر محمد (صلوات الله علیه)؛ مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم، زن فرعون.[۱۸]
4) اقامۀ نماز:
چنانکه قرآن می فرماید: «وَلَٰكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ … وَ أَقَامَ الصَّلَاةَ وَ آتَى الزَّكَاةَ… »[۱۹] اقامۀ نماز با شکوه ترین جلوۀ تعبّد ایمانی حضرت خدیجه سلام الله علیها بود که پس از ایمان به رسالت پیامبر (صلّی الله علیه و آله ) انجام شد او همراه با علی بن ابی طالب(علیه السّلام) و زید بن حارثه به رسول خدا (صلوات الله علیه) اقتداء کرد و در کنار خانه خدا(کعبه) نماز گذاردند و اقامۀ نماز را اوّلین وظیفۀ خود می دانست «الَّذينَ إِن مَكَّنّاهُم فِي الأَرضِ أَقامُوا الصَّلاةَ»[۲۰]
در بعضی از روایات آمده است نخستین نمازی که رسول خدا(صلّی الله علیه و آله ) اقامه کردند، نماز وسطی یعنی نماز ظهر در روز جمعه بوده است. پیامبر چگونگی اقامۀ نماز و گرفتن وضو را به حضرت خدیجه سلام الله علیها و حضرت علی (علیهالسّلام) یاد دادند. پس آن دو وضو گرفتند و با رسول الله (صلوات الله علیه) نماز خواندند. اقامۀ نماز خدیجه (سلام الله علیها) از یک سو نشانۀ اطمینان قلبی او به رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از جانب خدا و از سوی دیگر به معنای تعبّد و بندگی در مقابل خداوند بود.[۲۱]
5) هجرت:
از دیگر نکات قرآنی در خصوص حضرت خدیجه سلام الله علیها: « الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ» مهاجرت او با پیامبر اکرم است.[۲۲] کفّار و مشرکان قریش عهدنامه ای علیه پیامبر و مسلمانان بستند و آنها را در محاصره اجتماعی و اقتصادی قرار دادند ولیکن پیامبر (صلوات الله علیه) همراه با بنی هاشم و بنی مطلب و بنی عبد مناف در شب اوّل مُحرّم سال هفتم بعثت به شِعب ابی طالب مهاجرت کردند و خدیجه سلام الله علیها در کنار او به عنوان یار و یاوری صدیق و فداکاری ها کرد و با حمایت گسترده از رسول الله(صلّی الله علیه و آله ) برای گسترش اسلام و فزونی یافتن تعداد مسلمانان و عزیمت عدّه ای از آنها به حبشه به دستور پیامبر(صلّی الله علیه و آله ) و نیز ایجاد پایگاهی مهم برای ترویج اسلام و ناامیدی و شکست سران کفر و شرک، تمام اموال و دارایی های خود را هزینه کرد.[۲۳] همراهی او با پیامبر و مسلمانان در شعب و کمک هایی که نزدیکان پدری او برای مسلمانان به شعب می فرستادند مایۀ قوّت قلب مسلمانان بود. این همراهی و همکاری و فداکاری صادقانه، از مصداقی عینی و مثال زدنی از زنان مهاجر و مجاهد ساخته بود که همواره پیامبر (صلوات الله علیه) یاد و نام او را بسیار بزرگ می داشت و نشانۀ محبّت خدیجه به خداوند پیروی خالصانه او از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله ) بود.[۲۴]
6) شکیبایی و ثبات قدم:
از دیگر نکات بارز زندگی آن حضرت شکیبایی و استقامت او در راستای اهداف رسالت نبی مکرم اسلام بود. چنانکه قرآن کریم می فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»[۲۵] اسلام آوردن حضرت خدیجه و وفاداری ایشان نسبت به پیامبر (صلّی اله علیه و آله) در حالی که مشرکان زیر بار هدایت الهی ایشان نمی رفتند موجب دلگرمی و قوت قلب پیامبر بود و این عطوفت از فضائل نیک و ایمان وی نشأت گرفته بود، این همراهی ثبات قدم پیامبر (صلوات الله علیه) در هدایت و ارشاد و دعوت مردم به یکتاپرستی و گرایش آنان به توحید فراهم می کرد. او همواره با تأیید پیامبر در ثبات قدم و شکیبایی پیامبر در برابر تمامی سختی ها مؤثر بود[۲۶] چنانکه پیامبر اکرم (صلوات الله علیه) درباره این سیره و روحیۀ حضرت خدیجه چنین فرموده اند:« آنگاه که همه مرا تکذیب کردند خدیجه مرا تأیید کرد و به درستی پیغمبری من اقرار نمود و او هنگامی به من ایمان آورد و در نماز به من اقتدا