امام محمد باقر (علیهالسلام)، پنجمین اختر تابناک امامت، با سخنان گهربار خود مسیری روشن برای سعادت دنیوی و اخروی ترسیم کردهاند. در این مجموعه ارزشمند، منتخبی از احادیث این امام همام درباره موضوعات متنوعی همچون اهمیت روزه، تقوا، رضایت خانواده، و تأثیر رفتارهای فردی بر جامعه گردآوری شده است. این کلمات نورانی، راهنمایی برای زندگی بهتر و ارتباط عمیقتر با خداوند متعال هستند.
- روزه مستحبی
امام محمد باقر (علیهالسلام):
“همانا شخص، یک روز را به خاطر ثواب الهى، روزۀ مستحبى مىگیرد و خداوند هم او را وارد بهشت مىسازد.”
(الكافی، ج 4، ص 63، ح 5؛ فرهنگنامه اعتکاف، ص 84) - رضایت شوهر
امام محمد باقر (علیهالسلام):
“براى زن، هیچ شفیعى نزد پروردگارش نجاتبخشتر از رضایت شوهرش نیست.”
(الخصال، ص 588، ح 12؛ حكمتنامه فاطمى، ص 704) - همنشینی با اغنیا
امام محمد باقر (علیهالسلام):
“با توانگران منشین، كه بنده چون با ایشان بنشیند، در آغاز اعتقاد دارد كه خدا به او نعمت بخشیده است و چون برخیزد، گمان دارد كه خدا به وى نعمتى نداده است.”
(الأمالی للصدوق، ص 326، ح 381؛ دانشنامه قرآن و حدیث، ج 17، ص 416) - اهمیت توبه
امام محمد باقر (علیهالسلام):
“شاد شدن خداوند از توبه بندهاش بیشتر است تا شاد شدن مردى كه در شبى تار، شتر و رهتوشه خود را گم كند و سپس آن را بیابد.”
(الكافی، ج 2، ص 435، ح 8؛ دانشنامه قرآن و حدیث، ج 17، ص 502) - پایهگذاری سنت درست
امام محمد باقر (علیهالسلام):
“هر بندهای از بندگان خدا سنّتى درست بگذارد، اجرش به اندازه اجر كسانى است كه بدان عمل مىكنند، بىآن كه از اجر آنان چیزى كاسته شود.”
(ثواب الأعمال، ص 161، ح 1؛ دانشنامه قرآن و حدیث، ج 18، ص 542) - پایهگذاری سنت بد
امام محمد باقر (علیهالسلام):
“هر بندهای از بندگان خدا، سنّتى نادرست بگذارد، گناهش به اندازه گناه كسانى است كه به آن رفتار مىكنند، بىآن كه از گناهان ایشان چیزى كاسته گردد.”
(ثواب الأعمال، ص 161، ح 1؛ دانشنامه قرآن و حدیث، ج 18، ص 542) - فرد حریص به دنیا
امام محمد باقر (علیهالسلام):
“حریص به دنیا، همانند کرم ابریشم است که هر چه بیشتر دور خود مىتند، خارج شدن از پیله بر او سختتر مىشود، تا آنكه از غصه مىمیرد.”
(الكافی، ج 2، ص 316) - تقوا
امام محمد باقر (علیهالسلام):
“خداوند عزوجل به وسیله تقوا، انسان را از آنچه عقلش به آن نمیرسد، حفظ میکند و کوردلی و نادانی را از او دور مینماید.”
(الكافی، ج 8، ص 52)