کرد، که همگان در لجنزار کفر و حقیقت پوشی دست و پا می زدند و موقعی به بهترین یادگار من (فخر دو جهان، فاطمه، آن بانوی محشر) باردار شد که همۀ زنان از بی اعتباری نازا مانده بودند»[۲۷] همراهی و همکاری صادقانه خدیجه با رسول الله (صلوات الله علیه) خالی از مشکلات، سختی ها و زخم زبان ها و رنج های اجتماعی و اقتصادی نبود ولیکن خدیجه همه را با شکیبایی و ثبات قدمی بی نظیر پشت سر گذاشت و هیچگاه درایمانش به خدا و رسالت رسول او خدشه ای وارد نشد بلکه روز به روز توجّه اش به رسول الله (صلوات الله علیه) بیشتر می شد و اینگونه بود که خدای تعالی به وسیله جبرئیل بر خدیجه سلام فرستاد و خدیجه چنین پاسخ داد: (الله السّلام، و منه السَّلام و علی جبرئیل السَّلام)[۲۸]
7) انفاق و بخشش:
و بالاخره مهمترین و بارزترین نقش حضرت خدیجه سلام الله علیها در بخشش و انفاق او تجلی می یابد. قرآن کریم می فرماید: «وَ مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبِيتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ»[۲۹]
حضرت خدیجه ثروت عظیمی از پدر به ارث برده و آن را از راه تجارت فزونی بخشیده بود او تمامی این ثروت را خالصانه برای گسترش و توسعۀ اسلام در اختیار پیامبر (صلوات الله علیه) قرار داد. ثروت او قبل و بعد از جریان محاصرۀ اقتصادی و اجتماعی بسیار کارگشا بود.[۳۰] او با مال و جان و زبان خود به حمایت همه جانبه از پیامبر و مسلمانان برخاسته بود. در جریان سه سال محاصرۀ وحشت بار در شعب ابی طالب، خدیجه از روی صفا و سخاوت تمام دارایی خود را نثار پیامبر و مسلمانان کرد و آنها را از گرسنگی نجات داد، تا اینکه خداوند گشایشی در کار آنها پیش آورد[۳۱] جهاد مالی خدیجه و انفاق و بخشش او در ده سال اوّل بعثت نقش حیاتی و چشم گیری در رشد و گسترش اسلام و فزونی یافتن تعداد مسلمانان و هجرت مسلمانان و ابطال نقشه های سران کفر و شرک داشت و این نقش آفرینی خدیجه بود که او را در نزد رسول الله (صلوات الله علیه) بسیار عزیز می داشت و تا آنجا که آن حضرت او را به عنوان یکی از چهار زن نمونه و بزرگ، که جایگاهشان در بهشت برین است معرفی کردند و خدیجه سلام الله علیها با این صفات شایسته الگویی ماندگار برای همیشه تاریخ شد.
پینوشتها :
[۱] محمد بن سعد، طبقات، ج ۱، صفحه۱۲۷
[۲] همان منبع صفحه ۱۲۹
[۳] عماد زاده، زنان پیامبر اسلام صفحه۳۰۴
[۴] رسول محلاتی ، تاریخ اسلام، جلد یک، صفحه۵۲
[۵] استاد هاشم معروف حسنی، سیرة المصطفی صفحه ۶۵
[۶] همان منبع، صفحه۶۶
[۷] ابن هشام، سیرت رسول الله صفحه ۸۹
[۸] بحارالانوار (علاّمه مجلسی) ج ۱۶ صفحه۲۰
[۹] ابوسعید، شرف النبی صفحه ۲۰۱
[۱۰] همان منبع، صفحه ۲۰۱
[۱۱] رسول محلاتی، تاریخ اسلام، ج ۱، صفحه۵۴
[۱۲] قرآن کریم، سوره نحل، آیه ۹۷
[۱۳] قرآن کریم، سوره مائده، آیه۳۵
[۱۴] آیة الله سبحانی، فروغ ابدیت، ج ۱ ص ۱۶۴
[۱۵] قرآن کریم سوره یونس، آیه ۹۰
[۱۶] سوره مدثر، آیات ۱ و ۲
[۱۷] نهجالبلاغه، خطبه ۱۹۲
[۱۸] شیخ صدوق، خصال، صفحه۱۹۵
[۱۹] قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۱۷۷
[۲۰] قرآن کریم، سوره حج، آیه ۴۱
[۲۱] یعقوبی، تاریخ یعقوبی، جلد ۱، صفحه ۳۷۸
[۲۲] قرآن کریم، سوره انفال، آیه ۷۶
[۲۳] بحرالعلوم، زنان صدر اسلام، صفحه ۱۱۶و۱۱۷
[۲۴] قرآن کریم، سوره آل عمران، آیه۳۱
[۲۵] قرآن کریم، سوره آل عمران، آیه ۲۰۰
[۲۶] جعفریان، سیرۀ رسول خدا، صفحه ۳۵۸
[۲۷] حاج شیخ عباس قمی، ترجمه سفینةالبحار، ج ۲، صفحه۸۲
[۲۸] علاّمه مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۶، صفحه۱۱
[۲۹] قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۲۶۵
[۳۰] استاد هاشم معروف حسنی، سیرة المصطفی، صفحه ۶۵
[۳۱] بحرالعلوم، زنان صدر اسلام، صفحه ۱۱۶.
منبع : کوثر، شماره ۲۰ | سایت حوزه نت